English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
Other Matches
classicalism پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
classic ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
go by پیروی کردن از
to do after پیروی کردن
follow پیروی کردن از
conform پیروی کردن
conformed پیروی کردن
conforming پیروی کردن
conforms پیروی کردن
to follow the example of پیروی کردن از
listens پیروی کردن از
follows پیروی کردن از
followed پیروی کردن از
listening پیروی کردن از
listened پیروی کردن از
listen پیروی کردن از
to follow in ones footsteps پیروی تاتقلیدازکسی کردن
to go by a rule ازقانونی پیروی کردن
to indulge one's passions پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
misbehaved بی ادبی کردن
misbehave بی ادبی کردن
to misbehave oneself بی ادبی کردن
misbehaving بی ادبی کردن
sensualize پیروی از هوای نفس کردن
pirate دزدی ادبی کردن
pirated دزدی ادبی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticised نقد ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
criticises نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
criticising نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
pedantize پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
imitate پیروی کردن کپیه کردن
imitating پیروی کردن کپیه کردن
imitates پیروی کردن کپیه کردن
imitated پیروی کردن کپیه کردن
platonize پیروی از روش افلاطونی استدلال فلسفی افلاطونی کردن
relic باستانی
oldest باستانی
older باستانی
traditionary باستانی
antique باستانی
antiquaries باستانی
age old باستانی
antiquary باستانی
old باستانی
relics باستانی
antiques باستانی
archaic <adj.> باستانی
gray باستانی
age-old باستانی
classically باستانی
ancient باستانی
antiquarian باستانی
ancient relics اثار باستانی
norseman اسکاندیناوی باستانی
northman اسکاندیناوی باستانی
primers باستانی ابتدایی
classicism سبک باستانی
in ancient times در روزگار باستانی
aramaean زبان باستانی
primer باستانی ابتدایی
classical وابسته به ادبیات باستانی
the Classical World [the Ancient World] جهان باستانی [تاریخ]
classical پیرو سبکهای باستانی
in ancient times در اوقات جهان باستانی
paleographic وابسته بخطوط باستانی
paleograph نسخه خطی باستانی
Antiquity جهان باستانی [تاریخ]
primeval بسیار کهن باستانی
classicize درزمره ادبیات باستانی
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
ethiopic زبان باستانی حبشه
avestan زبان باستانی ایران
Monumental design طرح آثار باستانی
pelta سپر یونانیان ورومیان باستانی
traditional مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
classicality مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
agonistical وابسته به مسابقههای باستانی یونان
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
agonistic وابسته به مسابقات باستانی یونان
veda کتاب مقدس باستانی هند
sequacity پیروی
following پیروی
subsequent پیروی
imitations پیروی
imitation پیروی
amenableness پیروی
subjection پیروی
dorian وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
traditionalism سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
religiousness پیروی مذهب
sensuousness پیروی جسمانی
conventionalism پیروی از رسوم
faddism پیروی از مد زودگذر
sectarianism پیروی از یک فرقه
conscientiousness پیروی وجدان
pursuitmeter پیروی سنج
orinality پیروی ابتکار
follow پیروی استنباط
followed پیروی استنباط
law abidingness پیروی قانون
follows پیروی استنباط
conformance پیروی متابعت
autonomy خود پیروی
doge لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
corinthian اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
dithyramb سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
persepolis شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
literary ادبی
churlishness بی ادبی
lowliness بی ادبی
impoliteness بی ادبی
irreverence بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
clownishness بی ادبی
discourtesy بی ادبی
inurbanity بی ادبی
literay ادبی
belletristic ادبی
indecorousness بی ادبی
sentimentality پیروی از عواطف واحساسات
Jungian پیروی یونگ [روانشناسی]
conformity پیروی از رسوم یاعقاید
isolationism پیروی از سیاست انزوا
Scientologist پیروی دین ساینتولوژی
episcopalianism پیروی از کلیسای اسقفی
conventionality پیروی از سنت قدیم
heteronomy پیروی از قانون دیگری
illuminism پیروی ازفلسفه اشراقی
scientism پیروی از روش علمی
manichaeism پیروی از دین مانی
lyricism پیروی از سبک اشعاربزمی
islamism پیروی از دین اسلام
psychologism پیروی از اصول روانی
nudism پیروی از عقایدجماعت برهنگان
rotary pursuit پیروی سنج چرخان
pursuit rotor پیروی سنج چرخان
sentimentalism پیروی از عواطف واحساسات
Taoism پیروی از طریقت چینی
sensationalism پیروی از عواطف واحساسات
probity پیروی دقیق از اصول
phygian فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
skits هجو ادبی
literarily بطور ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
reviewer منقد ادبی
garland گلچین ادبی
reviewers منقد ادبی
analects گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
analecta گلچین ادبی
gobbets گلچین ادبی
miscellanea جنگ ادبی
garlands گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
skit هجو ادبی
imagery تشبیه ادبی
moral theology لاهوت ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
criticisms نقد ادبی
criticism نقد ادبی
anthology گلچین ادبی
anthologies گلچین ادبی
florilegium گلچین ادبی
cribbed دزدی ادبی
plagiarist سارق ادبی
locus مثال ادبی
apologias پوزش ادبی
pirating دزد ادبی
pirates دزد ادبی
crib دزدی ادبی
plagiarizer دزد ادبی
plagiary دزدی ادبی
cribbing دزدی ادبی
pirate دزد ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
cribs دزدی ادبی
piracy دزدی ادبی
pirated دزد ادبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com