English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
atomistic evalution ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
Other Matches
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
characterization مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punches کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
design نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
designs نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
troop test ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
cooling off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
pert Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
trooped افراد
enlisted personnel افراد
troop افراد
enlistedman افراد
personnel افراد
men افراد
trooping افراد
packed out پر و مملو از افراد
enlistee افراد داوطلب
personnel status وضع افراد
equal status persons افراد همپایه
filler personnel افراد جایگزینی
cognoscenti افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
top-level افراد عالیرتبه
withindoors افراد داخل
liberty men افراد مرخصی
head count جمع افراد
head counts جمع افراد
service club باشگاه افراد
roll call نامیدن افراد
enlisted personnel طبقه افراد
platoons جوخهء افراد
category طبقه افراد
platoon جوخهء افراد
valuations ارزیابی
evaluations ارزیابی
assessment ارزیابی
valuation ارزیابی
appraisals ارزیابی
appraisal ارزیابی
appraisement ارزیابی
attack assessment ارزیابی تک
estimating ارزیابی
it was valued at rials 000 ارزیابی شد
estimates ارزیابی
estimated ارزیابی
indiction ارزیابی
estimate ارزیابی
evalution ارزیابی
assessments ارزیابی
evaluation ارزیابی
cost accounting ارزیابی
cimmerian افراد کشور فلمات
commando افراد نیروی مخصوص
army deposit fund پس انداز انفرادی افراد
bachelor quarters منازل افراد مجرد
receptee افراد مورد پذیرش
avast افراد به جای خود
personal error خطاهای انفرادی افراد
commandos افراد نیروی مخصوص
family size تعداد افراد خانواده
aptitude area حیطه قابلیت افراد
close station افراد بدو مرخص
personnel monitoring بازرسی بدنی از افراد
troops افراد قسمتها سربازان
billet slip لوحه اسکان افراد
swallow one's pride <idiom> متواضع کردن افراد
play the field <idiom> با افراد مختلفی قرارگذاشتن
morale روحیه افراد مردم
coachload افراد سوار بر درشکه
condemning محکوم کردن افراد
condemn محکوم کردن افراد
noncombatant افراد غیر نظامی
billet slip کارت محلهای افراد
special olympics المپیک افراد استثنایی
target audience افراد مورد نظر
the common wealth of learning افراد اهل علم
transfer station محل انتقال افراد
condemns محکوم کردن افراد
transfer station محل اعزام افراد
characterization نوشتن بیوگرافی افراد
favouritism افراد مورد توجه
posse comitatus دسته افراد پلیس
part owners افراد شریک المال
rouse out بیدار کردن افراد
top-level توسط افراد عالیرتبه
dependents افراد تحت تکفل
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
estimating ارزیابی تخمین
untested <adj.> ارزیابی نشده
estimates ارزیابی تخمین
estimated ارزیابی تخمین
estimate ارزیابی تخمین
assessing ارزیابی کردن
evaluate ارزیابی کردن
evaluated ارزیابی کردن
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
evaluates ارزیابی کردن
evaluating ارزیابی کردن
corporate appraisal ارزیابی شرکت
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
assesses ارزیابی کردن
unverified <adj.> ارزیابی نشده
evaluate ارزیابی کردن
bolt [examine] ارزیابی کردن
check ارزیابی کردن
determine ارزیابی کردن
surveys ارزیابی کردن
surveyed ارزیابی کردن
survey ارزیابی کردن
enquire into ارزیابی کردن
examine ارزیابی کردن
explore ارزیابی کردن
inspect ارزیابی کردن
investigate ارزیابی کردن
look into ارزیابی کردن
scrutinize ارزیابی کردن
survey ارزیابی کردن
study ارزیابی کردن
dissect [analyse] ارزیابی کردن
attack assessment ارزیابی نتایج تک
analyse [British] ارزیابی کردن
analyze [American] ارزیابی کردن
reappraisals ارزیابی تازه
reappraisal ارزیابی تازه
assay ارزیابی کردن
appraises ارزیابی کردن
appraised ارزیابی کردن
appraise ارزیابی کردن
rated ارزیابی شده
appraising ارزیابی کردن
assessed ارزیابی کردن
valued ارزیابی شده
formative evaluation ارزیابی تکوینی
project evaluation ارزیابی طرح
validation تصدیق ارزیابی
valuation of stock ارزیابی موجودی
ratable قابل ارزیابی
job costing ارزیابی هزینه ها
personality assessment ارزیابی شخصیت
job evaluation ارزیابی شغل
rates ارزیابی کردن
revaluation ارزیابی مجدد
stock valuation ارزیابی موجودی
evaluation score نمره ارزیابی
summative evaluation ارزیابی تلخیصی
holistic evalution ارزیابی کلی
assess ارزیابی کردن
cost accountant متخصص ارزیابی
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
economic appraisal ارزیابی اقتصادی
make an evaluation ارزیابی کردن
rate ارزیابی کردن
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
troop housing کوی درجه داران یا افراد
Certain notorious ( dubious ) characters . عده افراد معلوم الحال
lockstep پیشروی افراد پشت سریکدیگر
biographical intelligence اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form فرم پر نشده بیوگرافی افراد
people sniffer رادار کشف افراد دشمن
posses دسته افراد پلیس جماعت
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
posse دسته افراد پلیس جماعت
personal salute تیر سلام برای افراد
personal salute مراسم سلام افراد برجسته
Applicants flooded in. سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
rotation تعویض نوبتی یکانها یا افراد
aptitude area حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
huddling ازدحام اجتماع افراد یک تیم
roll call حاضر و غایب کردن افراد
assembly محل بسیج افراد احتیاط
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
charter بین افراد دلالت کند
chartered بین افراد دلالت کند
chartering بین افراد دلالت کند
charters بین افراد دلالت کند
IMA قالب ها و خصوصیات افراد است
intransit strenth افراد در حال حرکت یا انتقال
huddle ازدحام اجتماع افراد یک تیم
whom it may concern برای اطلاع افراد ذیربط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com