Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
uprise
از خواب برخاستن
Search result with all words
rise
از خواب برخاستن طغیان کردن
rises
از خواب برخاستن طغیان کردن
Other Matches
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
hypnoid
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
hypnagogic
خواب اور خواب کننده
morpheus
الهه خواب خواب پرور
dreamy
خواب مانند خواب الود
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
dreamiest
خواب مانند خواب الود
hypnogogic
خواب اور خواب کننده
dreamier
خواب مانند خواب الود
somnific
خواب اور خواب الود
arisen
برخاستن
rises
برخاستن
get out
برخاستن
uprise
برخاستن
to make a move
برخاستن
rise
برخاستن
levitating
برخاستن
levitates
برخاستن
get up
برخاستن
levitated
برخاستن
levitate
برخاستن
arises
برخاستن
step up
برخاستن
arise
برخاستن
arising
برخاستن
upping
برخاستن بالارفتن
upped
برخاستن بالارفتن
to keep late hours
دیر برخاستن
up
برخاستن بالارفتن
resurge
دوباره برخاستن
to stand up
وایستادن برخاستن
to get off
برخاستن ازروی
collapse
برخاستن روی پرتابگر
maximum take off weight
حداکثر وزن برخاستن
collapsing
برخاستن روی پرتابگر
collapses
برخاستن روی پرتابگر
collapsed
برخاستن روی پرتابگر
blasts
برخاستن از سکوی پرتاب
blast
برخاستن از سکوی پرتاب
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
to keep early Šor good Šhours
زود خوابیدن وزود برخاستن
takeoff
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
takeoffs
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
wet take off
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
get about
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
He is fast asleep.
خواب خواب است
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
design take off weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
gyrodyne
رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
stream takeoff
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
keep late hours
دیر خوابیدن و دیر برخاستن
keep early hours
زود خوابیدن و زود برخاستن
keep bad hours
دیر خوابیدن و دیر برخاستن
keep good hours
زود خوابیدن و زود برخاستن
asleep
خواب
napped
خواب
noctambulism
خواب
napping
خواب
naps
خواب
nap
خواب
floor gully
کف خواب
dream
خواب
bedfellow
هم خواب
watchfulness
بی خواب
dreamed
خواب
noctambulation
خواب
dreams
خواب
shut-eye
خواب
dreaming
خواب
sleep
خواب
sleepless
بی خواب
sleeping
خواب
isocline
هم خواب
post dormitum
پس خواب
bedfellows
هم خواب
sleeps
خواب
hypnosis
خواب مصنوعی
dogsleep
خواب سبک
hypnosis
خواب هیپنوتیزم
dozy
خواب الود
hypnosis
خواب در اثرتلقین
footsack
کیسه خواب
doziest
خواب الود
dozier
خواب الود
mummy bag
کیسه خواب
the new of dreams
عالم خواب
drowsihead
سنگینی خواب
bed clothes
جامه خواب
to put to bed
خواب کردن
cataplexy
خواب حیوانی
to sleep fast
خواب خوش
to oversleep oneself
خواب ماندن
to lull to sleep
خواب کردن
antihypnotic
خواب شکن
coved cornice
قرنیز کف خواب
hypnopompic
بی خواب کننده
an interpreter of dreams
خواب تعبیر کن
dream reader
خواب تعبیرکن
dreamful
خواب مانند
drowsy
خواب الود
drowsiest
خواب الود
drowsihead
خواب الودگی
drowsier
خواب الود
bed room
اطاق خواب
silent hours
ساعات خواب
night suit
جامه خواب
slumbery
خواب اور
night robe
لباس خواب
night gown
خواب جامه
slumbery
خواب الود
night clothes
جامه خواب
slumbrous
خواب اور
slumbrous
خواب الود
narcosis
خواب شیمیایی
narcolepsy
حمله خواب
narcitic
خواب اور
somnambulation
خواب گردی
mesmerism
خواب مغناطیسی
slumberous
خواب الود
slumberous
خواب اور
noctambulant
در خواب راه رو
sleep spindles
دوکهای خواب
sleep talking
خواب گفتاری
profound sleep
خواب سنگین
predormitum
پیش خواب
somniloquy
خواب گفتاری
sleepiness
خواب الودی
sleeplike
مثل خواب
parasomnia
نابهنجاری خواب
paradoxical sleep
خواب تناقضی
pajama
لباس خواب
sleeplike
خواب مانند
oneirocritic
خواب تعبیر کن
slumb
خواب الود
slumb
خواب ژور
maya
خواب و خیال
somnambulism
خواب گردی
hypnoidal
خواب گونه
hypnoid
خواب گونه
hypnogenic zone
ناحیه خواب زا
hypnogenic
خواب انگیز
somnolism
خواب مصنوعی
hypnogenesis
ایجاد خواب
hypnic
خواب اور
sopite
خواب کردن
hypnagogic
خواب اور
sopor
خواب عمیق
hypersomnia
خواب زدگی
he is a
او خواب است
hypnolepsy
حمله خواب
steeped in slumber
مست خواب
sleep center
مرکز خواب
somnolence
خواب الودگی
hypnologist
خواب شناس
lights out
ساعت خواب
interpretation of a dream
تعبیر خواب
somnambulistic
خواب گرد
somnifacient
خواب اور
somnifacient
خواب الود
somniferous
خواب اور
somnifugous
خواب زدا
hypnos or nus
رب النوع خواب
hypnopompic hallucination
توهم پس خواب
hypnopompic
خواب و بیدار
hypnopompic
خواب زدا
hypnophobia
خواب هراسی
hypnology
خواب شناسی
get off to sleep
خواب رفتن
siestas
خواب نیمروز
hypnotic
تولیدکننده خواب
hypnotic
خواب اور
soporific
خواب اور
soporific
خواب الود
somnolent
خواب الود
terraces
بهار خواب
terrace
بهار خواب
sleepers
خواب رونده
sleeper
خواب رونده
dorter
اتاق خواب
dortour
اتاق خواب
siesta
خواب نیمروز
to doze off
به خواب رفتن
to fall asleep
به خواب رفتن
plushy
خواب دار
plushiest
خواب دار
plushier
خواب دار
lays
خواب طناب
lay
خواب طناب
dreamlike
خواب مانند
dream
خواب دیدن
drowsiness
خواب الودگی
sleeping room
اطاق خواب
bedrooms
اطاق خواب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com