Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (44 milliseconds)
English	Persian
to break forth in to joy	از خوشی فریاد کردن
Search result with all words
jobilate	شادی کردن از خوشی فریاد زدن
Other Matches
to shout for joy	از خوشی فریاد زدن
yoicks	علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fools paradise	خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
blat	فریاد کردن
whooped	فریاد کردن
whoops	فریاد کردن
to by blue muder	فریاد کردن
whoop	فریاد کردن
whooping	فریاد کردن
rollick	خوشی کردن
to beentranced withjoy	از خوشی غش کردن
jobilate	خوشی کردن
disported	خوشی کردن
rejoices	خوشی کردن
to make merry	خوشی کردن
disport	خوشی کردن
rejoice	خوشی کردن
rejoiced	خوشی کردن
disporting	خوشی کردن
disports	خوشی کردن
to pretend illness	نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
hollered	فریاد کردن سروصداراه انداختن
hollering	فریاد کردن سروصداراه انداختن
rodomontade	گزافه گویی کردن فریاد
hollers	فریاد کردن سروصداراه انداختن
holler	فریاد کردن سروصداراه انداختن
howled	فریاد زدن عزاداری کردن
howl	فریاد زدن عزاداری کردن
howls	فریاد زدن عزاداری کردن
exulting	جست وخیزکردن بوجدوطرب امدن خوشی کردن
exults	جست وخیزکردن بوجدوطرب امدن خوشی کردن
exulted	جست وخیزکردن بوجدوطرب امدن خوشی کردن
exult	جست وخیزکردن بوجدوطرب امدن خوشی کردن
eudemonism	اخلاقیاتی که منظوران فراهم کردن خوشی وسعادت است
eudaemonism	اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
eudaimonism	اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
whooping	فریاد
kiai	فریاد
shouts	فریاد
vociferation	فریاد
exclamations	فریاد
exclamation	فریاد
squawk	فریاد
frets	فریاد
mewl	فریاد
whoop	فریاد
whooped	فریاد
whoops	فریاد
redresser	فریاد رس
outcry	فریاد
outcries	فریاد
rhodomontade	فریاد
squawked	فریاد
shout	فریاد
groans	فریاد
shouted	فریاد
shouting	فریاد
groaned	فریاد
groan	فریاد
calling	فریاد
shrieks	فریاد
shrieking	فریاد
shrieked	فریاد
squeals	فریاد
shriek	فریاد
groaning	فریاد
squealed	فریاد
squeal	فریاد
fret	فریاد
squawks	فریاد
greets	داد فریاد
holler	فریاد خوشحالی
war cry	فریاد جنگی
greeted	داد فریاد
bawling	فریاد زدن
bawl	فریاد زدن
yells	فریاد زدن
bawls	فریاد زدن
yelling	فریاد زدن
yelled	فریاد زدن
yell	فریاد زدن
bawled	فریاد زدن
To cry out .	فریاد بر آوردن
greet	داد فریاد
hurray	فریاد زدن
cry	فریاد زدن
cries	فریاد گریه
shouter	فریاد زننده
cries	فریاد زدن
hollered	فریاد خوشحالی
hollering	فریاد خوشحالی
hollers	فریاد خوشحالی
gaff	گفتاربیهوده فریاد
war whoop	فریاد جنگ
vociferance	فریاد و نعره
utter a cry	فریاد زدن
whoopee	فریاد خوشحالی
jubilate	فریاد شادی
cry	فریاد گریه
screamer	فریاد زدن
to cry wolf too often	انقدربدروغ فریاد
salvoes	فریاد دسته جمعی
shrieks	فریاد دلخراش زدن
shriek	فریاد دلخراش زدن
to roar with pain	از درد فریاد زدن
shrieked	فریاد دلخراش زدن
shrieking	فریاد دلخراش زدن
To go to someones rescues . To succour someone .	به فریاد کسی رسیدن
screeching	فریاد شبیه جیغ
screeches	فریاد شبیه جیغ
chevy	فریاد هنگام شکار
triumphantly	فاتحانه فریاد پیروزی
triumphant	فاتحانه فریاد پیروزی
screeched	فریاد شبیه جیغ
with rejoicings and embraces	با شادی و فریاد هورا
salvo	فریاد دسته جمعی
screech	فریاد شبیه جیغ
gladsomeness	خوشی
curvet	خوشی
joyfully <adv.>	با خوشی
joys	خوشی
happiness	خوشی
rollick	خوشی
euphoria	خوشی
jollity	خوشی
merry making	خوشی
joyance	خوشی
joyfulness	خوشی
joyousness	خوشی
merry-making	خوشی
bliss	خوشی
well-being	خوشی
gayety	خوشی
splurges	خوشی
splurging	خوشی
meat and drink	خوشی
enjoyment	خوشی
larks	خوشی
lark	خوشی
gusts	خوشی
mirth	خوشی
gust	خوشی
merriness	خوشی
splurged	خوشی
mirthless	بی خوشی
cheers	خوشی
cheered	خوشی
cheer	خوشی
joy	خوشی
frolicsomeness	خوشی
ploy	خوشی
joyously	با خوشی
randan	خوشی
splurge	خوشی
pleasure	خوشی
joviality	خوشی
delight	خوشی
delighting	خوشی
delights	خوشی
felicity	خوشی
frolic	خوشی
hilarity	خوشی
felicities	خوشی
jollification	خوشی
frolics	خوشی
ploys	خوشی
jovially	با خوشی
jocundness	خوشی
delectation	خوشی
brannigan	خوشی
frolicking	خوشی
gala	خوشی
glee	خوشی
spree	خوشی
happily <adv.>	با خوشی
cheerfulness	خوشی
sprees	خوشی
fortunately <adv.>	با خوشی
galas	خوشی
frolicked	خوشی
pleasures	خوشی
mirthfully	با خوشی
pleasance	خوشی
frolicked	خوشی کردن ورجه ورجه کردن
frolic	خوشی کردن ورجه ورجه کردن
frolicking	خوشی کردن ورجه ورجه کردن
frolics	خوشی کردن ورجه ورجه کردن
exclaiming	ازروی تعجب فریاد زدن
full-throated	صدا یا فریاد بسیار بلند
exclamatory	شگفت اور متضمن فریاد
exclaimed	ازروی تعجب فریاد زدن
donnybrook	فریاد پرسر وصدا هیاهو
exclaim	ازروی تعجب فریاد زدن
exclaims	ازروی تعجب فریاد زدن
benders	خوشی ونشاط
rejoicingly	خوشی کنان
blessedness	مبارکی خوشی
bender	خوشی ونشاط
material to happiness	لازمه خوشی
exultantly	خوشی کنان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com