Dictiornary-Farsi | ازمون مهمل یابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
absurdities test	ازمون مهمل یابی


Other Matches

involution	توان یابی قوه یابی
army classification battery test	ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
trashier	مهمل
fiddle faddle	مهمل
trash	مهمل
trashed	مهمل
trashes	مهمل
trashing	مهمل
waggishly	مهمل
waggish	مهمل
trashy	مهمل
bosh	مهمل
do nothing	مهمل
rubbishing	مهمل
trashiest	مهمل
blatherer	مهمل گو
nerts	مهمل
nonsense	مهمل
twaddler	مهمل گو
flapdoodle	مهمل
havers	مهمل
puttered	مهمل گشتن
puttering	مهمل گشتن
paradoxes	مهمل نما
paradox	مهمل نما
dud	ادم مهمل
preposterous	مهمل مضحک
ridiculously	بطور مهمل
paradoxical	مهمل نما
piffle	مهمل گویی
to talk nonsense	مهمل گفتن
putter	مهمل گشتن
goofy	لوس و مهمل
trumpery	سخن مهمل
goofiest	لوس و مهمل
goofier	لوس و مهمل
otiose	مهمل بی نفع
idiolalia	مهمل گویی
putters	مهمل گشتن
preposterously	بطور مهمل
gamester	هرزه و مهمل
scowler	ادم مهمل
rubbishy	مهمل چرند
shear box test	ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
hocus pocus	چیزبی معنی مهمل
to talk rubbish	چرندیا مهمل گفتن
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
paradoxical	در فاهر مهمل و درواقع درست
it is purely absurd	صرف پوچ یا مهمل است
paradoxically	چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
bobtail	اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
it is purely absurd	کاملا بی معنی یا پوچ است مهمل صرف است
interpolations	درون یابی
trapping	غلط یابی
interpolation	میان یابی
interpolations	میان یابی
termination	پایان یابی
orientating	جهت یابی
interpolation	درون یابی
orientate	جهت یابی
patterning	طرح یابی
levelling	ارتفاع یابی
extrapolation	برون یابی
direction finding	جهت یابی
localization	موضع یابی
range finding	مسافت یابی
error detection	خطا یابی
factoring	عامل یابی
fault detection	عیب یابی
fault diagnosis	عیب یابی
fault finding	عیب یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
fringing	ریشه یابی
position finding	موقعیت یابی
i. and evdevolution	توان یابی
insinuation	رخنه یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
debugger	اشکال یابی
cost finding	ارزش یابی
extrapolations	برون یابی
summation	مجموع یابی
edging	حاشیه یابی
edgings	حاشیه یابی
castaway	عمق یابی
castaways	عمق یابی
ranging	مسافت یابی
goniometry	زاویه یابی
calibration	خصلت یابی
troubleshooting	اشکال یابی
troubleshooting	عیب یابی
sourcing	منابع یابی
signal detection	علامت یابی
mark sensing	نشان یابی
attainment	دست یابی
achievements	دست یابی
location	مکان یابی
locations	مکان یابی
orientates	جهت یابی
surveys	زمینه یابی
achievement	دست یابی
matchmaking	زوج یابی
positioning	موقع یابی
accesses	دست یابی
accessed	دست یابی
addressing	نشانی یابی
attainments	دست یابی
access	دست یابی
marketing	بازار یابی
survey	زمینه یابی
orientation	جهت یابی
acquisition	هدف یابی
acquisitions	هدف یابی
accessing	دست یابی
surveyed	زمینه یابی
direction finding aerial	انتن جهت یابی
job costing	هزینه یابی کار
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
excitor	عصب یابی محرک
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
cost unit	واحد هزینه یابی
direction finding	جهت یابی کردن
acoustic minehunting	مین یابی صوتی
direction finding	سمت یابی کردن
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
sound	عمق یابی کردن
parallel access	با دست یابی موازی
performance evaluation	ارز یابی کارایی
target aquisition	سیستم هدف یابی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
space orientation	موقعیت یابی فضایی
frigid manners	اطوارخنک یابی مزه
sound ranging	مسافت یابی صوتی
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
direction finding station	پست جهت یابی
random processing	با دست یابی تصادفی
sounds	عمق یابی کردن
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
cost centre	مرکز هزینه یابی
attitude survey	زمینه یابی نگرش
sounded	عمق یابی کردن
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
traces	رد یابی کردن نشان
flash ranging	مسافت یابی نوری
detail	یات و مسیر یابی
extrapolate	برون یابی کردن
detailing	یات و مسیر یابی
interpolating	درون یابی کردن
quick access	با دست یابی تند
interpolates	درون یابی کردن
interpolated	درون یابی کردن
interpolate	درون یابی کردن
ranging	مسافت یابی کردن
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
traced	رد یابی کردن نشان
trace	رد یابی کردن نشان
marginal costing	هزینه یابی نهائی
extender board	وسیله عیب یابی
extrapolated	برون یابی کردن
extrapolates	برون یابی کردن
plumb	ژرف یابی کردن
marginal costing	هزینه یابی نهایی
soundest	عمق یابی کردن
locate mode	باب مکان یابی
spots	مسافت یابی کردن
spot	مسافت یابی کردن
localization of function	موضع یابی کارکرد
extrapolating	برون یابی کردن
dumb barge	کرجی بی بادبان یابی موتور
costing and pricing	هزینه یابی و قیمت گذاری
disinterestedly	ازروی بی طرفی یابی علاقگی
paramorphic	دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous	دارای خاصیت تغییر یابی
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
snipped	ادم کوچک یابی اهمیت
an unerring aim	نشان درست یابی خطا
inelegantly	ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
eventration	جنین بی شکم یابی روده
knotty pate	ادم خرف یابی کله
snip	ادم کوچک یابی اهمیت
tomnoddy	ادم خرف یابی کله
snipping	ادم کوچک یابی اهمیت
echo sounding	عمق یابی انعکاس صوت
contumeliously	ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
locating	مستقر ساختن مکان یابی کردن
quadrantal	مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
locates	مستقر ساختن مکان یابی کردن
locate	مستقر ساختن مکان یابی کردن
located	مستقر ساختن مکان یابی کردن
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
in suspense	درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
quadrantal points	نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
flash ranging location	تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
tests	ازمون
f test	ازمون اف
post test	پس ازمون
tested	ازمون
examinations	ازمون