Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (38 milliseconds)
English
Persian
stare
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stared
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stares
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
Other Matches
do a double take
<idiom>
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
mused
تعجب کردن
muse
تعجب کردن
muses
تعجب کردن
admire
تعجب کردن
admired
درشگفت شدن تعجب کردن
admires
درشگفت شدن تعجب کردن
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to plagiarize
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to crib
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
leers
نگاه کج کردن
dirty look
<idiom>
چپ چپ نگاه کردن
eyeing
نگاه کردن
to look daggers
چپ چپ نگاه کردن
squinny
کج کج نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
چپ چپ نگاه کردن
regarded
نگاه کردن
regards
نگاه کردن
to set eyes on
نگاه کردن
stares
رک نگاه کردن
to dwell on
نگاه کردن
squinted
چپ نگاه کردن
squints
چپ نگاه کردن
eye
نگاه کردن
to look on with
نگاه کردن
to watch
نگاه کردن
stare
رک نگاه کردن
leered
نگاه کج کردن
squint
چپ نگاه کردن
eyes
نگاه کردن
eying
نگاه کردن
stared
رک نگاه کردن
see
نگاه کردن
sees
نگاه کردن
regard
نگاه کردن
leering
نگاه کج کردن
leer
نگاه کج کردن
ogle
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
look about
بهر سو نگاه کردن
to look through ones fingers
نگاه دزدانه کردن
looked
نگاه کردن نگریستن
keek
نگاه دزدانه کردن
looks
نگاه کردن نگریستن
glowers
خیره نگاه کردن
peer
با دقت نگاه کردن
peered
با دقت نگاه کردن
peering
با دقت نگاه کردن
glowered
خیره نگاه کردن
to make eyes at
عاشقانه نگاه کردن
glowed
نگاه سوزان کردن
glowering
خیره نگاه کردن
stare
خیره نگاه کردن
stared
خیره نگاه کردن
glow
نگاه سوزان کردن
glower
خیره نگاه کردن
look
نگاه کردن نگریستن
peek
زیرچشمی نگاه کردن
peeked
زیرچشمی نگاه کردن
peeking
زیرچشمی نگاه کردن
glares
خیره نگاه کردن
glare
خیره نگاه کردن
peeks
زیرچشمی نگاه کردن
to look at somebody askance
به کسی چپ چپ نگاه کردن
look up
نگاه کردن مراجعهای
to run through
نگاه اجمالی کردن در
glows
نگاه سوزان کردن
stares
خیره نگاه کردن
to look a bout
بهر سو نگاه کردن
to look behind
پشت سر را نگاه کردن
to look down
با نگاه مطیع کردن
to look forward
نگاه کردن انتظارداشتن
gorgonize
خیره نگاه کردن
gapes
خیره نگاه کردن
gloat
خیره نگاه کردن
gaze
بادقت نگاه کردن
gaping
خیره نگاه کردن
gaping
باشگفتی نگاه کردن
gazed
خیره نگاه کردن
squinny
زیرچشمی نگاه کردن
gazed
بادقت نگاه کردن
gapes
باشگفتی نگاه کردن
goggling
چپ نگاه کردن گشتن
gazes
خیره نگاه کردن
pries
فضولانه نگاه کردن
pry
بادقت نگاه کردن
pry
فضولانه نگاه کردن
goggle
چپ نگاه کردن گشتن
gloating
خیره نگاه کردن
goggled
چپ نگاه کردن گشتن
gloated
خیره نگاه کردن
gaze
خیره نگاه کردن
gaped
خیره نگاه کردن
gaped
باشگفتی نگاه کردن
gawked
بی خیال نگاه کردن
gawk
احمقانه نگاه کردن
thumb one's nose
<idiom>
با تنفر نگاه کردن
skews
منحرف کج نگاه کردن
skewing
منحرف کج نگاه کردن
skew
منحرف کج نگاه کردن
to stael a look
دزدانه نگاه کردن
gawked
احمقانه نگاه کردن
gawking
بی خیال نگاه کردن
gazes
بادقت نگاه کردن
gape
خیره نگاه کردن
gape
باشگفتی نگاه کردن
gazing
خیره نگاه کردن
gawks
احمقانه نگاه کردن
gazing
بادقت نگاه کردن
gawks
بی خیال نگاه کردن
gawking
احمقانه نگاه کردن
pries
بادقت نگاه کردن
pried
فضولانه نگاه کردن
glared
خیره نگاه کردن
gloats
خیره نگاه کردن
gawk
بی خیال نگاه کردن
glim
نگاه اجمالی کردن
pried
بادقت نگاه کردن
to have a look at something
بچیزی نگاه کردن
to look at each other
به یکدیگر نگاه کردن
peeped
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
retains
ابقاء کردن نگاه داشتن
gazing
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gawp
مات و احمقانه نگاه کردن
gazes
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glower
اخم کردن نگاه خیره
to drink in with ones eyes
بچشم خریداری نگاه کردن
to look one up and down
بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
give someone a black look
با خشم به کسی نگاه کردن
retained
ابقاء کردن نگاه داشتن
oeillade
با کرشمه نگاه کردن غمزه
glowers
اخم کردن نگاه خیره
leering
از گوشه چشم نگاه کردن
leered
از گوشه چشم نگاه کردن
glowering
اخم کردن نگاه خیره
snoop
نگاه تجسس امیز کردن
snooping
نگاه تجسس امیز کردن
glowered
اخم کردن نگاه خیره
leer
از گوشه چشم نگاه کردن
retaining
ابقاء کردن نگاه داشتن
keep tabs on
<idiom>
نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
to d. into a book
نگاه مختصر بکتابی کردن
gazed
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
snooped
نگاه تجسس امیز کردن
gaze
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gawps
مات و احمقانه نگاه کردن
languishing
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
gawped
مات و احمقانه نگاه کردن
to look forward expectantly to the future
با انتظار به آینده نگاه کردن
leers
از گوشه چشم نگاه کردن
celebrating
نگاه داشتن تقدیس کردن
languish
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
retain
ابقاء کردن نگاه داشتن
teleview
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
snoops
نگاه تجسس امیز کردن
celebrate
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates
نگاه داشتن تقدیس کردن
languished
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
gawping
مات و احمقانه نگاه کردن
surprise
تعجب
admiration
تعجب
wonderment
تعجب
wondering
تعجب
wonder
تعجب
wondered
تعجب
wonders
تعجب
surprises
تعجب
surprize
تعجب
to paint a rosy picture of something
امیدوارانه به چیزی
[موضوعی]
نگاه کردن
peeps
باچشم نیم باز نگاه کردن
gange
باسیم نازک نگاه داری کردن
glance
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glanced
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to watch the clock
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
glances
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
peeping
باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped
باچشم نیم باز نگاه کردن
peep
باچشم نیم باز نگاه کردن
To look fondly at someone .
با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
filed
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
pretty to look at
[to watch]
زیبا
[خوشگل]
برای نگاه کردن
to make eyes at
به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
to look at
نگاه کردن به
[نگریستن به]
[به نظر آمدن]
wonderingly
تعجب کنان
zooks
علامت تعجب
exclamation point
علامت تعجب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com