English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
degauss از بین بردن میدان مغناطیسی
Other Matches
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
magnetic field line خط میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength خط میدان مغناطیسی
magnetic flux line خط میدان مغناطیسی
magnetic field میدان مغناطیسی
magnetic f. میدان مغناطیسی
field magnet میدان مغناطیسی
magnetic fields میدان مغناطیسی
magnetic field energy انرژی میدان مغناطیسی
magnetic dip میدان جاذبه مغناطیسی
flux intensity شدت میدان مغناطیسی
magnetizing force شدت میدان مغناطیسی
magnetic field figure تصویر میدان مغناطیسی
magnetic intensity شدت میدان مغناطیسی
intensity of the magnetic field شدت میدان مغناطیسی
magnetic field generation تولید میدان مغناطیسی
magnetic field inhomogeneity غیریکنواختی میدان مغناطیسی
magnetic field intensity شدت میدان مغناطیسی
magnetic field strength شدت میدان مغناطیسی
high magnetic field میدان مغناطیسی قوی
magnetic field vector بردار میدان مغناطیسی
h شدت میدان مغناطیسی
m.f.p. پتانسیل میدان مغناطیسی
field intensity شدت میدان مغناطیسی
earth magnetic field میدان مغناطیسی زمین
magnetic field potential پتانسیل میدان مغناطیسی
inhomogeouns magnetic field میدان مغناطیسی غیریکنواخت
cross magnetizing میدان مغناطیسی متقابل
field of force میدان نیروی مغناطیسی
terrestrial magnetic field میدان مغناطیسی زمین
effective magnetic field میدان مغناطیسی موثر
noises که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noise که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
applied magnetic field میدان مغناطیسی اعمال شده
degauss پاک کردن میدان مغناطیسی
axis of earth magnetic field محور میدان مغناطیسی زمین
magnetic joint محل ضربه در میدان مغناطیسی
induced magnetic field میدان مغناطیسی القاء شده
magnetic deflection field میدان منحرف کننده مغناطیسی
gauss واحد شدت میدان مغناطیسی
magnet آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnetic آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
magnets آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
electromagnetic ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
ultra high magnetic field معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
degaussing تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
hall effect شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
magnetic قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
hysteresis تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
demagnetize خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
de energize از بین بردن خاصیت مغناطیسی
smog میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
inductance اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
accelerator winding سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
courses میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
course میدان تیر میدان
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
imbibes تحلیل بردن فرو بردن
to push out پیش بردن جلو بردن
imbibe تحلیل بردن فرو بردن
imbibed تحلیل بردن فرو بردن
imbibing تحلیل بردن فرو بردن
masochism لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
fields میدان
field line خط میدان
plaza میدان
ROUNDABOUT میدان
piazza میدان
line of force خط میدان
aims میدان
agora میدان
space میدان
spaces میدان
ring میدان
aimed میدان
aim میدان
line bay میدان خط
zero field بی میدان
fielded میدان
sq میدان
frontages میدان
plainer میدان
plain میدان
frontage میدان
domains میدان
plainest میدان
arena میدان
plains میدان
reach میدان
reached میدان
reaches میدان
reaching میدان
forums میدان
forum میدان
arenas میدان
scope میدان
trone میدان
domain میدان
place میدان
placing میدان
places میدان
field میدان
open space میدان
curl field میدان حلقوی
control field میدان کنترلی
ring انگشتر میدان
center base میدان مرکزی
the butts میدان تیراندازی
battle field میدان جنگ
magnetic balance تعادل میدان
rinks میدان یخ بازی
card field میدان کارت
champaign میدان جنگ
champing میدان جنگ
champed میدان جنگ
electric field میدان الکتریکی
champ میدان جنگ
low field میدان ضعیف
drill ground میدان مشق
coulomb filed میدان کولنی
champs میدان جنگ
downfield میدان پایین
distortion of field اغتشاش میدان
scope میدان دید
rink میدان یخ بازی
cock of the walk پهلوان میدان
check field میدان مقابلهای
effective field میدان موثر
parades میدان رژه
ranges میدان تیر
ranged میدان حدودتغییرات
ranged میدان تیر
range میدان حدودتغییرات
range میدان تیر
parading میدان رژه
playing fields میدان بازی
playing field میدان بازی
obstacle course میدان موانع
on sight در میدان دیددوربین
outfight از میدان در کردن
perceptual field میدان ادراکی
phenomenal field میدان پدیداری
battlefields میدان نبرد
ranges میدان حدودتغییرات
yard محوطه یا میدان
yards محوطه یا میدان
paraded میدان رژه
parade میدان رژه
arenas میدان مسابقات
magnetizing field میدان مغناطیس گر
arena میدان مسابقات
sight میدان دید
sights میدان دید
minefields میدان مین
warfare میدان جنگ
minefield میدان مین
middles میانه میدان
middle میانه میدان
main field میدان اصلی
maxwell field میدان ماکسولی
maxwell field میدان ماکسول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com