English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
weathring test ازمایش فرسایش
Other Matches
attrition rate میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
arid erosion فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
abrasion فرسایش
erosion فرسایش
abrasions فرسایش
fraying فرسایش
wear فرسایش
wears فرسایش
depletion فرسایش
attrition فرسایش
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
scuffs خراش فرسایش
attrition فرسایش نیروها
erodibility قابلیت فرسایش
weathering فرسایش در اثرهوا
scuff خراش فرسایش
shore erosion فرسایش ساحلی
spark erossion فرسایش الکتریکی
electro erosion فرسایش الکتریکی
beach erosion فرسایش ساحلی
bioerosion فرسایش زیستی
concrete erosion فرسایش بتن
scuffed خراش فرسایش
erosion فرسایش وسایل
accelerated erosion فرسایش تشدیدی
erodible قابل فرسایش
erosion control جلوگیری از فرسایش
wind erosion فرسایش بادی
pot hole دیگ فرسایش
precession فرسایش لوله
rill erosion فرسایش شیاری
selective erosion فرسایش انتخابی
scuffing خراش فرسایش
sever erosion فرسایش نابهنجار
sheet washing فرسایش سطحی
sheet washing فرسایش رویی
soil erosion فرسایش خاک
surface erosion فرسایش سطحی
nuclear corrosion فرسایش هستهای
natural erosion فرسایش طبیعی
internal erosion فرسایش داخلی
gully erosion فرسایش خندقی
natural erosion فرسایش نابهنجار
erosive فرسایش دهنده
electro erosion process فرایند فرسایش الکتریکی
geologic erosion فرسایش زمین شناسی
attenuation فرسایش انرژی موج
elutriation شستشو با اب فرسایش انتخابی
electroerosive فرسایش قوس الکتریکی
abrasion of surface فرسایش سطح فرش
wear فرسایش خوردگی جنگ افزارها
rain wash فرسایش ناشی از ریزش باران
weatherability قابلیت عدم فرسایش در هوا
wears فرسایش خوردگی جنگ افزارها
restraint نیروی خستگی یا فرسایش بار
corrosion زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
restraints نیروی خستگی یا فرسایش بار
planation مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
soliflucation فرسایش خاک یا زمین به وسیله یخ زدن و اب شدن یخ
fastness of color عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
detritus ذراتی که در نتیجه عمل فرسایش از زمین جدامیشوند
anti wear مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
jetties سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
natural erosion فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
jetty سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
special degration نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
polygonal soil زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
reventment روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
rill erosion این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
experimentation ازمایش
g ازمایش
experimented ازمایش
shying ازمایش
shyest ازمایش
shyer ازمایش
shy ازمایش
shies ازمایش
checking ازمایش
tested ازمایش
testing ازمایش
tests ازمایش
experiment ازمایش
vetting ازمایش
shied ازمایش
assays ازمایش
experimenting ازمایش
trials ازمایش
assay ازمایش
examen ازمایش
trial ازمایش
experiments ازمایش
screening ازمایش
drop test ازمایش ضربهای
tested ازمایش کردن
rattler test ازمایش تردی
regression testing ازمایش رگرسیون
preliminary test ازمایش مقدماتی
tests ازمایش کردن
probational ازمایش امتحان
evaluation score نمره ازمایش
random test ازمایش پیشامدی
random test ازمایش نامنظم
rattler test ازمایش تورق
flattening test ازمایش توزیعی
psychometry ازمایش هوش
program testing ازمایش برنامه
drop test ازمایش سقوطی
probationership ازمایش کاری
assays ازمایش سنجش
material testing ازمایش مصالح
lucas test ازمایش لوکاس
hammer test ازمایش سقوطی
gage ازمایش کردن
assay ازمایش سنجش
final test ازمایش نهائی
probation ازمایش امتحان
fatigue test ازمایش خستگی
factorial design ازمایش فاکتوریل
explosion proof ازمایش- انفجار
experimentalist اهل ازمایش
experimental design طرح ازمایش
hanging test ازمایش کشش
tension test ازمایش کشش
hardness test ازمایش سختی
load test ازمایش بار
line tester ازمایش کننده خط
retrials ازمایش مجدد
retrial ازمایش مجدد
izod test ازمایش ایزود
intelligence test ازمایش هوش
insulation voltage فشار ازمایش
inspection test ازمایش کار
impact test ازمایش ضربه
image test ازمایش تصویر
examination of the soil ازمایش خاک
triers ازمایش کننده
testing stand سکوی ازمایش
testing of materials ازمایش مواد
testing of materials ازمایش مصالح
testing load بار ازمایش
tester دستگاه ازمایش
tester ازمایش کننده
test specimen نمونه ی ازمایش
test specimen نمونه ازمایش
test set دستگاه ازمایش
test series سری ازمایش
test room اطاق ازمایش
test plan طرح ازمایش
testing stand میز ازمایش
testing time زمان ازمایش
trial ازمایش امتحان
trials ازمایش امتحان
two stage experiment ازمایش دو مرحلهای
triaxial test ازمایش سه بعدی
triaxial shear test ازمایش سه محوری
trial and error ازمایش ولغزش
trial and error ازمایش و خطا
trial and erroe ازمایش و خطا
triable ازمایش کردنی
torsion test ازمایش پیچش
to bring to the proof ازمایش کردن
test piece نمونه ازمایش
tally plate برچسب ازمایش
system testing ازمایش سیستم
stripping test ازمایش زدودگی
stripping test ازمایش زدودن
spot test ازمایش فوری
test ازمایش کردن
test model نمونه ی ازمایش
shop test ازمایش کارگاهی
shear test ازمایش برشی
test bar میله ازمایش
self test ازمایش خودکار
sedimentation test ازمایش تهنشینی
teasthole گمانه ازمایش
tensile test ازمایش کششی
test hole چاه ازمایش
test equipment وسایل ازمایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com