English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
uppermost از اغاز از ابتدا
Other Matches
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawn اغاز اغاز شدن
dawned اغاز اغاز شدن
dawning اغاز اغاز شدن
dawns اغاز اغاز شدن
to start with در ابتدا
initio در ابتدا
outset ابتدا
earliest در ابتدا
early در ابتدا
beginnings ابتدا
at the start در ابتدا
from scratch <idiom> از ابتدا
at first در ابتدا
de novo از ابتدا
beginning ابتدا
at the outset در ابتدا
initialling اولین یا در ابتدا
initial اولین یا در ابتدا
initialed اولین یا در ابتدا
initialled اولین یا در ابتدا
initialing اولین یا در ابتدا
initials اولین یا در ابتدا
redone شروع مجدد از ابتدا
redo شروع مجدد از ابتدا
start آغاز [ابتدا] [شروع]
preset تنظیم چیزی در ابتدا
redid شروع مجدد از ابتدا
redoes شروع مجدد از ابتدا
redoing شروع مجدد از ابتدا
originally دراغاز کار در ابتدا
stacks آدرس ابتدا پایانه پشته
stacked آدرس ابتدا پایانه پشته
nip in the bud <idiom> از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
to nip something in the bud از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
stack آدرس ابتدا پایانه پشته
boundary علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundaries علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
flash in the pan <idiom> ابتدا عالی وبعد خراب شدن ،شکست خوردن
blue ribbon program برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
nuncupative will وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
forms ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
exordium اغاز
initio در اغاز
get away اغاز
abinitio از اغاز
origin اغاز
origins اغاز
primordium اغاز
inception اغاز
commencement اغاز
venue اغاز
venues اغاز
onset اغاز
outset اغاز
inchoation اغاز
incipience or ency اغاز
kick-offs اغاز
kick-off اغاز
kick off اغاز
insteps اغاز
instep اغاز
authorship اغاز
initation اغاز
terminus a que اغاز
jump off اغاز
scratch line خط اغاز
originationu اغاز
getaway اغاز
getaways اغاز
entrances اغاز
entranced اغاز
entrance اغاز
entrancing اغاز
beginning اغاز
initiation اغاز
beginnings اغاز
revival اغاز رونق
push off اغاز کردن
start of taxt اغاز متن
soft start اغاز نرم
som اغاز پیام
start bit بیت اغاز
initials واقع در اغاز
start of heading اغاز سرفصل
wire to wire از اغاز تا فرجام
initialling واقع در اغاز
to take to اغاز نهادن
to push off اغاز کردن
start of message اغاز پیام
self initiated خود اغاز
nodal point نقطه اغاز
begins اغاز کردن
at the start در اغاز کار
at first در اغاز کار
incept اغاز کردن
inaugurator اغاز کننده
alpha and omega اغاز و فرجام
takeoffs اغاز پرش
takeoff اغاز پرش
incipit شروع و اغاز
alphas اغاز شروع
alpha اغاز شروع
initial point نقطه اغاز
introductive اغاز کننده
jump off اغاز حمله
revivals اغاز رونق
lead off اغاز کردن
leadoff اغاز ضربت
from a to izzard از اغاز تا انجام
initialled واقع در اغاز
initiates اغاز کردن
commences اغاز کردن
commenced اغاز کردن
commence اغاز کردن
debuts اغاز کار
debut اغاز کار
inaugurating اغاز کردن
birth اغاز زاد
birth اغاز کردن
births اغاز زاد
inaugurates اغاز کردن
inaugurated اغاز کردن
inaugurate اغاز کردن
births اغاز کردن
inchoate اغاز کردن
initiated اغاز کردن
initiating اغاز کردن
thru از اغاز تاانتها
commencing اغاز کردن
begin اغاز کردن
prime درجه یک اغاز
begins اغاز شدن
initial واقع در اغاز
primes درجه یک اغاز
launching اغاز کردن
initialed واقع در اغاز
launched اغاز کردن
launch اغاز کردن
initialing واقع در اغاز
begin اغاز شدن
initiate اغاز کردن
launches اغاز کردن
primed درجه یک اغاز
quotation marks کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
marks قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
originate اغاز شدن یاکردن
stagger خط اغاز مسیر هر دونده
hajime اغاز مبارزه کاراته
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
grid start حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
christmas tide هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
exordial مربوط به اغاز یا مقدمه
flagman پرچم دار خط اغاز
eolithic متعلق به اغاز عصرسنگ
initial boiling point نقطه اغاز جوشش
to take arms جنگ اغاز کردن
upfield نقطه اغاز بازی
wire خط اغاز یا پایان مسابقه
set position اماده در نقطه اغاز
wires خط اغاز یا پایان مسابقه
reoccupy دوباره اغاز کردن
pullulate اغاز توسعه نهادن
new departure اغاز رویه تازه
multilaunching اغاز بکار چندتایی
kickoff ضربه اغاز بازی
kick off ضربه اغاز بازی
jump the gum خطا در اغاز پرش
decadence فساد اغاز ویرانی
start bit ذرهء اغاز نما
through از اغاز تا انتها کاملا
preface اغاز پیش گفتار
prefaced اغاز پیش گفتار
prefaces اغاز پیش گفتار
prefacing اغاز پیش گفتار
originating اغاز شدن یاکردن
era اغاز تاریخ عصر
stages قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stage قراردادن اتومبیل در خط اغاز
originates اغاز شدن یاکردن
staggers خط اغاز مسیر هر دونده
originated اغاز شدن یاکردن
aurora سرخی شفق اغاز
staggering خط اغاز مسیر هر دونده
eras اغاز تاریخ عصر
initialled پاراف در اغاز قرار دادن
epochs اغاز فصل جدید عصر
pre game drills تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
epoch اغاز فصل جدید عصر
scored فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
repositional با حروف اضافه اغاز شده
scores فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com