Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
pessimistically
ازروی بد بینی
Search result with all words
extrapolate
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolated
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolates
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
impartially
ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
hieromancy
طالع بینی ازروی قربانی
stereophotogrammetry
تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
Other Matches
injudiciously
بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
pig headedly
ازروی کله شقی ازروی کودنی
discerningly
ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
pusillanimously
ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
fast and loose
ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
expertly
ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
phraseologically
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
حفرههای بینی پره بینی
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
from
ازروی
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
puerilely
ازروی بچگی
subtly
ازروی زیرکی
glozingly
ازروی مداهنه
flippantly
ازروی سبکی
rakishly
ازروی هرزگی
perfidiously
ازروی خیانت
querulousy
ازروی کج خلقی
pettishly
ازروی کج خلقی
joyfully
ازروی خوشحالی
profligately
ازروی هرزگی
finically
ازروی وسواس
flatulently
ازروی نفخ
flatulently
ازروی لاف
flightily
ازروی بوالهوسی
powerlessly
ازروی ضعف
childishly
ازروی بچگی
floutingly
ازروی استهزاء
politicly
ازروی مصلحت
floutingly
ازروی اهانت
by the book
ازروی کتاب
fractiously
ازروی کج خلقی
frivolously
ازروی نادانی
empirically
ازروی شارلاتانی
constantly
ازروی ثبات
headily
ازروی خودسری
mystically
ازروی تصوف
despondingly
ازروی افسردگی
despondently
ازروی افسردگی
inconstantly
ازروی بی ثباتی
lightly
ازروی بی علاقگی
economically
ازروی اقتصاد
incontinently
ازروی بی عفتی
indecently
ازروی بی شرمی
indecisively
ازروی دو دلی
indelicately
ازروی بی نزاکتی
impatiently
ازروی بی صبری
impatiently
ازروی ناشکیبایی
inexactly
ازروی بی دقتی
irreverently
ازروی بی حرمتی
insesately
ازروی بیحسی
irreligiously
ازروی بی دینی
irefully
ازروی تندی
in the abstract
ازروی تجرید
irritably
ازروی تندی
heretically
ازروی فسادعقیده
brotherly
ازروی دوستی
hurry scurry
ازروی دستپاچگی
hurry skurry
ازروی دستپاچگی
glaringly
ازروی خودنمائی
irresolutely
ازروی بی تصمیمی
open mindldly
ازروی بی تعصبی
ill humouredly
ازروی بد خویی
obedienlv
ازروی فرمانبرداری
ill humouredly
ازروی بدخلقی
ill humouredness
ازروی بد خلقی
courageously
ازروی جرات
ill naturedly
ازروی بد خویی
inquisitively
ازروی کنجکاوی
illy
ازروی بد خواهی
immorally
از ازروی بد اخلاقی
irritably
ازروی تندمزاجی
insesately
ازروی بی عاطفگی
crookedly
ازروی نادرستی
contumaciously
ازروی سرکشی
shabbily
ازروی پستی
by i
ازروی ندانستگی
disobilgingly
ازروی نامهربانی
dissolute
ازروی هرزگی
contextually
ازروی قراین
antagonistically
ازروی رقابت
constrainedly
ازروی اجبار
considerately
ازروی ملاحظه
distastefully
ازروی بی رغبتی
submissively
ازروی فروتنی
dizzily
ازروی گیجی
cold heartedly
ازروی بی عاطفگی
corruptly
ازروی تباهی
disingenuously
ازروی تزویر
deridingly
ازروی ریشخند
stupidly
ازروی نادانی
inefficiently
ازروی بی عرضگی
inefficiently
ازروی بی کفایتی
facetiously
ازروی شوخی
preponderantly
ازروی فضیلت
discontentedly
ازروی نارضایتی
disgustedly
ازروی بیزاری
dishonorable
ازروی بی شرمی
to get off
برخاستن ازروی
muddily
ازروی گیجی
dissolutely
ازروی هرزگی
distractedly
ازروی گیجی
doubliy
ازروی تزویر
excursively
ازروی بی ترتیبی
sure
ازروی یقین
emulously
ازروی هم چشمی
blamelessly
ازروی بی گناهی
enterprisingly
ازروی توکل
surer
ازروی یقین
equivocally
ازروی ایهام
surest
ازروی یقین
experientially
ازروی تجربه
fatuously
ازروی بیشعوری
purposelessly
ازروی بی مقصودی
blunderingly
ازروی اشتباه
grammatically
ازروی دستور
circumspectly
ازروی احتیاط
discursively
ازروی استدلال
evadingly
ازروی تجاهل
basely
ازروی پستی
egotistically
ازروی خودبینی
huffily
ازروی زودرنجی
inexorably
ازروی سنگدلی
huffily
ازروی کج خلقی
inadequately
ازروی بی کفایتی
To jump across the stream.
ازروی نهر آب پریدن
immodestly
ازروی بی حیایی گستاخانه
crassly
ازروی زمختی یاکودنی
roguishly
ازروی بد ذاتی یاشیطنت
in a partisan spirit
طرفدارانه ازروی تعصب
inexpertly
ازروی کار ناشناسی
commandingly
باتوانایی ازروی قدرت
contritely
ازروی توبه وپشیمانی
systematically
ازروی یک اسلوب معین
fractiously
ازروی سرکشی عبوسانه
inertly
ازروی بیحالی یا تنبلی
inadvertenly
ازروی عدم توجه
impatiently
ازروی بیطاقتی باشتیاق
iniquitously
ازروی بی عدالتی بناحق
inexpertly
ازروی ناشی گری
cockily
ازروی گستاخی یاخودبینی
by the piece
ازروی کار کرد
nattily
ازروی زبر دستی
fictitiously
ازروی جعل بطورعاریتی
ground observation
دیدبانی ازروی زمین
flightily
ازروی تلون مزاج
petulantly
ازروی تندی یا کج خلقی
duty call
دیدنی ازروی اجباریاوفیفه
get over
ازروی چیزی گذشتن
phonologically
ازروی صدا شناسی
glibly
ازروی چرب زبانی
genealogically
ازروی نسبت نامه
piggishly
ازروی خوک منشی
endophagous
تغذیه کننده ازروی
fierily
ازروی اتش مزاجی
rancorously
ازروی کینه وبغض
flauntingly
باجلوه ازروی خودنمایی
vanally
ازروی پستی مزدوروار
feignedly
ازروی بهانه باتزویر
flashily
ازروی خودنمایی یاخودفروشی
perspicaciously
بفراست ازروی فراست
disputatiously
ازروی ستیزه جویی
out of mere freak
صرفا ازروی بوالهوسی
bucks
ازروی خرک پریدن
buck
ازروی خرک پریدن
cravenly
ازروی ترس وپستی
peaceably
ازروی صلح جویی
well advised
ازروی عقل و منطق
with a bad grace
به اکراه ازروی بی میلی
adherently
هواخواهانه ازروی تابعیت
hat in hand
چاپلوسانه ازروی پستی
perfidiously
ازروی پیمان شکنی
papistically
ازروی پاپ پرستی
the quilt slipped off the bed
لحاف ازروی رختخواب
fiendishly
ازروی دیوخویی یاشیطان صفتی
ingenuously
ازروی سادگی بارک گویی
fawningly
ازروی سبزی پاک کنی
elenchus
رد ازروی قیاس و صغری وکبری
haltingly
درنگ کنان ازروی دودلی
elaborately
ازروی صنعت و نازک کاری
disinterestedly
ازروی بی طرفی یابی علاقگی
geomancy
غیب گویی ازروی خاک
geodetically
ازروی علم زمین پیمایی
condescendingly
ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
overwrought
تهیه شده ازروی مهارت
inelegantly
ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
chastely
ازروی پاکی یاپاکدامنی عفیفانه
intemperately
ازروی افراط با زیاده روی
persuasion
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
hurdle
مسابقه پرش ازروی مانع
exclaimed
ازروی تعجب فریاد زدن
exclaiming
ازروی تعجب فریاد زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com