English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English Persian
probative ازمایشی اکتشافی
probatory ازمایشی اکتشافی
Other Matches
explorative اکتشافی
exploratory اکتشافی
heuristic بحث اکتشافی
patrolled کشتی اکتشافی
patrolling کشتی اکتشافی
detection range قدرت اکتشافی
detection range برد اکتشافی
patrols کشتی اکتشافی
exploration سیاحت اکتشافی
exploratory test hole چاه اکتشافی
patrol کشتی اکتشافی
reconnaissance flight هواپیمای اکتشافی
pilot ballon بالون اکتشافی
photoreconnaissance عکسبرداری اکتشافی
locator beacon برج اکتشافی
heuristic method روش اکتشافی
reconnoiters عملیات اکتشافی کردن
reconnoitering عملیات اکتشافی کردن
reconnoitre عملیات اکتشافی کردن
reconnoitred عملیات اکتشافی کردن
reconnoitres عملیات اکتشافی کردن
reconnoitered عملیات اکتشافی کردن
vedette کشتی اکتشافی کوچک
safari سیاحت اکتشافی درافریقا
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
reconnoiter عملیات اکتشافی کردن
reconnoitring عملیات اکتشافی کردن
safaris سیاحت اکتشافی درافریقا
heuristic کشف کننده اکتشافی
fluxway cost هزینه تهیه مدار اکتشافی مین
characteristic detection width عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
scouts عملیات اکتشافی کردن پوییدن دیده بان
scouted عملیات اکتشافی کردن پوییدن دیده بان
scout عملیات اکتشافی کردن پوییدن دیده بان
tentative ازمایشی
thrust تک ازمایشی
thrusting تک ازمایشی
experimental ازمایشی
thrusts تک ازمایشی
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
Test matches مسابقه ازمایشی
sampling offer عرضه ازمایشی
proof load بار ازمایشی
trial offer عرضه ازمایشی
Test match مسابقه ازمایشی
probationary period دوره ازمایشی
prep مسابقه ازمایشی
piloted راندن ازمایشی
pilot راندن ازمایشی
probation دوره ازمایشی
measuring well چاه ازمایشی
tentative ازمایشی موقت
tentative به طور ازمایشی
pilot model نمونه ازمایشی
pilot model مدل ازمایشی
pilots راندن ازمایشی
tentative plan طرح ازمایشی
test data دادههای ازمایشی
trial hole چاه ازمایشی
trial shot گلوله ازمایشی
trial shot تیر ازمایشی
trial runs استفاده ازمایشی
verification fire تیراندازی ازمایشی
trial run استفاده ازمایشی
on probation در دوره ازمایشی
trial function تابع ازمایشی
trial elevation درجه ازمایشی
trial balance تراز ازمایشی
test pattern طرح ازمایشی
test piece نمونه ازمایشی
test pit گودال ازمایشی
test point سوزن ازمایشی
test run اجرای ازمایشی
test run رانش ازمایشی
test specimen نمونه ازمایشی
trail run رانش ازمایشی
trial balance ترازنامه ازمایشی
experimental data دادههای ازمایشی
tentatively بطور ازمایشی
experimental control کنترل ازمایشی
empiric ازمایشی تجربی
bore hole چاه ازمایشی
dry run اجرای ازمایشی
prototypes نمونه ازمایشی
dead load بار ازمایشی
trial order سفارش ازمایشی
check problem مسئله ازمایشی
experimental error خطای ازمایشی
experimental extinction خاموشی ازمایشی
studying طرح ازمایشی
experimental psychology روانشناسی ازمایشی
study طرح ازمایشی
experimental probability احتمال ازمایشی
studies طرح ازمایشی
experimental method روش ازمایشی
experimental group گروه ازمایشی
prototype نمونه ازمایشی
experimental variable متغیر ازمایشی
trial ازمایش کردن ازمایشی
sketches پیش نویس ازمایشی
check sweeping مین روبی ازمایشی
testable امتحان پذیر ازمایشی
sketch پیش نویس ازمایشی
trial trip مسافرت ازمایشی یا امتحانی
search sweeping مین روبی ازمایشی
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
sketched پیش نویس ازمایشی
wind sprint مسابقه ازمایشی دو سرعت
quasi experimental designs طرحهای شبه ازمایشی
experimental neurosis روان رنجوری ازمایشی
trials ازمایش کردن ازمایشی
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
shakedown دوره ازمایشی عملیات ناو
tamp دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
downrange دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
waggle چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggled چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggling چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
hunter track مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
exploratory hunting عملیات اکتشافی و خنثی کردن مین یا مین روبی
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
dry run رانش ازمایشی رانش تمرینی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com