Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
English
Persian
to flinch the flagon
ازخوردن نوشابه خود داری کردن
Other Matches
grog blossom
جوش یاقرمزی روی بینی که ازخوردن نوشابه زیادپیدامیشود
licensed victualler
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
they a his death to poison
مرگ اورا ازخوردن زهرمی دانند
dude ranch
گله داری واسب سواری وحشم داری
You deserve it.
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft
کشور داری ملک داری
explicit rent
اجاره داری کردن
get by
نگه داری کردن
To keep late nights
[hours]
شب زنده داری کردن
housekeep
خانه داری کردن
baby-sit
بچه داری کردن
refrained
خود داری کردن
refraining
خود داری کردن
baby-sitting
بچه داری کردن
refrains
خود داری کردن
attorn
اجاره داری کردن
to keep shop
دکان داری کردن
to keep house
خانه داری کردن
baby sit
بچه داری کردن
run the show
اختیار داری کردن
baby-sat
بچه داری کردن
to possess oneself
خود داری کردن
baby-sits
بچه داری کردن
wake
شب زنده داری کردن
keep house
خانه داری کردن
to govern one's passions
خود داری کردن
wakes
شب زنده داری کردن
refrain
خود داری کردن
to rule the roast
اختیار داری کردن
waked
شب زنده داری کردن
natarize
محضر داری کردن گواهی رسمی کردن
to contain one self
خود داری یا حوصله کردن
to run the show
در کاری اختیار داری کردن
to have custody of
نگهداری یا امانت داری کردن از
roister
عیاشی و شب زنده داری کردن
to keep oneself to oneself
ازامیزش بادیگران خود داری کردن
gange
باسیم نازک نگاه داری کردن
lucubrate
شب زنده داری کردن وزحمت کشیدن
to keb at a lamb
ازشیردادن به بره خود داری کردن
to recede from an opinicn
ازافهار عقیدهای خود داری کردن
to recede from an engagement
از افهار عقیدهای خود داری کردن
proctorize
زیر انضیاط در اوردن اختیاری داری کردن بر
collapse capitalism
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
tippling
نوشابه
tipple
نوشابه
refreshment
نوشابه
partility for liquors
به نوشابه
brewage
نوشابه
refreshments
نوشابه
soft drinks
نوشابه
tipples
نوشابه
tippled
نوشابه
drink
نوشابه
soft drink
نوشابه
liquor
نوشابه
drinks
نوشابه
liquors
نوشابه
pick-me-ups
نوشابه مقوی
beverages
نوشابه شربت
broach
نوشابه دراوردن
drank as a f.
نوشابه زیادخورده
liquorish
نوشابه دوست
broached
نوشابه دراوردن
beverage
نوشابه شربت
waterer
نوشابه نوش
pick-me-up
نوشابه مقوی
drinking was his ruin
نوشابه خوری
something short
نوشابه تند
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
tippler
نوشابه فروش
lambs wool
یکجور نوشابه
barroom
نوشابه فروشی
pick me up
نوشابه مقوی
broaching
نوشابه دراوردن
fastidium potus
نوشابه بیزاری
broaches
نوشابه دراوردن
drank
نوشابه خورد
firewater
نوشابه الکلی قوی
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
hocus
نوشابه دارو زده
long drink
نوشابه در گیلاس بلند
slops
اب زیپو نوشابه سبک
groggery
نوشابه فروشی میخانه
intoxicants
نوشابه مستی اور
long drinks
نوشابه در گیلاس بلند
morat
نوشابه انگبین و توت
to soak oneself
زیاد نوشابه خوردن
soft drink
نوشابه غیر الکلی
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
intoxicant
نوشابه مستی اور
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
dutch courage
جراتی که از خوردن نوشابه اید
buttery
جای فروش اذوقه و نوشابه
tope
نوشابه زیاد خوردن درختستان
methglin
نوشابه انگبینی ادویه دار
libation
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
posset
نوشابه مرکب از شیر وابجو
libations
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
oenomania
میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
kummel
نوشابه المانی زیره دار
butteries
جای فروش اذوقه و نوشابه
Say when stop!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
canteens
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
canteen
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
Say when!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
soft drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
non-alcoholic beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
capitalism
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
he swore off drinking
سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
dry town
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
occasional licence
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
cambric tea
نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
noyau
یکجور نوشابه که مغز هسته بان میزنند
ginger beer
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
ginger beers
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
wet storage
تر داری
grittiness
شن داری
blind man's buff
از من داری
tensility
کش داری
bigamy
دو زن داری
Exchequer
خزانه داری
bean caper
پیرسن داری
blind mans buff
ازمن داری
bulkiness
تنه داری
night waking
شب زنده داری
capitalism
سرمایه داری
lucubration
شب زنده داری
spinosity
سیخ داری
sang-froid
خود داری
thrift
خانه داری
farming
مزرعه داری
fasting
روزه داری
vigil
شب زنده داری
continenece
خود داری
housekeeping
خانه داری
quartermaster
سررشته داری
vigils
شب زنده داری
angulation
زاویه داری
angularity
زاویه داری
slavery
برده داری
quartermasters
سررشته داری
creaminess
خامه داری
slaveholding
برده داری
conchiferous
داری صدف
non commital
خود داری
notbility
خانه داری
sang froid
خود داری
stigmatism
خال داری
abstinence;or abstinency
خود داری
refusal
خود داری رد
bursary
خزانه داری
bursaries
خزانه داری
fisk
خزانه داری
altruism
همگونه داری
refusals
خود داری رد
communism
مردم داری
bank protection
ساحل داری
angularity
گوشه داری
wake
شب زنده داری
charge
عهده داری
rhythmicity
نواخت داری
cellarge
حق انبار داری
retenv
خود داری
patchiness
وصله داری
incumbency
عهده داری
dry storage
خشک داری
serrulation
دندانه داری
treasury
خزانه داری
tenancies
اجاره داری
charges
عهده داری
pernoctation
شب زنده داری
waked
شب زنده داری
wakes
شب زنده داری
viscosity
شیره داری
vigilance
شب زنده داری
menage
خانه داری
anti capitalist
ضد سرمایه داری
self restraint
خود داری
trusteeship
امانت داری
trusteedhip
امانت داری
house work
خانه داری
household art
هنرخانه داری
tresury general
خزانه داری کل
treasury general
خرانه داری کل
treasurership
خزانه داری
tenancy
اجاره داری
leasing
اجاره داری
leasehold
اجاره داری
tenure
اجاره داری
bulkiness
جثه داری
wakefulness
شب زنده داری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com