Dictiornary-Farsi | ازمیان رفتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)

English	Persian
to pass off	ازمیان رفتن


Search result with all words

to walk the chalk	بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
Other Matches

from among	ازمیان
surmounting	ازمیان برداشتن
surmounted	ازمیان برداشتن
surmounts	ازمیان برداشتن
abrogate	ازمیان بردن
abolish	ازمیان بردن
from the dead	ازمیان مردگان
across	ازمیان ازوسط
surmount	ازمیان برداشتن
wipe	ازمیان بردن
wiped	ازمیان بردن
To be lost . To disappear .	ازمیان بر افتادن
To co away with . To remove. To eliminate .	ازمیان برداشتن
to sweep away	ازمیان برداشتن
wipes	ازمیان بردن
wiping	ازمیان بردن
chiasma	امیزش ازمیان یا از پهنا
abrogates	ملغی ازمیان بردن
to get anything out of the way	کاری را ازمیان برداشتن
abolishing	ازمیان بردن منسوخ کردن
abolishes	ازمیان بردن منسوخ کردن
embryoctony	ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
to wriggle one's way	بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
slewing rate	نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
demoratize	بی جرات کردن ازمیان بردن حس شهامت وانتظامات ارتش
hard-up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
e f t a (european free trade association	فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
logogriph	نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
departures	رفتن
snip	کش رفتن
snipped	کش رفتن
shrinking	اب رفتن
retrograde	پس رفتن
to hang back	پس رفتن
filching	کش رفتن
filches	کش رفتن
departure	رفتن
filched	کش رفتن
filch	کش رفتن
shrinks	اب رفتن
to pair off	رفتن
to make ones getaway	در رفتن
shrink	اب رفتن
retire	پس رفتن
abstracts	کش رفتن
going	رفتن
abstracting	کش رفتن
abstract	کش رفتن
retires	پس رفتن
regress	پس رفتن
puttered	ور رفتن
niggled	ور رفتن
snipping	کش رفتن
snook	کش رفتن
putter	ور رفتن
puttering	ور رفتن
putters	ور رفتن
to boil over	سر رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
twiddling	ور رفتن
regressed	پس رفتن
sink	ته رفتن
admitting	رفتن
to get away	رفتن
swipe	کش رفتن
swiped	کش رفتن
swiping	کش رفتن
go	رفتن
admits	رفتن
regresses	پس رفتن
sinks	ته رفتن
twiddles	ور رفتن
twiddled	ور رفتن
twiddle	ور رفتن
meddles	ور رفتن
meddled	ور رفتن
meddle	ور رفتن
to go back ward	پس رفتن
to get over	رفتن از
to get one's monkey up	از جا در رفتن
regressing	پس رفتن
goes	رفتن
admit	رفتن
glom on to	کش رفتن
to do out of	کش رفتن
to do a guy	در رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
retracts	تو رفتن
retracting	تو رفتن
retracted	تو رفتن
gang	رفتن
gangs	رفتن
retract	تو رفتن
to fall away	رفتن
to fall away	پس رفتن
to foot it	رفتن
to fly off	در رفتن
to flow over	سر رفتن
to go backward	پس رفتن
to go bang	در رفتن
to fall short	کم رفتن
to go to mess	رفتن
to peter out	پس رفتن
to skirt along the coast	رفتن
snitches	کش رفتن
snitching	کش رفتن
recede	پس رفتن
niggle	ور رفتن
receded	پس رفتن
recedes	پس رفتن
crawls	رفتن
niggles	ور رفتن
receding	پس رفتن
crawled	رفتن
to whisk away or off	رفتن
pilfering	کش رفتن
short-changing	کش رفتن
to sleep fast	رفتن
jauk	ور رفتن
make off	در رفتن
pilfer	کش رفتن
to take to ones heels	در رفتن
to break loose	در رفتن
break loose	در رفتن
pilfers	کش رفتن
bleneh	پس رفتن
betake	رفتن
snitch	کش رفتن
mog	رفتن
snitched	کش رفتن
nim	کش رفتن
short-changes	کش رفتن
crawl	رفتن
short-changed	کش رفتن
hedged	در رفتن
to run off	در رفتن
To go	رفتن
go off	در رفتن
hedge	در رفتن
hedges	در رفتن
pullback	پس رفتن
pilfered	کش رفتن
fribble	ور رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
short-change	کش رفتن
go over	به ان سو رفتن
hang around	ور رفتن
doffs	طفره رفتن
to go	با دسته رفتن
goof	ازکارطفره رفتن
goofed	ازکارطفره رفتن
traipsing	راه رفتن
goofing	ازکارطفره رفتن
to go forward	پیش رفتن
to go on foot	پیاده رفتن
traipsed	راه رفتن
doffing	طفره رفتن
to go off	بیرون رفتن
to go off	بخواب رفتن
to go on	پیش رفتن
to go a hunting	شکار رفتن
traipse	راه رفتن
goofs	ازکارطفره رفتن
traipses	راه رفتن
nosediving	شیرجه رفتن
consumes	تحلیل رفتن
to go forth	پیش رفتن
escalates	از دست رفتن
outraging	ازجا در رفتن
Mt	بالا رفتن
Mts	بالا رفتن
wades	بسختی رفتن
escalated	از دست رفتن
wading	بسختی رفتن
escalate	از دست رفتن
wabble	یله رفتن
outrages	ازجا در رفتن
outraged	ازجا در رفتن
outrage	ازجا در رفتن
to go down	پایین رفتن
nosedives	شیرجه رفتن
nosedived	شیرجه رفتن
consumed	تحلیل رفتن
consume	تحلیل رفتن
nosedive	شیرجه رفتن
wade	بسختی رفتن
escalating	از دست رفتن