Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (7 milliseconds)
English	Persian
auxiliary value	ارزش کومکی
Other Matches
access	کومکی
accesses	کومکی
accessed	کومکی
accessing	کومکی
auxiliary section	برش کومکی
auxiliary construction	ساختمان کومکی
auxiliary value	مقدار کومکی
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
worthless	بی ارزش
shotten	بی ارزش
small change	کم ارزش
rewarding	پر ارزش
picayubnish	بی ارزش
picayune	بی ارزش
worthiness	ارزش
worm eaten	بی ارزش
valuing	ارزش
values	ارزش
regardant	با ارزش
value	ارزش
cost	ارزش
fustian	بی ارزش
worth	با ارزش
trivalence	سه ارزش
trivalency	سه ارزش
avail	ارزش
no par	بی ارزش
punk	بی ارزش
punks	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
unvalued	بی ارزش
junky	بی ارزش
worth	ارزش
big ticket	با ارزش
naught	بی ارزش
low level	کم ارزش
price	ارزش
low grade	کم ارزش
prices	ارزش
valueless	بی ارزش
treasure	با ارزش
brummagem	بی ارزش
brummagem	کم ارزش
good for nothing	بی ارزش
raffish	بی ارزش
market value	ارزش
capital value	ارزش سرمایهای
capital value	ارزش سرمایه
salvage value	ارزش بازیافتنی
scale value	ارزش مقیاسی
theory of value	نظریه ارزش
belittlement	کم ارزش سازی
store of value	منبع ارزش
surrender value	ارزش بازخرید
surplus value	ارزش اضافی
salavage value	ارزش اسقاطی
call by value	فراخوانی با ارزش
call price	ارزش اسمی
caloric value	ارزش گرمایی
code value	ارزش رمز
subjective value	ارزش ذهنی
calorific value	ارزش گرمایی
commercial value	ارزش تجارتی
capitalized value	ارزش سرمایهای
scrap value	ارزش اسقاطی
capital value	ارزش فعلی
survival value	ارزش بقا
value theory	نظریه ارزش
monetary value	ارزش پولی
increase in value	افزایش ارزش
nominal value	ارزش اسمی
heating value	ارزش گرمایی
heat value	ارزش گرمایی
heat of combustion	ارزش گرمایی
numerical value	ارزش عددی
gross value	ارزش ناخالص
objective value	ارزش عینی
objective value	ارزش واقعی
par value	ارزش اسمی
influence value	ارزش تاثیر
net worth	ارزش خالص
intrinsic value	ارزش ذاتی
meed	پاداش ارزش
market value	ارزش بازاری
manufacture cost	ارزش ساخت
man friday	کمک با ارزش
maintenance cost	ارزش نگهداری
loss of value	افت ارزش
logical value	ارزش منطقی
loan value	ارزش استقراض
loan value	ارزش وام
limiting value	ارزش نهایی
net net worth	ارزش خالص
net price	ارزش خالص
it is of little worth	کم ارزش است
net value	ارزش خالص
face value	ارزش صوری
present worth	ارزش حال
present worth	ارزش فعلی
decrease in value	کاهش ارزش
declared value	ارزش افهارشده
prime cost	ارزش اولیه
production cost	ارزش ساخت
quantitative value	ارزش کمی
quantitative value	ارزش مقداری
real value	ارزش واقعی
critical value	ارزش بحرانی
coupling valve	ارزش اتصال
cost finding	ارزش یابی
cost account	ذکر ارزش
rental value	ارزش اجارهای
present value	ارزش فعلی
face value	ارزش اسمی
paradox of value	تناقض ارزش
penny worth	ارزش یک پنی
expected value	ارزش منتظره
exchange value	ارزش مبادلهای
exchange value	ارزش مبادله
equity capital	ارزش ویژه
end value	ارزش انتهایی
economic value	ارزش اقتصادی
disvalue	بی ارزش کردن
place value	ارزش مکانی
present value	ارزش حال
differential cost	ارزش نهایی
diagnostic value	ارزش تشخیصی
value in use	ارزش استعمال
debunks	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
debunk	کم ارزش کردن
belittling	کم ارزش کردن
belittles	کم ارزش کردن
belittled	کم ارزش کردن
belittle	کم ارزش کردن
final value	ارزش نهایی
wear thin <idiom>	بی ارزش شدن
indexation	ارزش ترازی
waff	نظر بی ارزش
value of assets	ارزش دارائی ها
value of money	ارزش پول
cheapest	کم ارزش پست
cheaper	کم ارزش پست
cheap	کم ارزش پست
nothing	بی ارزش ابدا
haws	چیز بی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
hawed	چیز بی ارزش
haw	چیز بی ارزش
premiums	اضافه ارزش
premium	اضافه ارزش
junk	کهنه و کم ارزش
capital	ارزش ویژه
esteem	رعایت ارزش
present value	ارزش فعلی
depreciation	کم ارزش شمردن
valence	توان ارزش
rubbish	چیزپست و بی ارزش
heritage asset	میراث با ارزش
kitsch	هنر بی ارزش
value in use	ارزش استفاده
added value	ارزش افزوده
valorization	تعیین ارزش
valuably	بطور با ارزش
value added	ارزش افزوده
forfeiture	تنزل ارزش
average value	ارزش میانگین
threshold value	ارزش استانهای
axiology	علم ارزش ها
tinker's damn	چیزبی ارزش
book value	ارزش دفتری
use by value	استفاده با ارزش
absolute volue	ارزش مطلق
undervaluation	کم ارزش گذاری
use value	ارزش استفاده
use value	ارزش استعمال
tinker's dam	چیزبی ارزش
truth value	ارزش درستی
value analysis	تحلیل ارزش
valuations	ارزش گذاری
value in exchange	ارزش مبادله
valuation	ارزش گذاری
downgrading	کم ارزش کردن
downgrades	کم ارزش کردن
downgraded	کم ارزش کردن
downgrade	کم ارزش کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com