Dictiornary-Farsi | ارزش مادی اهمیت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
valour	ارزش مادی اهمیت
valor	ارزش مادی اهمیت


Other Matches

a mere nothing	هیچ [اهمیت یا ارزش چیزی ]
boondoggle	کاربی ارزش وبی اهمیت
a mere nothing	هیچ و پوچ [اهمیت یا ارزش چیزی ]
objectivism	ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
secondary	در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
of secondary importance	از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
material	مادی
hylic	مادی
irrigation channel	مادی
rain worm	مادی
materials	مادی
so matic	مادی
canals	مادی
catch feeder	مادی
corporeal	مادی
physical	مادی
materialist	مادی
materialists	مادی
canal	مادی
worldling	مادی
fleshly	مادی
physical record	مدرک مادی
physical dimension	بعد مادی
materializing	مادی کردن
materialised	مادی کردن
physical connection	اتصال مادی
hylozoism	فلسفه مادی
idiographic	مجازی مادی
physicism	حکمت مادی
materializes	مادی کردن
physical device	ابزار مادی
earthen	مادی جسمانی
spiritually	غیر مادی
worldly	جسمانی مادی
physical science	دانش مادی
tangible property	دارائی مادی
tangible assets	دارائیهای مادی
materialises	مادی کردن
materialising	مادی کردن
materialize	مادی کردن
physical coercion	اجبار مادی
materialized	مادی کردن
immaterial	غیر مادی
material mass	جرم مادی
natural philosopher	حکیم مادی
material incentives	محرکهای مادی
matter wave	موج مادی
overseer of irrigation channel	مادی سالار
incorporeal	غیر مادی
material	مادی جسمانی
physical	مادی جسمانی
materialization	مادی سازی
materials	مادی جسمانی
material incentives	انگیزههای مادی
incorporal	غیر مادی
material damage	خسارت مادی
primary masses	نقاط مادی اولیه
strict liability offence	جرم مادی صرف
substantiate	شکل مادی بخشیدن به
substantiating	شکل مادی بخشیدن به
superphysical	ماورای عالم مادی
spiritusoity	عالم غیر مادی
superempirical	خارج از جهان مادی
substantiates	شکل مادی بخشیدن به
immaterialize	غیر مادی کردن
substantiated	شکل مادی بخشیدن به
incorporeally	بطور غیر مادی
physical element of crime	عنصر مادی جرم
materiality	جنبه مادی ضرورت
objectivism	عین گرایی فلسفه مادی
transcendentalism	فلسفه خارج جهان مادی
spiritual	غیر مادی بطور روحانی
autism	عدم توجه بعالم مادی
dialectical materialism	اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
syupersubstantial	مافق وجود یا جوهر مادی روحی
materiel	قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
corpus delicti	عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
objectify	بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
advantaged	کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
dialectic materialism	دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
atomism	عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
bourgeois <adj.>	از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
momentousness	اهمیت
materiality	اهمیت
dimensions	اهمیت
dimension	اهمیت
unmeaning	بی اهمیت
weenier	بی اهمیت
trifler	بی اهمیت
weightiness	اهمیت
worthful	پر اهمیت
of no significance	بی اهمیت
matter	اهمیت
mattered	اهمیت
seriousness	اهمیت
mattering	اهمیت
matters	اهمیت
nonsignificant	کم اهمیت
momentous	با اهمیت
negligible	بی اهمیت
weensy	بی اهمیت
worthless	بی اهمیت
of no consequence	بی اهمیت
notability	اهمیت
small change	کم اهمیت
weeniest	بی اهمیت
indifferent	بی اهمیت
significance	اهمیت
immaterial	بی اهمیت
unimportant	بی اهمیت
importance	اهمیت
emphasis	اهمیت
inconsequential	بی اهمیت
two bit	بی اهمیت
off the map	بی اهمیت
notbility	اهمیت
two-bit	بی اهمیت
self importance	اهمیت
inconsiderable	بی اهمیت
concernment	اهمیت
piddling	بی اهمیت
technical	کم اهمیت
main	با اهمیت
inconseqential	بی اهمیت
weeny	بی اهمیت
of no account	بی اهمیت
small time	بی اهمیت
small-time	بی اهمیت
minutiae	جزئیات کم اهمیت
never mind	اهمیت ندهید
it does not matter	اهمیت ندارد
lordling	لردکوچک یا بی اهمیت
economic significance	اهمیت اقتصادی
emphasized	اهمیت دادن
relative importance	اهمیت نسبی
no object	اهمیت ندارد
emphasised	اهمیت دادن
emphasises	اهمیت دادن
pip-squeak <idiom>	شخص کم اهمیت
emphasizing	اهمیت دادن
emphasizes	اهمیت دادن
inconsiderably	بی داشتن اهمیت
piece de resistance	کارپر اهمیت
emphasize	اهمیت دادن
playdown	اهمیت ندادن
fingerling	چیزکوچک و بی اهمیت
emphasising	اهمیت دادن
registered	قابل اهمیت
criticalness	اهمیت موقع
tolay street on	اهمیت دادن
of f.importance	اهمیت مهمترین
to let slid	اهمیت ندادن به
to attach importance to	اهمیت دادن به
to make an account of	اهمیت دادن به
to come in to notice	اهمیت پیداکردن
to give prominence to	اهمیت دادن
tom thumb	شخص بی اهمیت
small beer	چیز بی اهمیت
to take into account	اهمیت دادن به
to set at d.	اهمیت ندادن
to make light of	اهمیت ندادن
what matter?	چه اهمیت دارد
what the odds	چه اهمیت دارد
snippersnapper	ادم بی اهمیت
gravity	اهمیت شدت
no matter	اهمیت ندارد
let it go hang	اهمیت ندهید
dont mention it	اهمیت ندارد
memorable	حائز اهمیت
opuscule	چیز بی اهمیت
pith	مخ استخوان اهمیت
self consequence	اهمیت بخود
small timer	ادم بی اهمیت
least significant	کم اهمیت ترین
last but not least	نه از حیث اهمیت
concern	اهمیت داشتن
concerns	اهمیت داشتن
to make a point of	اهمیت دادن
trivia	چیزهای بی اهمیت
stresses	اهمیت تاکید
stress	اهمیت تاکید
trivializes	بی اهمیت دانستن
slightest	شخص بی اهمیت
whippersnapper	ادم بی اهمیت
whippersnappers	ادم بی اهمیت