Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
distractedly
ازروی گیجی
dizzily
ازروی گیجی
muddily
ازروی گیجی
Other Matches
injudiciously
بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
pig headedly
ازروی کله شقی ازروی کودنی
pusillanimously
ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
discerningly
ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
fast and loose
ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
impartially
ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
expertly
ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
phraseologically
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
distraction
گیجی
muddiness
گیجی
muddling
گیجی
muddle
گیجی
muddled
گیجی
sopor
گیجی
perpexity
گیجی
bafflement
گیجی
giddiness
گیجی
befuddlement
گیجی
idlesse
گیجی
stuns
گیجی
stunned
گیجی
stun
گیجی
bewilderment
گیجی
distractions
گیجی
acedia
گیجی
confusion
گیجی
muddles
گیجی
punch-drunk
گیجی
stupefaction
گیجی
wackiness
گیجی
razzle dazzle
گیجی
idleness
گیجی
quandaries
گیجی
quandary
گیجی
amusements
گیجی گمراهی
amusement
گیجی گمراهی
stupdity
خرف گیجی
tailspin
گیجی وبیهوشی
giddily
از روی گیجی
stupor
کند ذهنی گیجی
stupidly
از روی کودنی یا گیجی
stupors
کند ذهنی گیجی
from
ازروی
flatulently
ازروی لاف
corruptly
ازروی تباهی
fractiously
ازروی کج خلقی
floutingly
ازروی اهانت
floutingly
ازروی استهزاء
finically
ازروی وسواس
flatulently
ازروی نفخ
flightily
ازروی بوالهوسی
ill humouredness
ازروی بد خلقی
doubliy
ازروی تزویر
deridingly
ازروی ریشخند
distastefully
ازروی بی رغبتی
disobilgingly
ازروی نامهربانی
discontentedly
ازروی نارضایتی
disingenuously
ازروی تزویر
dishonorable
ازروی بی شرمی
discursively
ازروی استدلال
egotistically
ازروی خودبینی
emulously
ازروی هم چشمی
enterprisingly
ازروی توکل
crookedly
ازروی نادرستی
fatuously
ازروی بیشعوری
dissolutely
ازروی هرزگی
facetiously
ازروی شوخی
experientially
ازروی تجربه
excursively
ازروی بی ترتیبی
evadingly
ازروی تجاهل
equivocally
ازروی ایهام
disgustedly
ازروی بیزاری
frivolously
ازروی نادانی
irefully
ازروی تندی
irreligiously
ازروی بی دینی
irresolutely
ازروی بی تصمیمی
irreverently
ازروی بی حرمتی
mystically
ازروی تصوف
obedienlv
ازروی فرمانبرداری
open mindldly
ازروی بی تعصبی
perfidiously
ازروی خیانت
pettishly
ازروی کج خلقی
querulousy
ازروی کج خلقی
politicly
ازروی مصلحت
powerlessly
ازروی ضعف
profligately
ازروی هرزگی
purposelessly
ازروی بی مقصودی
childishly
ازروی بچگی
submissively
ازروی فروتنی
insesately
ازروی بی عاطفگی
insesately
ازروی بیحسی
inexactly
ازروی بی دقتی
glozingly
ازروی مداهنه
headily
ازروی خودسری
heretically
ازروی فسادعقیده
hurry scurry
ازروی دستپاچگی
hurry skurry
ازروی دستپاچگی
ill humouredly
ازروی بد خویی
ill humouredly
ازروی بدخلقی
ill naturedly
ازروی بد خویی
illy
ازروی بد خواهی
immorally
از ازروی بد اخلاقی
in the abstract
ازروی تجرید
inconstantly
ازروی بی ثباتی
incontinently
ازروی بی عفتی
indecently
ازروی بی شرمی
indecisively
ازروی دو دلی
indelicately
ازروی بی نزاکتی
to get off
برخاستن ازروی
dissolute
ازروی هرزگی
pessimistically
ازروی بد بینی
inadequately
ازروی بی کفایتی
inquisitively
ازروی کنجکاوی
preponderantly
ازروی فضیلت
irritably
ازروی تندمزاجی
irritably
ازروی تندی
despondingly
ازروی افسردگی
inefficiently
ازروی بی کفایتی
inefficiently
ازروی بی عرضگی
stupidly
ازروی نادانی
antagonistically
ازروی رقابت
constantly
ازروی ثبات
empirically
ازروی شارلاتانی
subtly
ازروی زیرکی
inexorably
ازروی سنگدلی
flippantly
ازروی سبکی
brotherly
ازروی دوستی
puerilely
ازروی بچگی
glaringly
ازروی خودنمائی
grammatically
ازروی دستور
huffily
ازروی کج خلقی
huffily
ازروی زودرنجی
rakishly
ازروی هرزگی
courageously
ازروی جرات
joyfully
ازروی خوشحالی
despondently
ازروی افسردگی
basely
ازروی پستی
impatiently
ازروی بی صبری
by i
ازروی ندانستگی
by the book
ازروی کتاب
impatiently
ازروی ناشکیبایی
constrainedly
ازروی اجبار
considerately
ازروی ملاحظه
surer
ازروی یقین
circumspectly
ازروی احتیاط
surest
ازروی یقین
blunderingly
ازروی اشتباه
contextually
ازروی قراین
blamelessly
ازروی بی گناهی
contumaciously
ازروی سرکشی
lightly
ازروی بی علاقگی
cold heartedly
ازروی بی عاطفگی
economically
ازروی اقتصاد
shabbily
ازروی پستی
sure
ازروی یقین
cravenly
ازروی ترس وپستی
peaceably
ازروی صلح جویی
papistically
ازروی پاپ پرستی
immodestly
ازروی بی حیایی گستاخانه
nattily
ازروی زبر دستی
out of mere freak
صرفا ازروی بوالهوسی
perfidiously
ازروی پیمان شکنی
iniquitously
ازروی بی عدالتی بناحق
piggishly
ازروی خوک منشی
inexpertly
ازروی کار ناشناسی
phonologically
ازروی صدا شناسی
inexpertly
ازروی ناشی گری
impatiently
ازروی بیطاقتی باشتیاق
inertly
ازروی بیحالی یا تنبلی
well advised
ازروی عقل و منطق
inadvertenly
ازروی عدم توجه
systematically
ازروی یک اسلوب معین
perspicaciously
بفراست ازروی فراست
rancorously
ازروی کینه وبغض
in a partisan spirit
طرفدارانه ازروی تعصب
crassly
ازروی زمختی یاکودنی
petulantly
ازروی تندی یا کج خلقی
To jump across the stream.
ازروی نهر آب پریدن
fierily
ازروی اتش مزاجی
fictitiously
ازروی جعل بطورعاریتی
feignedly
ازروی بهانه باتزویر
adherently
هواخواهانه ازروی تابعیت
endophagous
تغذیه کننده ازروی
flightily
ازروی تلون مزاج
duty call
دیدنی ازروی اجباریاوفیفه
by the piece
ازروی کار کرد
disputatiously
ازروی ستیزه جویی
cockily
ازروی گستاخی یاخودبینی
commandingly
باتوانایی ازروی قدرت
contritely
ازروی توبه وپشیمانی
flashily
ازروی خودنمایی یاخودفروشی
hat in hand
چاپلوسانه ازروی پستی
genealogically
ازروی نسبت نامه
vanally
ازروی پستی مزدوروار
glibly
ازروی چرب زبانی
get over
ازروی چیزی گذشتن
buck
ازروی خرک پریدن
ground observation
دیدبانی ازروی زمین
the quilt slipped off the bed
لحاف ازروی رختخواب
bucks
ازروی خرک پریدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com