Dictiornary-Farsi | ارقام معنی دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
significant digits	ارقام معنی دار


Search result with all words

zero compression	روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
Other Matches

acceptation	قبول معنی عرف معنی مصطلح
signify	معنی دادن معنی بخشیدن
signifying	معنی دادن معنی بخشیدن
signifies	معنی دادن معنی بخشیدن
statistics	ارقام
numerics	ارقام
data	ارقام
figures shift	مبدله ارقام
check digits	ارقام تست
the above figures	ارقام بالا
Roman numerals	ارقام رومی
sales figure	ارقام فروش
aggregate	ارقام کلی
aggregates	ارقام کلی
raw data	ارقام خام
precision	تعداد ارقام یک عدد
digit	محل ارقام در عدد
sequences	مجموعهای از ارقام دودویی
manipulation	ارقام راجابجا کردن
digits	محل ارقام در عدد
sequence	مجموعهای از ارقام دودویی
equivalent binary digits	ارقام دودویی معادل
decimal digit	ارقام دستگاه دهدهی
digit span test	ازمون فراخنای ارقام
documented plan figures	ارقام مستند برنامه
equivalent binary digits	ارقام دودویی هم ارز
notations	نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
byte	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
notation	نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
items	تعداد حروف و ارقام در داده
bytes	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
item	تعداد حروف و ارقام در داده
natural	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
check book	کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
ticked	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
naturals	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
stat [on something]	ارقام [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
ticks	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
normalization	تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
slab	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
notation	سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
notations	سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
erases	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
bcd	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
check sum	جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
erase	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
texts	فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
scalogram	نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
scallywag	نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
text	فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
filed	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
personal	ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
packs	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
pack	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
partial carry	فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
binary coded decimal	سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
fixed point notation =	نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
mask	الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks	الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
truncate	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
economic aggregates	مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
dumber	بی معنی
dumb	بی معنی
insensate	بی معنی
intendment	معنی
witless	بی معنی
dulls	بی معنی
dull	بی معنی
meaning less	بی معنی
dulled	بی معنی
irrationable	بی معنی
duller	بی معنی
dullest	بی معنی
dulling	بی معنی
irrational	بی معنی
dumbest	بی معنی
synonymous	هم معنی
innuendo	معنی
innuendoes	معنی
innuendos	معنی
pointless	بی معنی
rigmaroles	بی معنی
meaningless	بی معنی
drifts	معنی
drifting	معنی
drifted	معنی
hokum	بی معنی
fool begged	بی معنی
equipollent	هم معنی
translation	معنی
drift	معنی
frothy	بی معنی
implication	معنی
purporst	معنی
purport	معنی
purported	معنی
purporting	معنی
purports	معنی
rigmarole	بی معنی
semantics	معنی
definition	معنی
significantly	پر معنی
signification	معنی
implications	معنی
to explain away	معنی
tosh	بی معنی
abstract	معنی
abstracting	معنی
abstracts	معنی
unmeaning	بی معنی
significance	معنی
significant	پر معنی
definitions	معنی
meaningful	پر معنی
meaningfully	پر معنی
meaning	معنی
effected	معنی
effect	معنی
neer do well or well	بی معنی
effecting	معنی
of no significance	بی معنی
meanings	معنی
significative	معنی دار
significant figure	رقم با معنی
mystic sense	معنی پوشیده
blat	بی معنی و بی ملاحظه
blatherskite	سخن بی معنی
by extension	بابسط معنی
trope	معنی مجازی
by extension	باتعمیم معنی
mystic sense	معنی رمزی
to this effect	باین معنی
with out rhyme or reason .	بی معنی وقافیه
twaddle	سخن بی معنی
jargon	سخن بی معنی
pith	پر معنی وعمیق
modification	تصرف در معنی
moral	پند معنی
abstract noun	اسم معنی
to bear a meaning	معنی دادن
amphibolic	دارای دو معنی
ASH	معنی این لغت چیست ؟
that is to say	بدین معنی که
suggesting a meaning	افاده معنی
dead dog	ادم بی معنی
figurative sense	معنی مجازی
mal	پیشوندی که معنی بد
literal sense	معنی لغوی
dyed-in-the-wool	به تمام معنی
frothily	بطوربی معنی
grammatical sense	معنی دستوری
lexical meaning	معنی لغوی
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
inexpessive	بی اثر بی معنی
torpe	معنی مجازی
it does not make sense	معنی نمیدهد
opposite meaning	معنی وارونه
insignificancy	بی معنی گری
opposite meaning	معنی متضاد
fandangle	چیزبی معنی
fallal	چیزبی معنی
fallal	کلمه بی معنی
parexcellence	بتمام معنی
wastrel	ادم بی معنی
fall into place	معنی گرفتن
sementem	معنی ساده
scat	اواز بی معنی
wish wash	سخن بی معنی
falderal	چیز بی معنی
falderol	چیز بی معنی
falderol	کلمه بی معنی
par excellence	به تمام معنی
neer do well or well	ادم بی معنی
pregnantly	بطور پر معنی
polysemous	بسیار معنی
inutility	اوم بی معنی
sensed	شعور معنی
meaning	معنی دار
meaningfully	معنی دار
meaningful	معنی دار
inept	ناجور بی معنی
punctual	معنی دار
ideas	مقصود معنی
idea	مقصود معنی
affirmative	به معنی "بله "
purports	معنی دادن
purporting	معنی دادن
absurd	مزخرف بی معنی
semantics	معنی شناسی
mean	معنی داشتن
sense	شعور معنی
meaner	معنی داشتن