English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (4 milliseconds)
English Persian
press ازدحام
presses ازدحام
crowd ازدحام
crowds ازدحام
congestion ازدحام
drove ازدحام
droves ازدحام
hoi polloi ازدحام
to do ازدحام
to-do ازدحام
crowding ازدحام
host ازدحام
hosted ازدحام
hosting ازدحام
hosts ازدحام
throng ازدحام
thronged ازدحام
thronging ازدحام
throngs ازدحام
hurtle ازدحام
hurtled ازدحام
hurtles ازدحام
hurtling ازدحام
swarm ازدحام
swarmed ازدحام
swarms ازدحام
rabblement ازدحام
Other Matches
turn out اجتماع ازدحام
sserry ازدحام کردن
scrouge ازدحام کردن
overcrowd ازدحام کردن
ochlophobia ازدحام هراسی
swarms ازدحام کردن
rushing ازدحام مردم
rush ازدحام مردم
rushed ازدحام مردم
swarmed ازدحام کردن
swarm ازدحام کردن
flocked ازدحام کردن
congestion ازدحام انبوهی
flocks ازدحام کردن
knotted ازدحام کرده
flocking ازدحام کردن
flock ازدحام کردن
crowds ازدحام کردن چپیدن
thronged هجوم ازدحام کردن
crowd ازدحام کردن چپیدن
presses ازدحام کردن اتوزدن
press ازدحام کردن اتوزدن
mob غوغا ازدحام کردن
mobbed غوغا ازدحام کردن
thronging هجوم ازدحام کردن
throng هجوم ازدحام کردن
throngs هجوم ازدحام کردن
mobs غوغا ازدحام کردن
mobbing غوغا ازدحام کردن
to mob somebody [something] بر سر کسی [چیزی] ازدحام کردن
huddle ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddles ازدحام اجتماع افراد یک تیم
rabble توده طبقات پست ازدحام
huddling ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddle ناقص انجام دادن ازدحام کردن
inrush حمله بدرون ازدحام سوی درون
huddling ناقص انجام دادن ازدحام کردن
huddled ناقص انجام دادن ازدحام کردن
huddles ناقص انجام دادن ازدحام کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com