English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (1 milliseconds)
English Persian
pipe organ ارغنون لولهای
Other Matches
organ ارغنون
organs ارغنون
accordionist ارغنون زن
harmonium ارغنون
organon ارغنون
mouth organs ارغنون دهنی
concertinas ارغنون دستی
concertina ارغنون دستی
concertinaed ارغنون دستی
concertinaing ارغنون دستی
organ loft ارغنون گاه
mouth organ ارغنون دهنی
barrel organ نوعی ارغنون اکوردئون
barrel organs نوعی ارغنون اکوردئون
to play in or out با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
pipelines لولهای
pipy لولهای
tubiform لولهای
tubulous لولهای
fistulous لولهای
fistular لولهای
tubulose لولهای
cannulated لولهای
cannulate لولهای
cylindrical لولهای
tubular لولهای
pipeline لولهای
twingun توپ دو لولهای
tulip valve سوپاپ لولهای
poppet valve سوپاپ لولهای
pipe outlet ابگیر لولهای
salver shaped لولهای شکل
tubular scaffold داربست لولهای
salverform لولهای شکل
tubular rivet پرچ لولهای
tubular pole دکل لولهای
tubularity حالت لولهای
tubular mast دکل لولهای
tubular condenser خازن لولهای
tubular capacitor خازن لولهای
tubular shaft محور لولهای
tubular well چاه لولهای
tube well چاه لولهای
tube insulator مقره لولهای
tubular radiator رادیاتور لولهای
roll paper کاغذ لولهای
pipe culvert ابگذر لولهای
tubular لولهای شکل
spar الوار لولهای
spars الوار لولهای
barrel drop ابشار لولهای
barrel outlet ابگیر لولهای
bore hole چاه لولهای
sparred الوار لولهای
false key خار لولهای
four way چهار لولهای
pipe aqueduct اباره لولهای
pipe aqueduct ناو لولهای
tubular transmission shaft محور انتقال لولهای
tubular steel scaffold داربست لولهای فولادی
tubulure دریچه کوچک لولهای
tubal لوله رحم لولهای
pipe sand trap ماسه گیر لولهای
pipestill دستگاه تقطیر لولهای
multiple gun توپ چند لولهای
three gun picture tube لامپ تصویر سه لولهای
to pull at a pipe با کوشش اب از لولهای کشیدن
single gun color tube لامپ تصویر تک لولهای
tricolor picture tube لامپ تصویر سه لولهای
dash pot کمک فنر لولهای
tubulose دارای گلهای کوچک لولهای
tubulation شکل لوله ترتیب لولهای
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulous دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
ac fittings رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
tubulifloral دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
teleprinter کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinters کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
cherry rivet پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
multiple مضاعف چند ردیفه چند لولهای
tubulate لولهای کردن لوله دار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com