English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (3 milliseconds)
English Persian
objective value ارزش واقعی
real value ارزش واقعی
Search result with all words
real ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
overrate بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
undervalue کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalues کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervaluing کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
no par بدون ارزش واقعی
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
underlet کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
Other Matches
cambridge equation نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
architecture proper معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
The real problem is not whether machines think but whether men do. مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
righted واقعی
right واقعی
literal واقعی
card-carrying واقعی
objectives واقعی
unfeigned واقعی
virtual واقعی
essential واقعی
essentials واقعی
veritable واقعی
true life واقعی
ex post واقعی
veridical واقعی
ex post saving واقعی
very واقعی
righting واقعی
objective واقعی
factually واقعی
lifelike واقعی
veracious واقعی
actual واقعی
concrete : واقعی
positive واقعی
factual واقعی
real واقعی
McCoy واقعی
actuals واقعی
practical واقعی کارازموده
actual price قیمت واقعی
actual parameter پارامتر واقعی
actual saving پس انداز واقعی
incidental expenses هزینههای واقعی
actual self خود واقعی
very واقعی فعلی
historical costs هزینه واقعی
actual cost هزینه واقعی
actual loss زیان واقعی
actual damage خسارت واقعی
actual expenses مخارج واقعی
real numbers اعداد واقعی
actual argument نشانوند واقعی
actual address نشانی واقعی
actual key کلید واقعی
actual load بار واقعی
jisen مبارزه واقعی
actual velocity سرعت واقعی
true north شمال واقعی
unreal غیر واقعی
actual income درامد واقعی
unrealistically غیر واقعی
unrealistic غیر واقعی
actualize واقعی کردن
never-never land غیر واقعی
never-never غیر واقعی
life size اندازه واقعی
life-size اندازه واقعی
true complement متمم واقعی
true complement مکمل واقعی
nominal غیر واقعی
true form فرم واقعی
true power توان واقعی
true vertical قائم واقعی
practicals واقعی کارازموده
airy-fairy غیر واقعی
put into practice واقعی کردن
real earnings درامدهای واقعی
implement واقعی کردن
real costs هزینههای واقعی
real capital سرمایه واقعی
genuine واقعی حقیقی
out of pocket expenses هزینه واقعی
matter of fact بطور واقعی
put ineffect واقعی کردن
put inpractice واقعی کردن
matter-of-fact بطور واقعی
real memory حافظه واقعی
truest واقعی حقیقی
truer واقعی حقیقی
true واقعی حقیقی
carry ineffect واقعی کردن
make a reality واقعی کردن
fulfill [American] واقعی کردن
bring into being واقعی کردن
execute واقعی کردن
carry out واقعی کردن
bring inbeing واقعی کردن
real income درامد واقعی
real fluid سیال واقعی
actualize واقعی کردن
real واقعی موجود
accomplish واقعی کردن
actualise [British] واقعی کردن
carry into effect واقعی کردن
realises واقعی کردن
insubstantial غیر واقعی
realising واقعی کردن
real mode حالت واقعی
true slump نشست واقعی
realised واقعی کردن
down to earth حقیقی واقعی
down-to-earth حقیقی واقعی
real address آدرس واقعی
real score نمره واقعی
real sector بخش واقعی
real storage انباره واقعی
real wage مزد واقعی
put into effect واقعی کردن
objective data دادههای واقعی
realize واقعی کردن
real assets دارائیهای واقعی
realized واقعی کردن
make something happen واقعی کردن
realizes واقعی کردن
realizing واقعی کردن
real anxiety اضطراب واقعی
unreal غیر واقعی خیالی
real balance effect اثر مانده واقعی
real interest rate نرخ بهره واقعی
actual instruction دستور العمل واقعی
actual investment سرمایه گذاری واقعی
conductance مقدار هدایت واقعی
pragmatize واقعی نشان دادن
real purchasing power قدرت خرید واقعی
real money supply عرضه واقعی پول
real investment سرمایه گذاری واقعی
actual neurosis روان رنجوری واقعی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
in the clouds <idiom> دور از زندگی واقعی
real McCoy <idiom> چیز واقعی واصیل
ideals مطابق نمونه واقعی
false ساختگی غیر واقعی
objectively بطور واقعی یا خارجی
true meridian نصف النهار واقعی
real national income درامد ملی واقعی
real rate of interest نرخ بهره واقعی
in the p sense of the word بمعنی واقعی کلمه
real will نظریه اراده واقعی
ideal مطابق نمونه واقعی
home whistle امتیاز واقعی یا فرضی
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
pepper corn rent اجاره غیر واقعی
inesse دارای هستی واقعی
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
substantive دارای ماهیت واقعی حقیقی
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
to look like the real thing مانند چیزی واقعی بودن
sterling فاهر وباطن یکی واقعی
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
abstracting جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
abstract جوهرگرفتن از عاری از کیفیات واقعی
entitative واقعی مربوط بوجودخارجی چیزی
abstracts جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
incidence تعلق واقعی مالیات مشمولیت
abstractions ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
to put it on پیش از اندازه واقعی نشان دادن
abstraction ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
abstractionism مکتبی که از کیفیات واقعی هنر دوراست
over estimate بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر
see things <idiom> چیزهای غیر واقعی راتصور کردن
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
undervaluation تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
psych out <idiom> پیی بردن به انگیزه واقعی (شخص)
declination مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
underrates چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
that was a quasi war جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
underrate چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
It was filmed on location. صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
underrating چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
foreshortening نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
characteristic strength مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
virtual شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
tolerances بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerance بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
fields محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com