English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
Other Matches
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
radiological تشعشعی
emission nebula ابری تشعشعی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
solar radiation pressure فشار تشعشعی خورشیغ
airborne radiation thermometer میزان الحراره تشعشعی هوابرد
vor وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
rad یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
radiotherapy رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
spacing impulse نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
monitors رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
ground swell امواج
hertzian waves امواج هرتز
reverberations برگشت امواج
gravity waves امواج ثقلی
ground waves امواج زمینی
the waves of the sea امواج دریا
thermal waves امواج گرمایی
gravitational waves امواج جاذبه
tosser دستخوش امواج
crashing waves امواج خروشان
gravitational waves امواج گرانشی
pulsing ضربان امواج
tidal waves امواج جزرومدی
brain waves امواج مغزی
incoherent waves امواج همدوس
wander wave امواج سیار
spoondrift ترشح امواج
pulsed امواج ضربانی
oscilloscope اشکارسازی امواج
emissions انتشار امواج
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
interference تداخل امواج
reverberation برگشت امواج
emission انتشار امواج
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
sky wave امواج اسمانی
radio waves امواج رادیویی
transient wave امواج سیار
pulse امواج ضربانی
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
airwave امواج رادیو و تلویزیون
interference area ناحیه ی تداخل امواج
reverberation برگشت دادن امواج
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
bleeding باند تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
propagation پخش امواج یا اعلامیه
hertzian wave امواج هرتز hertz
attenuation افت قدرت امواج
wave front جبهه امواج رادیویی
echoed برگشت امواج رادار
echoes برگشت امواج رادار
echo برگشت امواج رادار
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
tidal wave امواج جذر و مدی
echoing برگشت امواج رادار
pulsing پرتاب امواج انرژی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
reverberations برگشت دادن امواج
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
wave band دسته امواج رادیو
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
wave period زمان تناوب امواج دریا
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
awash سرگردان بر روی امواج دریا
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
beam width عرض ستون امواج رادار
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
radar mile زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CB رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
electroencephalogram منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockouts مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
scroll حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com