Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
You name it , weve got it.
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
Other Matches
You name it . Everything under the sun .
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
be your own worst enemy
<idiom>
از ماست که بر ماست
[کسی که به دست خودش برای خودش دردسر می تراشد.]
colliery
تجارت ذغال ذغال فروشی
collieries
تجارت ذغال ذغال فروشی
We are short of space here .
اینجا جا کم داریم
blackness
سیاهی
black
سیاهی
blacked
سیاهی
blackest
سیاهی
blacks
سیاهی
macule or mackle
سیاهی
griminess
سیاهی
nigrescence
سیاهی
blackout
سیاهی
blackouts
سیاهی
blacker
سیاهی
sootiness
سیاهی
nigritude
سیاهی
iron mould
سیاهی
candour
سفیدی
argent
سفیدی
silveriness
سفیدی
whithness
سفیدی
whiteness
سفیدی
whitest
سفیدی
whiter
سفیدی
white
سفیدی
candor
سفیدی
blankness
سفیدی
chalkiness
سفیدی
acquittal
رو سفیدی
we are in the same way
ما هم همان حال را داریم
here is bread in plenty
نان فراوان داریم
we have a seedless type too
یک رقم بی هسته هم داریم
furnace black
سیاهی کوره
eye ball
سیاهی چشم
iron mold
سیاهی اهن
macule
لکه سیاهی
inkiness
سیاهی مرکب
whey
آب ماست
It is ours. It belongs to us.
از آن ماست
lappermilk
ماست
blank
سفید سفیدی
blankest
سفید سفیدی
watcheye
سفیدی چشم
alphosis
سفیدی جلد
impudence
چشم سفیدی
albescent
مایل به سفیدی
albinism
سفیدی پوست
we make it a rule to
قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
We are expecting guests for dinner .
برای شام مهمان داریم
what is the score
هر کدام چند بازی داریم
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
We have a wedding ceremony comin off.
جشن عروسی در پیش داریم
We have plenty of time .
خیلی وقت هست ( داریم )
black eyes
سیاهی اطراف چشم
black eye
سیاهی اطراف چشم
Every thing swims before my eyes .
چشمم سیاهی می رود
melanize
با سیاهی علامت گذاشتن
He vanished into the night.
در سیاهی شب نا پدید گشت
yogurts
ماست یوقورت
yoghurts
ماست یوقورت
don't split hairs this much
<idiom>
مو را از ماست نکشید
yoghurt
ماست یوقورت
lady's bedstraw
علف ماست
yoghourts
ماست یوقورت
rennet
مایه ماست
yogurt
ماست یوقورت
cleavers
علف ماست
joint grass
علف ماست
goose grass
علف ماست
bedstraw
علف ماست
catchweed
علف ماست
snow job
ماست مالی
He is our man .
آدم ماست
rivers
سفیدی بین خطوط
gray
روبه سفیدی رونده
river
سفیدی بین خطوط
acquittals
برائت ذمه رو سفیدی
we regret the error
از اشتباهی که شده است تاسف داریم
We have two books extra.
دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
There is no hurry , there is plenty of time .
عجله نکنید وقت زیاد داریم
we abhor a traitor
از شخص خائن تنفر و بیم داریم
ani
پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
melanosis
سیاهی غیر طبیعی پوست
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
his blood beon us
خونش به گردن ماست
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
It is to our credit.
باعث روسفیدی ماست
To whitewash . To do a perfunctory job. To do a patch - up of work.
ماست مالی کردن
sit idly by
<idiom>
عین ماست نشستن
ice blink
سفیدی افق از انعکاس دریا
We were there just to make up numbers.
ما آنجا فقط سیاهی لشگه بودیم
melanotic
دچار سیاهی غیر طبیعی درپوست
To deliberately fudge the issue . To gloss it over .
موضوعی را ماست مالی کردن
wall eye
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
We'll need 10 years at a
[the]
minimum.
ما کمکمش به ۱۰ سال
[برای این کار]
نیاز داریم.
melanism
سیاهی غیر طبیعی بشره سیاه چردگی
To spilt hair . To make a fine distinction .
مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
She turned as pale as death .
رنگش مثل ماست سفید شد ( پرید )
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
snow geese
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
snow goose
غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
Carry the one
[two]
.
یک
[دو]
در ذهن داریم.
[ریاضی]
[در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
lime light
روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
gaiter
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
gaiters
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
In regard to the proposed changes I think we need more information.
در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
havelock
روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
To draw in ones houns . Toback down . To retreat.
ماست ها را کیسه کردن ( عقب نشینی از روی ترس )
damask
سیاهی و یارنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی فاهر میشود
hereford
نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
This knife is too blunt for words .
این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
carbon
ذغال
carbon brush
ذغال
coke
ذغال کک
peat
ذغال کک
cokes
ذغال کک
scuttles
سطل ذغال
scuttling
سطل ذغال
scuttle
سطل ذغال
breeze
پس مانده ذغال
charcoal
ذغال چوب
pit coal
ذغال سنگ
mineral coal
ذغال معدنی
mine coal
ذغال معدن
scuttled
سطل ذغال
coke
ذغال کک ساختن
cokes
ذغال کک ساختن
carbon
ذغال خالص
carboniferous
ذغال خیز
breezing
پس مانده ذغال
breezes
پس مانده ذغال
coal
ذغال سنگ
breezed
پس مانده ذغال
dust coal
خاک ذغال
animal black
ذغال حیوانی
carbon fixed
ذغال ثابت
carbon free
ذغال ازاد
carboniferous
ذغال دار
collier
ذغال گیری
gas carbon
ذغال قرع
carbonize
ذغال ساختن
powdered coal
خاک ذغال
collier
ذغال سنگ
collector brush
ذغال کلکتور
coke per charge
ذغال کک شارژ
lignite
ذغال قهوهای
coke breeze
پس مانده ذغال کک
caking coal
ذغال کوره
We have problems of our own.
ما مشکلات خودمان را داریم.
[وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
coking plant
کارخانه ذغال سازی
carbonate
بصورت ذغال دراوردن
coalfield
ناحیه ذغال خیز
coal tar
قطران ذغال سنگ
colliery
کان ذغال سنگ
powdered coal firing
سوخت خاک ذغال
collieries
کان ذغال سنگ
bunkers
انبار ذغال سنگ
bunker
انبار ذغال سنگ
gas coal
ذغال سنگ گازی
pitch coal
ذغال سنگ قیری
peat
ذغال سنگ نارس
activated carbon
ذغال فعال شده
coalfields
ناحیه ذغال خیز
coal mine
معدن ذغال سنگ
decolorizing carbon
ذغال رنگ زدا
hard coal
ذغال سنگ سخت
puddle steel
فولاد ذغال گیری
coal tar pitch
قیر ذغال سنگ
coal gas
گاز ذغال سنگ
lignite
نوعی ذغال سنگ
pouncing
خاکه ذغال ضربت
soft coal
ذغال سنگ چاق
soft coal
ذغال سنگ قیردار
pounces
خاکه ذغال ضربت
pounced
خاکه ذغال ضربت
pounce
خاکه ذغال ضربت
activated charcoal
ذغال فعال شده
bituminous coal
ذغال سنگ چاق
coke fork
چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
coke pusher
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
coal tar dye
رنگ قطران ذغال سنگ
lignite
ذغال سنگ چوب نما
coke charging car
واگن بار گیری ذغال کک
coke watering car
واگن ویژه ذغال شویی
coal tar pitch
قیر قطران ذغال سنگ
we are want of money
ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم
anthracite
ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
coal mining
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
safety lamp
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
turf
ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
slice bar
میله یا سیخ ذغال بهم زنی
pit
[British E]
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
marinade
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
marinate
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
pedocal
خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
slate
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com