Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
tenon saw
اره دستی با تیغه پهن و پشته باریک
Other Matches
compass saw
اره تیغه باریک
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
manual
دستور رزمی دستی سیستم دستی
swath
ردیف باریک راه باریک
swathes
ردیف باریک راه باریک
swathe
ردیف باریک راه باریک
craft revolving fund
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
dykes
پشته
knap
پشته
ricking
پشته
ricked
پشته
stacker
پشته کن
rick
پشته
ricks
پشته
dyke
پشته
dikes
پشته
hurst
پشته
bordering
پشته
stack
پشته
esker
پشته
mound
پشته
mounds
پشته
hillman
پشته
hummock
پشته
border
پشته
stacked
پشته
bordered
پشته
heaps
پشته
hillocks
پشته
embankment
پشته
butts
پشته
butted
پشته
butt
پشته
hillock
پشته
embankments
پشته
monticule
پشته
hills
پشته
stacks
پشته
hill
پشته
heaping
پشته
heap
پشته
push down stack
پشته
sand bank
ریگ پشته
tandem system
سیستم دو پشته
stack
پشته کردن
stacked
پشته کردن
stacks
پشته کردن
hay cock
پشته علف
snow covers
برف پشته
program stack
پشته برنامه
sand hill
ریگ پشته
potential hill
پشته پتانسیل
earthwork
پشته خاک
hummocky
پشته دار
stack pointer
اشاره گر پشته
beds
بستر پشته
barrow
پشته توده
stacked job processing
پردازش پشته یی
stacker
پشته ساز
barrows
پشته توده
mamelon
پشته گرد
bed
بستر پشته
bordering
پشته خاکی
potential barrier
پشته پتانسیل
bordered
پشته خاکی
border
پشته خاکی
stack indicator
نماینده پشته
stack register
ثبات پشته
ridge
خاک پشته
stacking
پشته سازی
banquette
جوی پشته
the ridge of a mountain
پشته کوه
application heap
پشته کاربردی
ridges
خاک پشته
sills
پشته زیردریایی
agger
پشته ی دفاعی
barrow
پشته خاک
sill
پشته زیردریایی
downstream fill
پشته پایاب
downstream shell
پشته پایاب
cusp
پشته شنی
stack indicator
پشته نما
card stacker
کارت پشته کن
kopje
پشته تپه کوچک
stacked
انباشتن پشته کردن
pulls
بازیابی داده از پشته
nests
پشته سخت افزار
nest
پشته سخت افزار
ridged
دارای خر پشته مرزدار
pull
بازیابی داده از پشته
stacks
انباشتن پشته کردن
toft
پشته تپه کوچک
contact potential barrier
پشته پتانسیل مجاورتی
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
stack
انباشتن پشته کردن
bankside
پشته یا کناره رود
ridge
پشته تپههای دامنه کوه
stack
آدرس ابتدا پایانه پشته
sliping terrace
جوی پشته شیب دار
ridges
پشته تپههای دامنه کوه
scarcement
پشته یا تل عقب تپه یااستحکامات
stacked
آدرس ابتدا پایانه پشته
stacks
آدرس ابتدا پایانه پشته
razor edge
پشته کوه که تیز باشد
put
قرار دادن داده در پشته
puts
قرار دادن داده در پشته
putting
قرار دادن داده در پشته
tumulus
پشته خاک روی قبر
saddleback
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
pops
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
enmesh
مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
top
جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
fin
تیغه
fins
تیغه
bulkhead
تیغه
rib
تیغه
curtain wall
تیغه
blade
تیغه
knifes
تیغه
knifed
تیغه
knife
تیغه
bulkheads
تیغه
partitions
تیغه
screen
تیغه
screened
تیغه
vane
تیغه
lamella
تیغه
lamina
تیغه
vanes
تیغه
boom
تیغه
screening, screenings
تیغه
screens
تیغه
boffle
تیغه
boomed
تیغه
booming
تیغه
partition wall
تیغه
cutting edge
تیغه
knife-edge
تیغه در
baffles
تیغه
partition
تیغه
baffled
تیغه
curtain-wall
تیغه
wedge
تیغه
knife-edges
تیغه در
wedged
تیغه
knife edge
تیغه در
booms
تیغه
baffle
تیغه
wedging
تیغه
baffling
تیغه
wedges
تیغه
septum
تیغه
tail fin
تیغه دم
pushes
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
pushed
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
push
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
bits
تیغه رنده
frame partition
تیغه تیرپایهای
stirring blade
تیغه همزن
frame partition
تیغه قالبی
segment
تیغه جابجاگر
bit
تیغه رنده
segments
تیغه جابجاگر
switch blade
تیغه کلید
guide vane
تیغه هادی
guide vane
تیغه راهنما
three bladed knife
چاقوی سه تیغه
load-bearing partition
تیغه بابر
fan blade
تیغه پروانه
web
تیغه تیر
costa
تیغه در بدنه
cutting blade
تیغه برش
commutator bar
تیغه جابجاگر
blade shank
ساقه تیغه
blade angle
زاویه تیغه
butt rib
تیغه انتهایی
brick up
تیغه کشیدن
blade face
روی تیغه
bladed
تیغه دار
blade tip
نوک تیغه
turbine vane
تیغه توربین
turbine blade
تیغه توربین
mason
تیغه کشیدن
webs
تیغه تیر
partition
دیوار تیغه
blade back
پشت تیغه
edge stress
تنش تیغه
drop keel
تیغه میانی
partitions
دیوار تیغه
transverse bulkhead
تیغه عرضی
deep beam
تیر تیغه
masons
تیغه کشیدن
blade root
ریشه تیغه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com