Dictiornary-Farsi | ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (20 milliseconds)

English	Persian
california tests of personality	ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت


Other Matches

california tests of mental maturity	ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
measuring technique	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
anthropomorphism	تصور شخصیت انسانی برای چیزی
acre	برای سنجش زمین
acres	برای سنجش زمین
calipers	پرگار برای سنجش
incorporation	جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
magneto ohmmeter	میگر برای سنجش مقاومت
random parallel tests	ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
software mointor	برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
battery of tests	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
tachistoscope	دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
cetane rating	اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
fly casting	مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
tack weld	وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
split personality	تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
gauging rod	میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
cal.	مخفف کالیفرنیا
cals	مخفف کالیفرنیا
utilitarianism	بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
jack mackerel	ماهی ازاد کالیفرنیا
california psychological inventory	پرسشنامه روانی کالیفرنیا
california achievement tests	آزمونهای پیشرفت کالیفرنیا
scalar	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
berkeley unix	گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
toyon	درخت راج سفید گل سواحل کالیفرنیا
ppi gauge	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]	حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
incorporates	شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporating	شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporate	شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
historic character	[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
silicon valley	محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
norm referenced tests	ازمونهای هنجاری
parallel tests	ازمونهای همتا
projective tests	ازمونهای فرافکن
infant tests	ازمونهای نوباوگان
creativity tests	ازمونهای افرینندگی
statistical tests	ازمونهای اماری
speed tests	ازمونهای سرعت
trade tests	ازمونهای شغلی
criterion refernced tests	ازمونهای ملاکی
individual tests	ازمونهای انفرادی
situational tests	ازمونهای موقعیتی
employment tests	ازمونهای استخدامی
pictorial tests	ازمونهای تصویری
differential aptitude tests	ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
placement tests	ازمونهای تعیین شغل
timed tests	ازمونهای زمان دار
culture fair tests	ازمونهای فرهنگ- نابسته
terman merrill tests	ازمونهای ترمن- مریل
prognostic tests	ازمونهای پیش اگهی
screening tests	ازمونهای سرند کردن
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
psychomotor tests	ازمونهای روانی- حرکتی
culture free tests	ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture bound tests	ازمونهای فرهنگ- بسته
custom made tests	ازمونهای کار- ویژه
goldstein scheerer tests	ازمونهای گلدشتاین- شیرر
dotting test	ازمونهای نقطه زنی
will temprament tests	ازمونهای اراده- خلق وخوی
iowa tests of basic skills	ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
pintner patterson scale of	Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
personages	شخصیت
identity	شخصیت
individuality	شخصیت
notability	شخصیت
presence	شخصیت
peronality	شخصیت
sympatric	هم شخصیت
identities	شخصیت
personality	شخصیت
persona	شخصیت ها
intrapsychic	با شخصیت
person	شخصیت
personalities	شخصیت
personae	شخصیت ها
persons	شخصیت
personas	شخصیت ها
selfdom	شخصیت
personage	شخصیت
personified	شخصیت دادن به
shut in personality	شخصیت بسته
paranoid personality	شخصیت پارانویای
individuate	شخصیت دادن
inadequate personality	شخصیت نابسنده
epileptoid personality	شخصیت صرعی
juridical personality	شخصیت حقوقی
schizoid personality	شخصیت اسکیزوئید
personality assessment	ارزیابی شخصیت
personality type	سنخ شخصیت
personification	تجسم شخصیت
personification	شخصیت بخشی
personology	شخصیت شناسی
primary personality	شخصیت نخستین
cosmopolite	شخصیت جهانی
personality trait	ویژگی شخصیت
personality test	ازمون شخصیت
personality disintegration	تلاشی شخصیت
personality disorder	اختلال شخصیت
personality disturbance	اختلال شخصیت
personality integration	یکپارچگی شخصیت
personality inventory	پرسشنامه شخصیت
personality module	واحد شخصیت
personality structure	ساخت شخصیت
personifies	شخصیت دادن به
self	شخصیت جنبه
impersonator	شخصیت دهنده
depersonalization	زوال شخصیت
to create an image for oneself as somebody	شخصیت دادن
personifying	شخصیت دادن به
impersonators	شخصیت دهنده
dual personality	شخصیت دوگانه
impersonality	عدم شخصیت
impersonify	شخصیت دادن به
legal personality	شخصیت حقوقی
hysterical personality	شخصیت هیستریایی
hypostatize or size	شخصیت دادن به
anal personality	شخصیت مقعدی
characterization	توصیف شخصیت
superego	شخصیت اخلاقی
ethos	شخصیت ملی
modal personality	شخصیت هنجاری
syntality	شخصیت گروهی
multiple personality	شخصیت چندگانه
impersonal	فاقد شخصیت
personify	شخصیت دادن به
selfhood	شخصیت خودپسندی
depersonalize	بی شخصیت کردن
psychopathic personality	شخصیت جامعه ستیز
peronality	انتقادات راجع به شخصیت
characters	مجسم کردن شخصیت
character	مجسم کردن شخصیت
amour propre	عزت نفس شخصیت
luminaries	پر فروغ شخصیت تابناک
depersonalize	فاقد شخصیت کردن
personalize	دارای شخصیت کردن
personage	شخصیت بازیگران داستان
personages	شخصیت بازیگران داستان
premorbid personality	شخصیت پیش مرضی
extravaganzas	ازیک شخصیت خیالی
extravaganza	ازیک شخصیت خیالی
personify	دارای شخصیت کردن
corporate	دارای شخصیت حقوقی
heart of gold <idiom>	شخصیت بخشنده داشتن
personifies	دارای شخصیت کردن
luminary	پر فروغ شخصیت تابناک
being	موجود زنده شخصیت
personified	دارای شخصیت کردن
to have a magnetic personality	شخصیت مغناطیسی داشتن
personifying	دارای شخصیت کردن
corporations	که دارای شخصیت حقوقی باشند
triune	اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
heart of stone <idiom>	شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
prepsychotic personality	شخصیت پیش روان پریشی
ciothes do not make the man. <proverb>	لباس شخصیت نمی آورد .
star turn	ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
intrapsychic	واقع دردرون شخصیت یا روان
sixteen factor personality questionnaire	پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
corporation	که دارای شخصیت حقوقی باشند
personifier	مجسم کننده شخصیت دیگری
masculinize	شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
personalize	شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
personal remarks	اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
evalution	سنجش
g	سنجش
evaluations	سنجش
ponderingly	با سنجش
poneration	سنجش
ponderation	سنجش
evaluation	سنجش
scaling	سنجش
degress of comparison	سنجش
assessments	سنجش
assay	سنجش
pondering	سنجش
scalar	سنجش
deliberation	سنجش
deliberations	سنجش
measure	سنجش
assays	سنجش
assessment	سنجش
ponder	سنجش
appraisals	سنجش
pondered	سنجش
appraisal	سنجش
ponders	سنجش
measurement	سنجش
measurment	سنجش
measurements	سنجش
mmpi	شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
identify	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identified	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifying	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifies	مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
corporator	گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
measuring diaphragm	ممبران سنجش