English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
laissez-faire ازادی تجارت
freedom of enterprise ازادی تجارت
freedom of trade ازادی تجارت
Other Matches
emancipation proclamation اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
lawmerchant حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
custom of a trade عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
freedoms ازادی
freedom ازادی
release ازادی
large n ازادی
option ازادی
options ازادی
looseness ازادی
independence ازادی
manumission ازادی
openness ازادی
liberation ازادی
insubjection ازادی
liberties ازادی
releases ازادی
released ازادی
indpendence ازادی
liberticide ازادی کش
liberal ازادی
emancipation ازادی
freeness ازادی
liberals ازادی
immunity ازادی
liberty ازادی
enfranchisement ازادی
manumit ازادی بخشیدن
free will ازادی اراده
paroled ازادی مشروط
freedom of belief ازادی عقیده
the champion of liberty مدافع ازادی
market freedom ازادی بازار
paroling ازادی مشروط
liberty of the press ازادی مطبوعات
freehand ازادی عمل
medal of freedom مدال ازادی
paroles ازادی مشروط
liberty party حزب ازادی
toleration ازادی ازادگی
liberally ازادی خواهانه
market freedom ازادی تجاری
civil liberties ازادی مدنی
civil liberty ازادی مدنی
liberator ازادی بخش
liberators ازادی بخش
advantages accruning from ازادی مطبوعات
parole ازادی مشروط
probational ازادی بقیدالتزام
manumission ازادی برده
statue of liberty مجسمه ازادی
degree of freedom درجه ازادی
freedom of the press ازادی نگارش
freedom to choose ازادی در انتخاب
habeas corpus حکم ازادی
elbowroom ازادی عمل
emancipatory ازادی بخش
economic freedom ازادی اقتصادی
edict of emancipation منشور ازادی
elbow room ازادی عمل
probation ازادی بقیدالتزام
freehand ازادی در تصمیم
conditional discharge ازادی مشروط
probation ازادی مشروط
degrees of freedom درجات ازادی
catholicity ازادی فکر
freedom of choice ازادی انتخاب
free enterprise ازادی اقتصادی
freedom of experssion ازادی بیان
freedom of seas ازادی دریاها
relief فراغت ازادی
freedom of the press ازادی مطبوعات
libertarian طرفدار ازادی اراده
laissez-faire ازادی صادرات وواردات
laissez-faire ازادی کسب و کار
free thinking ازادی از قیود مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
liberal ازادی خواه زیاد
free movement of capital ازادی جابجایی سرمایه
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
liberals ازادی خواه زیاد
latitude ازادی عمل وسعت
latitudes ازادی عمل وسعت
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
overindulgence ازادی بیش از حد دادن
laissez faire ازادی مطلق اقتصادی
the champion of liberty سنگ بسینه زن ازادی
liberty of conscience ازادی عقیده یا فکر
liberalism اصول ازادی خواهی
probationary period دوره ازادی مشروط
nurse of liberty پرورشگاه یا مهد ازادی
libertarians طرفدار ازادی اراده
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
nationalists ازادی خواه واستقلال طلب
scope میدان دید ازادی عمل
nationalist ملی گرا ازادی طلب
four freedoms ازادی در نطق و بیان عقیده
nationalist ازادی خواه واستقلال طلب
ransoms ازادی کسی یاچیزی راخریدن
nationalists ملی گرا ازادی طلب
the liberal party حزب یا دسته ازادی خواه
jubilee روز ازادی سال ویژه
jubilees روز ازادی سال ویژه
freewheel با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheels با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
edict of emancipation ازادی بی قید و شرط اعطا شد
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
Soc ازادی دراخذ تصمیم قضایی
illiberal متعصب مخالف اصول ازادی
ransom ازادی کسی یاچیزی راخریدن
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
gold palm نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
graphics, business تجارت
furriery تجارت خز
trafficked تجارت
commerce تجارت
mystery تجارت
trafficking تجارت
mysteries تجارت
traded تجارت
business تجارت
traffic تجارت
businesses تجارت
trade تجارت
traffics تجارت
four freedoms دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
paroling ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
the open door ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
home trade تجارت داخلی
unfavorable trade تجارت نامطلوب
unfavorable trade تجارت نامساعد
traditional trade تجارت سنتی
trade deficit کسری تجارت
trade barrier مانع تجارت
restraint of trade محدودیت تجارت
regional trade تجارت منطقهای
merchandies تجارت کردن
mercantile law قانون تجارت
law of the staple حقوق تجارت
law merchant قانون تجارت
open trade تجارت ازاد
internal commerce تجارت داخلی
internal trade تجارت داخلی
joint adventure تجارت مشترک
law merchant حقوق تجارت
maritime trade تجارت دریایی
traffics تجارت غیرقانونی
traffic تجارت غیرقانونی
commercial مربوط به تجارت
businesses موضوع تجارت
bilateral trade تجارت دوجانبه
business law حقوق تجارت
cabotage تجارت ساحلی
carring trade تجارت داخله
chamber of commerce اطاق تجارت
chamber of commerce اتاق تجارت
chamber of trade اتاق تجارت
commercial code قانون تجارت
commercialism تجارت گرائی
trafficked تجارت غیرقانونی
enterprises تعهد تجارت
free trade تجارت ازاد
business موضوع تجارت
merchandise تجارت کردن
refinance از نو تجارت کردن
refinanced از نو تجارت کردن
refinances از نو تجارت کردن
refinancing از نو تجارت کردن
trafficking تجارت غیرقانونی
enterprise تعهد تجارت
commercial law حقوق تجارت
commercial law قانون تجارت
free trader تجارت ازاد
fair trade تجارت منصفانه
foreign trade تجارت خارجی
floating trade تجارت دریایی
flax trade تجارت کتان
fair trade تجارت عادلانه
fair trade تجارت مشروع
counter trade تجارت متقابل
free in trade تجارت ازاد
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
gains from trade منافع حاصل از تجارت
multilateral trade تجارت چند جانبه
downtown مرکز تجارت شهر
contraband تجارت قاچاق یاممنوع
trafficked تجارت هدایت شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com