English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (8 milliseconds)
English Persian
assessment ارزیابی
assessments ارزیابی
estimate ارزیابی
estimated ارزیابی
estimates ارزیابی
estimating ارزیابی
evaluation ارزیابی
evaluations ارزیابی
appraisal ارزیابی
appraisals ارزیابی
valuation ارزیابی
valuations ارزیابی
appraisement ارزیابی
cost accounting ارزیابی
evalution ارزیابی
indiction ارزیابی
Other Matches
pert Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
attack assessment ارزیابی تک
it was valued at rials 000 ارزیابی شد
cost accountant متخصص ارزیابی
formative evaluation ارزیابی تکوینی
evaluation score نمره ارزیابی
corporate appraisal ارزیابی شرکت
economic appraisal ارزیابی اقتصادی
valued ارزیابی شده
reappraisal ارزیابی تازه
reappraisals ارزیابی تازه
attack assessment ارزیابی نتایج تک
holistic evalution ارزیابی کلی
evaluate ارزیابی کردن
study ارزیابی کردن
dissect [analyse] ارزیابی کردن
assay ارزیابی کردن
analyze [American] ارزیابی کردن
analyse [British] ارزیابی کردن
inspect ارزیابی کردن
bolt [examine] ارزیابی کردن
check ارزیابی کردن
survey ارزیابی کردن
scrutinize ارزیابی کردن
look into ارزیابی کردن
investigate ارزیابی کردن
explore ارزیابی کردن
examine ارزیابی کردن
enquire into ارزیابی کردن
determine ارزیابی کردن
unverified <adj.> ارزیابی نشده
valuation of stock ارزیابی موجودی
validation تصدیق ارزیابی
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
summative evaluation ارزیابی تلخیصی
stock valuation ارزیابی موجودی
ratable قابل ارزیابی
project evaluation ارزیابی طرح
personality assessment ارزیابی شخصیت
make an evaluation ارزیابی کردن
untested <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
job costing ارزیابی هزینه ها
appraising ارزیابی کردن
evaluating ارزیابی کردن
estimate ارزیابی تخمین
evaluate ارزیابی کردن
assessing ارزیابی کردن
assesses ارزیابی کردن
estimates ارزیابی تخمین
assessed ارزیابی کردن
estimating ارزیابی تخمین
assess ارزیابی کردن
evaluates ارزیابی کردن
evaluated ارزیابی کردن
survey ارزیابی کردن
estimated ارزیابی تخمین
surveys ارزیابی کردن
appraised ارزیابی کردن
surveyed ارزیابی کردن
appraise ارزیابی کردن
rate ارزیابی کردن
rates ارزیابی کردن
rated ارزیابی شده
job evaluation ارزیابی شغل
revaluation ارزیابی مجدد
appraises ارزیابی کردن
reappraise دوباره ارزیابی کردن
reappraised دوباره ارزیابی کردن
reappraises دوباره ارزیابی کردن
aimed ارزیابی کردن شمردن
rate سرعت ارزیابی کردن
assess جریمه کردن ارزیابی
aim ارزیابی کردن شمردن
assessed جریمه کردن ارزیابی
appreciably قابل ارزیابی محسوس
assesses جریمه کردن ارزیابی
appreciable قابل ارزیابی محسوس
assessing جریمه کردن ارزیابی
aims ارزیابی کردن شمردن
rates سرعت ارزیابی کردن
reappraising دوباره ارزیابی کردن
terrain evaluation ارزیابی وضع زمین
loss assessment ارزیابی میزان خسارت
revalues دوباره ارزیابی کردن
evaluations ارزیابی اخبار رسیده
evaluation ارزیابی اخبار رسیده
evaluation report گزارش ارزیابی وضعیت
revaluing دوباره ارزیابی کردن
appraisal تقویم ارزیابی کردن
inappreciable غیر قابل ارزیابی
marketing audit ارزیابی سیاستهای فروش
appraisals تقویم ارزیابی کردن
appraisement تقویم و ارزیابی مال
scouts ارزیابی حریف اینده
assessable قابل ارزیابی یا تقویم
scouted ارزیابی حریف اینده
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
revalue دوباره ارزیابی کردن
revalued دوباره ارزیابی کردن
scout ارزیابی حریف اینده
estimating تخمین زدن ارزیابی کردن
fitness report گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
program evaluation review technique (per روش ارزیابی و بررسی برنامه
estimates تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated تخمین زدن ارزیابی کردن
evaluation ارزیابی کردن تقویم اخبار
estimate تخمین زدن ارزیابی کردن
evaluations ارزیابی کردن تقویم اخبار
control and assessment team تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
assessments تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessment تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
atomistic evalution ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
downy's will temperament test ازمون داونی برای ارزیابی اراده و خلق
trajectory scorer وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
terrain appreciation ارزیابی و بررسی وضع زمین منطقه از نظر نظامی
overrating بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
re axtent تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
post implementation review ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
rates ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
valuate ارزش چیزی رامعین کردن ارزیابی کردن
rates مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
charge and discharge statements حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
fragment [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com