Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
English
Persian
retransmission
ارسال مجدد
Search result with all words
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
regenerate
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
forward
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forwarded
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
store
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
storing
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
polynomial code
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ZMODEM
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
Other Matches
charge
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
re endorsement
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relayed
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relays
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
jitter
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
scrolls
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scroll
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
correct
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
corrects
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
destination
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
despatched
ارسال کردن ارسال
dispatched
ارسال کردن ارسال
dispatches
ارسال کردن ارسال
despatching
ارسال کردن ارسال
dispatch
ارسال کردن ارسال
despatches
ارسال کردن ارسال
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
furthermore
مجدد
second
مجدد
further on
مجدد
furthering
مجدد
furthered
مجدد
further
مجدد
furthers
مجدد
reflorescence
مجدد
seconded
مجدد
seconds
مجدد
renewed
مجدد
seconding
مجدد
rearrangements
ترتیب مجدد
rearrangement
ترتیب مجدد
reversion
ترجمه مجدد
replenishing
پرکردن مجدد
replenish
تدارک مجدد
replenished
پرکردن مجدد
replenished
تدارک مجدد
replenishes
پرکردن مجدد
replenishes
تدارک مجدد
replenishing
تدارک مجدد
replenish
پرکردن مجدد
reconditioning
تعمیر مجدد
repayment
پرداخت مجدد
crossecheck
مقابله مجدد
repayments
پرداخت مجدد
after shrinkage
انقباض مجدد
retrials
محاکمه مجدد
reproductions
تولید مجدد
reproduction
تولید مجدد
recurrences
رویدادن مجدد
recurrence
رویدادن مجدد
restatements
بیان مجدد
restatement
بیان مجدد
reassurances
اطمینان مجدد
reassurance
اطمینان مجدد
recreations
خلق مجدد
recreation
خلق مجدد
regenerate
تولید مجدد
reinforcement
وضع مجدد
restoration
استقرار مجدد
revisiting
ملاقات مجدد
remand
بازداشت مجدد
remanded
بازداشت مجدد
remanding
بازداشت مجدد
remands
بازداشت مجدد
subdivision
تقسیم مجدد
subdivisions
تقسیم مجدد
re-examination
بازپرسی مجدد
re examination
بازپرسی مجدد
reorganizing
سازماندهی مجدد
reorganizing
تشکیلات مجدد
reorganizes
سازماندهی مجدد
reorganizes
تشکیلات مجدد
reorganized
سازماندهی مجدد
reorganized
تشکیلات مجدد
reissuing
چاپ مجدد
reissues
چاپ مجدد
rallied
اجتماع مجدد
rallies
اجتماع مجدد
rally
اجتماع مجدد
reorganization
سازماندهی مجدد
reorganization
تشکیلات مجدد
remarriages
ازدواج مجدد
remarriage
ازدواج مجدد
recount
شمارش مجدد
recounted
شمارش مجدد
recounting
شمارش مجدد
recounts
شمارش مجدد
revisit
ملاقات مجدد
revisited
ملاقات مجدد
revisits
ملاقات مجدد
reissue
چاپ مجدد
reissued
چاپ مجدد
reorganize
سازماندهی مجدد
reorganize
تشکیلات مجدد
reloaded
پر کردن مجدد
reload
بارکردن مجدد
reload
پر کردن مجدد
resurgence
طغیان مجدد
redistribution
توزیع مجدد
repaint
رسم مجدد
redrew
رسم مجدد
redraws
رسم مجدد
redrawn
رسم مجدد
redrawing
رسم مجدد
redraw
رسم مجدد
rehearsals
تکرار مجدد
rehearsal
تکرار مجدد
regenerating
تولید مجدد
regenerates
تولید مجدد
reloaded
بارکردن مجدد
reloading
پر کردن مجدد
reorganising
سازماندهی مجدد
reorganising
تشکیلات مجدد
reorganises
سازماندهی مجدد
reorganises
تشکیلات مجدد
reorganised
سازماندهی مجدد
reorganised
تشکیلات مجدد
revaluation
ارزیابی مجدد
revaluation
بهاگذاری مجدد
retrials
ازمایش مجدد
retrial
محاکمه مجدد
retrial
ازمایش مجدد
readjustments
سازگاری مجدد
readjustment
سازگاری مجدد
reloads
بارکردن مجدد
reloads
پر کردن مجدد
reloading
بارکردن مجدد
regenerated
تولید مجدد
reebtry
ورود مجدد
resupply
اماد مجدد
resurvey
بررسی مجدد
recompile
کامپایل مجدد
reoccur
فهور مجدد
recaption
توقیف مجدد
renegotiation
مذاکره مجدد
retransmission
مخابره مجدد
reeducation
تربیت مجدد
regeneracy
تولید مجدد
retread process
تعمیر مجدد
renascence
زندگی مجدد
remotion
حرکت مجدد
reapparition
فهور مجدد
reallocation
تخصیص مجدد
restart
شروع مجدد
resorption
مکیدن مجدد
reconversion
گرایش مجدد
reporduce
تولید مجدد
reebtry
دخول مجدد
republication
انتشار مجدد
rerun
اجرای مجدد
rededication
تقدیم مجدد
rededication
اهدا مجدد
resale
فروس مجدد
recrystallization
تبلور مجدد
resale
حراج مجدد
recoupment
کسب مجدد
reconviction
محکومیت مجدد
reconveyance
اعاده مجدد
reebtry
تملک مجدد
reshipment
حمل مجدد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com