Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
Other Matches
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
safety
سلامت
healthily
به سلامت
healthiness
سلامت
sicker
سلامت
safeness
سلامت
ad valorem
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
sanity
سلامت عقل
health
سلامت مزاج
sanity
سلامت روانی
compos mentis
سلامت عقل
ship safety
سلامت کشتی
mental health
سلامت روانی
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
salutary
سلامت بخش سودمند
haleness
سلامت زنده دلی
healt and safety commision
کمیسیون سلامت و امنیت
i provided for his safety
وسائل سلامت او را فراهم کردم
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value
بدون ارزش واقعی بی ارزش
the animal is not s. to touch
دست زدن به ان جانورشرط سلامت نیست
To conserve ones health(energy )
سلامت ( نیرو ) خود را حفظ کردن
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
ration credit
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
sangreal
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
attribute
خواص
properties
خواص
attributes
خواص
attributing
خواص
Nothing can.compensate for the loss ones health.
هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
product capabilities
خواص محصول
attributing
صفت خواص
mechanical properties
خواص مکانیکی
intrinsic properties
خواص ذاتی
hydrological
وابسته به خواص اب
attribute
صفت خواص
intensive properties
خواص شدتی
collective properties
خواص کولیگاتیو
chemical properties
خواص شیمیایی
elastic properties
خواص ارتجاعی
property list
سیاهه خواص
bulk properties
خواص گروهی
attributes
صفت خواص
currency devaluation
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
magnetics
علم خواص مغناطیسی
adhesion agent
ماده تشدیدکننده خواص
amphoteric
دارای خواص متضاد
partial molar properties
خواص جزیی مولی
electro magnetism
برق و خواص مغناطیسی
oleaginous
دارای خواص روغن
papaverous
دارای خواص خشخاش
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
acoustics
خواص صوتی ساختمان
properties of section
خواص مقاطع تیرها
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
pneumatics
علم خواص هوا و گاز
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
propertied
متمکن دارای خواص معین
optics
علم مطالعه در خواص نور
electrokinetics
علم خواص برق متحرک
electronography
ثبت خواص الکتریسته ساکن
unsex
از خواص جنسی محروم کردن
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
to turn something
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
pneumatology
روح شناسی علم خواص هواو گازها
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
harmonics
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
worthless
بی ارزش
worthiness
ارزش
naught
بی ارزش
good for nothing
بی ارزش
rewarding
پر ارزش
rubbish
بی ارزش
picayubnish
بی ارزش
small change
کم ارزش
worm eaten
بی ارزش
punks
بی ارزش
price
ارزش
fustian
بی ارزش
trivalency
سه ارزش
trivalence
سه ارزش
worth
ارزش
shotten
بی ارزش
brummagem
کم ارزش
brummagem
بی ارزش
punk
بی ارزش
regardant
با ارزش
avail
ارزش
no par
بی ارزش
big ticket
با ارزش
unvalued
بی ارزش
valueless
بی ارزش
prices
ارزش
worth
با ارزش
cost
ارزش
low level
کم ارزش
market value
ارزش
value
ارزش
picayune
بی ارزش
raffish
بی ارزش
treasure
با ارزش
low grade
کم ارزش
valuing
ارزش
junky
بی ارزش
values
ارزش
economic value
ارزش اقتصادی
salvage value
ارزش بازیافتنی
disvalue
بی ارزش کردن
loan value
ارزش وام
logical value
ارزش منطقی
loss of value
افت ارزش
nominal value
ارزش اسمی
present worth
ارزش فعلی
loan value
ارزش استقراض
place value
ارزش مکانی
intrinsic value
ارزش ذاتی
scale value
ارزش مقیاسی
declared value
ارزش افهارشده
surplus value
ارزش اضافی
surrender value
ارزش بازخرید
survival value
ارزش بقا
numerical value
ارزش عددی
decrease in value
کاهش ارزش
it is of little worth
کم ارزش است
limiting value
ارزش نهایی
differential cost
ارزش نهایی
diagnostic value
ارزش تشخیصی
present value
ارزش حال
store of value
منبع ارزش
subjective value
ارزش ذهنی
present value
ارزش فعلی
present worth
ارزش حال
critical value
ارزش بحرانی
end value
ارزش انتهایی
net net worth
ارزش خالص
real value
ارزش واقعی
par value
ارزش اسمی
production cost
ارزش ساخت
meed
پاداش ارزش
final value
ارزش نهایی
net price
ارزش خالص
maintenance cost
ارزش نگهداری
quantitative value
ارزش مقداری
heating value
ارزش گرمایی
penny worth
ارزش یک پنی
heat value
ارزش گرمایی
heat of combustion
ارزش گرمایی
paradox of value
تناقض ارزش
quantitative value
ارزش کمی
gross value
ارزش ناخالص
net value
ارزش خالص
salavage value
ارزش اسقاطی
equity capital
ارزش ویژه
manufacture cost
ارزش ساخت
increase in value
افزایش ارزش
influence value
ارزش تاثیر
scrap value
ارزش اسقاطی
man friday
کمک با ارزش
prime cost
ارزش اولیه
objective value
ارزش عینی
objective value
ارزش واقعی
face value
ارزش صوری
net worth
ارزش خالص
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com