Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
relax
ازاد و شل شدن عضله ها
relaxes
ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing
ازاد و شل شدن عضله ها
Other Matches
evertor
عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor
عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
triceps
عضله سه سر
muscle
عضله
muscles
عضله
thews
عضله
humeri
استخوان عضله
antagonists
عضله مخالف
antagonist
عضله مخالف
humerus
استخوان عضله
trapezius
عضله ذوذنقه
protractor
عضله ممدده
cramp
گرفتگی عضله
protractors
عضله ممدده
cramps
گرفتگی عضله
tensor
عضله ممدده
myography
عضله نگاری
myograph
عضله نگار
myalgia
درد عضله
pronator
عضله مکبه
sartorius
عضله خیاطه
bender
عضله خم کننده
benders
عضله خم کننده
orbicular muscle
عضله باسطه
splenius
عضله محرکه
stabilizer muscule
عضله نگاهدارنده
tics
پرش عضله
tic
پرش عضله
sweeney
فلج عضله
sweeny
فلج عضله
humeruses
استخوان عضله
transverse
عضله مستعرضه
ciliary muscle
عضله مژگانی
agonist muscle
عضله موافق
adducent muscle
عضله مقربه
ejaculator
عضله انزال
smooth muscule
عضله صاف
extensor
عضله بازکننده
flexor
عضله خم کننده
flexor
عضله تاکننده
biceps
عضله دوسر
stabilizer muscule
عضله ثابت کننده
crick
انقباض عضله پیداکردن
supinator muscle
عضله برون گردان
supinator
عضله مدیره بخارج
lobes
بخشی از عضله یا مغز
abductors
عضله دور کننده
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
complexus
عضله پهن گردن
sphincter
عضله تنگ کننده
injured muscle
عضله اسیب دیده
adductor
عضله نزدیک کننده
abductor
عضله دور کننده
tonus
کشیدگی طبیعی عضله
tonus
خاصیت انقباض عضله
tonicity
کشیدگی طبیعی عضله
myocardium
عضله قلب میان دل
psoas
عضله قطن پیسواس
calf machine
دستگاه پرورش عضله
lobe
بخشی از عضله یا مغز
myosin
پروتئین اساسی عضله
pulled muscle
عضله کشیده شده
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
crimp
پیچش وانقباض عضله درخواب
hamstring pull
کشیدگی عضله پشت ران
epicardium
قسمت خارجی عضله قلب
crimps
پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
crimped
پیچش وانقباض عضله درخواب
isokinetic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
myoglobin
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
masseter
ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
tone
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
levator
عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
cramp in the calf
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
tones
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
cramp in the leg
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
fasciculus
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
charly horse
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
stapedial
وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
iron boot
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
isotonic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
myocarditis
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
immune
ازاد
exempt
ازاد
open
ازاد
unattached
ازاد
go as you please
ازاد
opened
ازاد
slack water
اب ازاد
exempted
ازاد
exempting
ازاد
idle line
خط ازاد
freeing
ازاد
opens
ازاد
self administered
ازاد
exempts
ازاد
frees
ازاد
sweep back
بک ازاد
suspended floor
کف ازاد
stand easel
ازاد
free play
ازاد
unihibit
ازاد
unihibited
ازاد
disengaged
ازاد
absolute
ازاد
absolutes
ازاد
stand at ease
ازاد
freeman
ازاد
freemen
ازاد
fetterless
ازاد
immundity
ازاد
loose
ول ازاد
self service
ازاد
degage
ازاد
at ease
ازاد
free
ازاد
loosest
ول ازاد
unrestrained
ازاد
footloose
ازاد
looser
ول ازاد
self-service
ازاد
sweeper
بک ازاد
sweepers
بک ازاد
freed
ازاد
free float
فرجه ازاد
free economy
اقتصاد ازاد
free competition
رقابت ازاد
total freeboard
عمق ازاد
catch as catch can
کشتی ازاد
free climbing
صعود ازاد
free atmosphere
اتمسفر ازاد
tramp steamer
کشتی ازاد
tramp vessel
کشتی ازاد
uncage
ازاد کردن
unfix
ازاد کردن
free electron
الکترون ازاد
free flight
پرواز ازاد
carbon free
ذغال ازاد
cast loose
ازاد کردن
free field
حوزه ازاد
free expansion
انبساط ازاد
free enthalpy
انتالپی ازاد
free flight
موشک ازاد
let go
ازاد کردن
free energy
انرژی ازاد
charity line
خط پرتاب ازاد
sharity stripe
خط پرتاب ازاد
unloose
ازاد کردن
datum level
سطح اب ازاد
deallocate
ازاد کردن
deallocation
ازاد سازی
carbon free
کربن ازاد
liberal interpretation
تفسیر ازاد
extrication
ازاد کردن
dialing tone
بوق ازاد
drifting mine
مین ازاد
free rotation
چرخش ازاد
enfranchize
ازاد کردن
cut free
ازاد بریدن
cut clear
ازاد بریدن
unstring
ازاد کردن
free association
تداعی ازاد
free aqifer
سفره ازاد
foul line
خط پرتاب ازاد
charity shot
پرتاب ازاد
floating ribs
دندههای ازاد
clear span
دهانه ازاد
fingerling
ماهی ازاد
clearance angle
زاویه ازاد
emancipator
ازاد کننده
set free
ازاد کردن
salmontrout
ازاد ماهی
salmontrout
ماهی ازاد
salmon trout
ازاد ماهی
jiya kumite
مبارزه ازاد
laissez faire economy
اقتصاد ازاد
salmon trout
ماهی ازاد
let loose
ازاد کردن
to let loose
ازاد کردن
let slip
ازاد کردن
idle turn
دور ازاد
idle trunck
ترانک ازاد
set at large
ازاد کردن
high sea
دریای ازاد
semicolonial
نیمه ازاد
self employment
شغل ازاد
high seas
دریای ازاد
high seas
دریاهای ازاد
idle indicating signal
علامت ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com