Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English
Persian
foully
ازراه خیانت
Other Matches
treasonoius
خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonable
خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
pervertible
ازراه در رو
inquiringly
ازراه استفسار
catechist
ازراه پرسش
by courtesy
ازراه التفات
inferentially
ازراه استنباط
encouragingly
ازراه تشویق
heretically
ازراه رفض
gymnastically
ازراه ورزش
conjugally
ازراه زناشویی
controversially
ازراه مباحثه
demonstratively
ازراه اثبات
diagnostically
ازراه تشخیص
exegetically
ازراه تفسیر
inquiringly
ازراه بازجویی
by sea
ازراه دریا
intuitively
ازراه برهانی
intuitively
ازراه کشف
intuitively
ازراه انتقال
posteriori
ازراه استقرار
algebraically
ازراه جبر
offensively
ازراه تهاجم
by ear
ازراه گوش
paraphrastically
ازراه تفسیر
introspectively
ازراه خودنگری
interrogatively
ازراه پرسش
interposingly
ازراه مداخله
by indirection
ازراه تقلب
catechization
ازراه سئوال وجواب
philosophically
ازراه حکمت دوستی
basophobia
هراس ازراه رفتن
hieroglyphically
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
inferentially
ازراه نتیجه گیری
ingratiatingly
ازراه خود شیرینی
foully
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
professionally
ازراه پیشه یاکسب
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
glozingly
ازراه عیب پوشی
air movements
حرکت دادن ازراه هوا
polemically
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
long distance
ازراه دور تلفن کردن
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
debaueh
ازراه درکردن گمراه کردن
concretionary
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
endermic
ازراه پوستی از ورا پوست
withdrawals
تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal
تخلیه مواضع ازراه هوا
disloyaty
خیانت
falseness
خیانت
traitorousness
خیانت
punic faith
خیانت
punic f.
خیانت
false heartedness
خیانت
faithlessness
خیانت
betrayment
خیانت
perfidy
خیانت
insidiousness
خیانت
untruthful
خیانت
untruth
خیانت
untruths
خیانت
rat
خیانت
falsity
خیانت
felonies
خیانت
treachery
خیانت
dishonesty
خیانت
felony
خیانت
infidelity
خیانت
betrayals
خیانت
treason
خیانت
betrayal
خیانت
infidelities
خیانت
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
gamogenesis
زاد و ولد ازراه جفت گیری
refutation
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
demonstratively
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
parasyntheton
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
bobs
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parrotry
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
bob
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
treacherousness
خیانت کاری
two-faced
<idiom>
ناسپاس ،خیانت
treason
خیانت به کشور
traitorous
خیانت امیز
to play false
خیانت کردن
treacherous
خیانت امیز
perfidiousness
خیانت کاری
perfidiously
ازروی خیانت
guile
خیانت دورویی
malversation
خیانت در امانت
malice a
خیانت عمدی
high treason
خیانت بزرگ
betrayed
خیانت کردن به
barratry
خیانت در امانت
betraying
خیانت کردن به
false hearted
خیانت امیز
betrays
خیانت کردن به
felonious
خیانت امیز
breach of trust
خیانت در امانت
abuse of confidence
خیانت در امانت
betray
خیانت کردن به
prevarication
خیانت وکیل به موکل
lese majesty
خیانت علیه حکومت
disloyalty
خیانت نمک بحرامی
lese majeste
خیانت علیه حکومت
guile
تلبیس تدلیس خیانت
conspiracies
نقشه خیانت امیز
conspiracy
نقشه خیانت امیز
stab someone in the back
<idiom>
خیانت کردن به کسی
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
conspires
درنقشه خیانت شرکت کردن
sell to pass
خیانت به مرام دسته خودکردن
conspire
درنقشه خیانت شرکت کردن
sell the pass
خیانت به مرام دسته خودکردن
conspiring
درنقشه خیانت شرکت کردن
conspired
درنقشه خیانت شرکت کردن
belied
دروغ دراوردن خیانت کردن
belies
دروغ دراوردن خیانت کردن
belying
دروغ دراوردن خیانت کردن
belie
دروغ دراوردن خیانت کردن
sedition
خیانت در حفظ اسرار نظامی
judns be trayed jesus
یهودابه مسیح خیانت کرد
sell out
یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out
یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs
یکجا فروختن خیانت کردن
optophone
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
to swear tre sonagainstany one
سوگند برای خیانت بکسی خوردن
This is treason, pure and simple.
خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
belied
خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belies
خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie
خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belying
خیانت کردن به عوضی نشان دادن
lese majeste
خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majesty
خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
structuralism
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
double cross
دورویی کردن خیانت کردن
double-cross
دورویی کردن خیانت کردن
double-crossed
دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses
دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing
دورویی کردن خیانت کردن
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com