English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Man proposes,God disposes. از تو حرکت ازخدا برکت
Other Matches
God helps those who help themselves <proverb> از تو حرکت از خدا برکت
beatitude برکت
blessings برکت
blessing برکت
felicity برکت
felicities برکت
copiousness برکت
bliss برکت
fatness برکت
meagre بی برکت
blessedness برکت
meager بی برکت
sain برکت دادن
blesses برکت دادن دعاکردن
fat lime اهک پر برکت یا پر مایه
grace دعای فیض و برکت
bless برکت دادن دعاکردن
graced دعای فیض و برکت
graces دعای فیض و برکت
gracing دعای فیض و برکت
benedictions دعای اختتام برکت
benediction دعای اختتام برکت
benedicite خدا برکت دهد
Man proposes , God disposes. <proverb> از تو یرکت از خدا برکت .
benedicite دعای برکت قبل از غذا
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
bless مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
blesses مبارک خواندن باعلامت صلیب کسی را برکت دادن
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
meagre lime اهک ضعیف اهک بی برکت
rich lime اهک پر برکت اهک ریعدار
poor lime اهک بی برکت اهک کم ریع
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
vapid بی حرکت
running در حرکت
stirabout حرکت
move حرکت
stock still بی حرکت
inert بی حرکت
statist بی حرکت
progressed حرکت
maneuver حرکت
progressing حرکت
progress حرکت
departures حرکت
frozen بی حرکت
departure حرکت
progresses حرکت
stock-still بی حرکت
on the move در حرکت
otiose بی حرکت
travel حرکت
shift حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
scrolling حرکت
behaviour حرکت
travels حرکت
stationary بی حرکت
stirs حرکت
stirrings حرکت
stirred حرکت
oi در حرکت
shifted حرکت
moveless بی حرکت
motionless بی حرکت
moved حرکت
afloat در حرکت
agog در حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
gesture حرکت
shifts حرکت
moves حرکت
stir حرکت
traverse حرکت
circulation حرکت
motioning حرکت
haviour حرکت
stiller بی حرکت
agoing در حرکت
motion حرکت
square move حرکت
motioned حرکت
circulations حرکت
motions حرکت
ambulation حرکت
stillest بی حرکت
behaviuor حرکت
still بی حرکت
behavior حرکت
immobile بی حرکت
as you were حرکت از نو
traveled حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
geste حرکت
gest حرکت
stills بی حرکت
vowel point حرکت
animations حرکت
animation حرکت
pats بی حرکت
locomotion حرکت
patting بی حرکت
traversing حرکت
patted بی حرکت
pat بی حرکت
traverses حرکت
sedentary بی حرکت
traversed حرکت
animal حس و حرکت
movement حرکت
animals حس و حرکت
trig از حرکت بازداشتن
turning movement حرکت دورانی
X direction حرکت افق
Y direction حرکت عمودی
wave motion حرکت موجی
rhytmic movement حرکت موزون
lunging حرکت لانژ
retrograde motion حرکت رجعی
remotion حرکت مجدد
lunges حرکت لانژ
remotion حرکت دوری
lunged حرکت لانژ
vibrational motion حرکت راتعاشی
two time دو حرکت ساده
underway درمسیر حرکت
waggle حرکت کردن
wave propagation حرکت موج
wave motion حرکت موج
waggled حرکت کردن
whip stall حرکت عمودی
skewing کج حرکت کردن
skews کج حرکت کردن
voluntary movement حرکت ارادی
waggles حرکت کردن
whipping حرکت ضربهای
winning move حرکت برنده
whipping حرکت شلاقی
upward motion حرکت رو به بالا
uniform motion حرکت متشابه
whir حرکت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com