English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
minnesota rate of manipulation test ازمون سرعت دستکاری مینه سوتا
Other Matches
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
minnesota paper form board ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
minnesota clerical aptitude test ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
mmpi شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
work limit test ازمون سرعت کار
antihandling fuze ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
antidisturbance fuze ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
attaint دستکاری
manipulating دستکاری
distrubance دستکاری
manipulation دستکاری
retouching دستکاری کردن
d. touch دستکاری استادانه
data manipulation دستکاری داده ها
bit manipulation دستکاری بیت
handles دستکاری کردن
handling دستکاری کردن
handle دستکاری کردن
retouches دستکاری کردن
retouched دستکاری کردن
string manipulation دستکاری رشته
symbol manipulation دستکاری نمادها
handwork دستی دستکاری
string manipulation دستکاری رشتهای
retouch دستکاری کردن
data manipulating language زبان دستکاری داده
data manipulation language زبان دستکاری داده ها
care and handling مراقبت و دستکاری وسایل
emery ball توپ دستکاری شده بطورغیرمجاز
dml زبان دستکاری داده Language anipulation
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
indicated airspeed سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
alphanumeric ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate سرعت دادن سرعت گرفتن
manipulative deception تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
mach hold بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
manipulate اداره کردن دستکاری کردن
manipulated اداره کردن دستکاری کردن
manipulates اداره کردن دستکاری کردن
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
experience ازمون
f test ازمون اف
tested ازمون
z test ازمون " زی "
t test ازمون تی
post test پس ازمون
examinations ازمون
examination ازمون
u test ازمون یو
experiences ازمون
shibboleth ازمون
shibboleths ازمون
experiencing ازمون
chi square test ازمون "چی دو "
tests ازمون
antiwithdrawal device وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
sign test ازمون علامتها
fatigue test ازمون خستگی
field-tested ازمون پایکار
similarities test ازمون شباهتها
field test ازمون پایکار
shearing test ازمون برشی
field-test ازمون پایکار
dynamic test ازمون پویا
test validity اعتبار ازمون
test wise ازمون اشنا
directions test ازمون دستورها
impact test ازمون برخورد
identification test ازمون شناسایی
test construction ازمون سازی
try ازمون کوشش
holmgren test ازمون هولمگرن
testing time دوره ازمون
sampling test ازمون نمونهای
testing load بار ازمون
draw a man test ازمون گودایناف
shareware ازمون- افزار
duncan test ازمون دانکن
testable ازمون پذیر
group test ازمون گروهی
field-tests ازمون پایکار
spiral test ازمون مارپیچ
t data دادههای ازمون
field-testing ازمون پایکار
test profile نیمرخ ازمون
tries ازمون کوشش
float test ازمون شناور
test paper ازمون برگ
test of significance ازمون معناداری
test of independence ازمون ناوابستگی
tensile test ازمون کششی
test battery مجموعه ازمون
test bias سوداری ازمون
test item ماده ازمون
test reliability پایایی ازمون
szondi test ازمون زوندی
stilling test ازمون استیلینگ
test value نمره ازمون
geophysical test ازمون ژئوفیزیک
subjective test ازمون غیرعینی
test norm هنجار ازمون
test score نمره ازمون
subtest خرده ازمون
formboard test ازمون جااندازی
friedman test ازمون فریدمن
symbol arrangement test ازمون نمادارایی
pegboard test ازمون جااندازی
system test ازمون سیستم
test economy اقتصاد ازمون
coding test ازمون رمزگردانی
barany test ازمون بارانی
ball test ازمون ساچمهای
baeyer test ازمون بایر
mosaic test ازمون موزائیکها
attitude test ازمون نگرش
nonverbal test ازمون غیرکلامی
association test ازمون تداعی
objective test ازمون عینی
occupational test ازمون شغلی
omnibus test ازمون مختلط
one sided test ازمون یکسویه
one tailed test ازمون یک دامنه
analogies test ازمون قیاسها
alpha test ازمون الفا
bartlett test ازمون بارتلت
behn rorschach test ازمون بن- رورشاخ
benton test ازمون بنتون
completion test ازمون تکمیلی
literacy test ازمون سواد
liquid limit test ازمون حد روانی
checkout test ازمون وارسی
life test ازمون حیات
copying test ازمون رونویسی
cancellation test ازمون حذف
marginal test ازمون مرزی
matching test ازمون همتایابی
ishihara test ازمون ایشیهارا
mental test ازمون روانی
psychological test ازمون روانی
intelligence test ازمون هوش
information test ازمون معلومات
alternate response test ازمون دو گزینهای
oral test ازمون شفاهی
oseretsky test ازمون اوزرتسکی
bending test ازمون تاشوندگی
informal test ازمون غیررسمی
dexterity test ازمون چالاکی
diagnostic test ازمون تشخیصی
reasoning test ازمون استدلال
recall test ازمون یاداوری
recognition test ازمون بازشناسی
repeated test ازمون دوباره
responsions ازمون مقدماتی
rorschach test ازمون رورشاخ
examining ازمون کردن
examines ازمون کردن
examined ازمون کردن
aptitude test ازمون استعداد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com