Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
postage-free
<adj.>
ارسال مجانی
free of forwarding costs
<adj.>
ارسال مجانی
free of shipping costs
<adj.>
ارسال مجانی
free shipping
<adj.>
ارسال مجانی
Other Matches
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
franked
مجانی
franker
مجانی
frankest
مجانی
frees
مجانی
free of charge
مجانی
franking
مجانی
free
مجانی
frank
مجانی
freed
مجانی
freeing
مجانی
gratuitous
مجانی
honorary
مجانی
franks
مجانی
free of expense
مجانی
free of cost
مجانی
free entrance
ورود مجانی
gratis
مجانی ازاد
free sample
نمونه مجانی
quarters in kind
مسکن مجانی
gratuitousness
مجانی بودن
freeboard
غذاومنزل مجانی
free list
صورت مجانی ها
delivery free
حمل مجانی
xmodem
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relays
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relayed
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
XON/XOFF
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
jitter
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
to hitch
مجانی سوار شدن
to hitchhike
مجانی سوار شدن
to go backpacking
مجانی سوار شدن
freed
بطور مجانی ازادکردن
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
freeing
بطور مجانی ازادکردن
free
بطور مجانی ازادکردن
frees
بطور مجانی ازادکردن
gratuitous
غیر معوض مجانی
pay patient
مریض غیر مجانی
scrolls
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scroll
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
knight service
تصرف مجانی ملک دربرابرخدمت نظامی
ragged school
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
There is no harm in trying.
امتحانش مجانی است (ضرر ندارد )
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
correcting
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
dispatches
ارسال کردن ارسال
dispatched
ارسال کردن ارسال
despatches
ارسال کردن ارسال
dispatch
ارسال کردن ارسال
despatching
ارسال کردن ارسال
despatched
ارسال کردن ارسال
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
routing
ارسال
consignments
ارسال
consignment
ارسال
transmission
ارسال
despatch
ارسال
transmissions
ارسال
forwarding
ارسال
retransmission
ارسال مجدد
request to send
تقاضای ارسال
delivered
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
re-routed
ارسال در یک متفاوت
shipping
ارسال کالاها
re-route
ارسال در یک متفاوت
re route
ارسال در یک متفاوت
postage
ارسال پست
consignable
<adj.>
قابل ارسال
transmissions
مخابرات ارسال
forwarded
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
consignor
ارسال کننده
error transmission
ارسال خطا
re-routes
ارسال در یک متفاوت
re-routing
ارسال در یک متفاوت
shippable
<adj.>
قابل ارسال
consignable
قابل ارسال یا
answer/originate
دریافت / ارسال
intromission
درج ارسال
serial
ارسال سریال
clear to send
ترخیص به ارسال
blind transportation
ارسال یک جانبه
consignation
ارسال حمل
consigned
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
deliverable
<adj.>
قابل ارسال
suppliable
<adj.>
قابل ارسال
parallel transmission
ارسال موازی
committed
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
sending
ارسال داشتن
pumped
ارسال کردن
pumps
ارسال کردن
available for delivery
<adj.>
قابل ارسال
serials
ارسال سریال
disseminating
ارسال کردن
video transmission
ارسال ویدئویی
upload
ارسال فایل
postage-free
<adj.>
ارسال رایگان
strobe
ارسال یک پاس
simultaneous
ارسال دو طرفه
consign
ارسال کردن
transmittancy
ارسال مخابره
transmittance
ارسال مخابره
free of forwarding costs
<adj.>
ارسال رایگان
pump
ارسال کردن
sends
ارسال داشتن
disseminates
ارسال کردن
disseminated
ارسال کردن
disseminate
ارسال کردن
remits
ارسال کردن
remitted
ارسال کردن
remitting
ارسال کردن
send
ارسال داشتن
send
ارسال نمودن
sending
ارسال نمودن
data transmission
ارسال داده
free of shipping costs
<adj.>
ارسال رایگان
transmittal
ارسال مخابره
consigns
ارسال کردن
forwarded
ارسال کردن
store and forward
ذخیره و ارسال
transmissions
ارسال کردن
serial transmission
ارسال سری
shippable
قابل ارسال
store and forward
انبارش و ارسال
transmission
مخابرات ارسال
sends
ارسال نمودن
free shipping
<adj.>
ارسال رایگان
transmission security
تامین ارسال
consigned
ارسال کردن
transmissions
ارسال پیام
consigning
ارسال کردن
remit
ارسال کردن
transmission
ارسال پیام
transmission
ارسال کردن
forward
ارسال کردن
paralleled
که همزمان ارسال می شوند
despatch documents
اسناد ارسال کالا
blockload
ارسال بار به طوریکجا
despatch
ارسال کردن اعزام
signalled
ارسال پیام به کامپیوتر
paralleling
که همزمان ارسال شود
paralleling
که همزمان ارسال می شوند
bit transfer rate
نرخ ارسال بیت
digital data transmission
ارسال دیجیتالی داده
end of transmission block
خاتمه ارسال بلاک
parallel
که همزمان ارسال شود
consignment note
سند ارسال کالا
daisy chain
ارسال یا تغییر دهد
data transfer rate
نرخ ارسال داده
data transfer rate
میزان ارسال داده
consignor
ارسال کننده کالا
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
paralleled
که همزمان ارسال شود
parallel
که همزمان ارسال می شوند
signaled
ارسال پیام به کامپیوتر
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
sdlc
پروتکل ارسال داده که در
mailing
ارسال چیزی با پست
recorded delivery
ارسال بصورت سفارشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com