Dictiornary-Farsi | از شوخی گذشته ( جدی ) | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Joking apart.	از شوخی گذشته ( جدی )


Other Matches

A clumsy practical joke.	آدم شوخی است ( شوخی های یدی )
It is no joke .	این شوخی ندارد ( شوخی نیست )
due out	از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
humours	شوخی
humouring	شوخی
jests	شوخی
humoured	شوخی
frolicsomeness	شوخی
jest	شوخی
funniment	شوخی
bon mot	شوخی
larks	شوخی
lark	شوخی
gamesomeness	شوخی
humour	شوخی
humors	شوخی
joking	شوخی
drollery	شوخی
joked	شوخی
joke	شوخی
facetiae	شوخی
pranks	شوخی
humored	شوخی
facetiousness	شوخی
for fun	به شوخی
prank	شوخی
humoring	شوخی
good humouredly	به شوخی
fun	شوخی
funny bone	شوخی
game	شوخی
sportiveŠetc	شوخی کن
lightsomeness	شوخی
jestingly	به شوخی
jocosity	شوخی
jocundly	با شوخی
in play	به شوخی
waggery	شوخی
jokes	شوخی
jink	شوخی
humorousness	شوخی
persiflage	شوخی
funny bones	شوخی
in a sober earnest	بی شوخی
raillery	شوخی
older	گذشته
aside from	گذشته از
old	گذشته
beyoned the pale	از حد گذشته
by gone	گذشته
bypast	گذشته
historical	گذشته
preceded	گذشته
let [leave] alone <conj.>	گذشته از
bygone	گذشته
not to mention <conj.>	گذشته از
to say nothing of <conj.>	گذشته از
and certainly not <conj.>	گذشته از
not to speak of <conj.>	گذشته از
oldest	گذشته
agone	گذشته
past	گذشته
gone by	گذشته
departed	گذشته
yesternight	شب گذشته
foretime	گذشته
forepast	گذشته
forepassed	گذشته
foreby	گذشته
aside	گذشته از
asides	گذشته از
last a	گذشته
last night	شب گذشته
due out	گذشته
over with	گذشته
What is past is past . what is gone is gone .	گذشته ها گذشته
spun or span	گذشته
josh	شوخی کردن
indispensables	بزبان شوخی
randan	مستی شوخی
Joking apart, ... <idiom>	جدای از شوخی، ...
to kid	شوخی کردن
inexpressibles	بزبان شوخی
to crack a joke	شوخی کردن
jocular	شوخی امیز
to break a jest	شوخی کردن
sprees	شوخی سرخوشی
jocoserious	شوخی و جدی
razz	شوخی کردن
sportiveŠetc	شوخی امیز
jocularly	از روی شوخی
humoursome	شوخی امیز
all joking aside	شوخی بکنار
friskiness	فرحناکی شوخی
facetiously	ازروی شوخی
jesting a	شوخی بکنار
Joking aside. <idiom>	شوخی به کنار.
to cut a joke	شوخی کردن
cut a joke	شوخی کردن
practical jokes	شوخی یدی
gagman	شوخی کننده
Joking apart. <idiom>	شوخی به کنار.
humor	شوخی خوشمزگی
his joke fell f.	شوخی اونگرفت
A flat joke .	شوخی بی نمک
jink	لطفه شوخی
hand play	شوخی بادست
practical joke	شوخی عملی
practical joke	شوخی یدی
practical jokes	شوخی عملی
monkey business <idiom>	شوخی کردن
pranks	شوخی خرکی
tease	شوخی با آزار
lark	شوخی کردن
larks	شوخی کردن
sports	بازی شوخی
sported	بازی شوخی
prankful	شوخی امیز
sport	بازی شوخی
joked	شوخی کردن
joking	شوخی کردن
jokes	شوخی کردن
spree	شوخی سرخوشی
joke	شوخی کردن
prank	شوخی خرکی
trick	شوخی کردن
lop ear	خرگوش [به شوخی]
horseplay	شوخی خرکی
tricking	شوخی کردن
tricked	شوخی کردن
rag [British E]	شوخی با آزار
humorous	شوخی امیز
jokingly	شوخی کنان
floppy ear	خرگوش [به شوخی]
moreover <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
over and above <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
on top of this <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
in addition <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
ultimo	ماه گذشته
forby <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
besides <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
whish	بسرعت گذشته
aside from that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
furthermore <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
further [moreover] <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
also [moreover] <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
ultimo	در ماه گذشته
what is more <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
beyond that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
self giving	از خود گذشته
self devoted	از خود گذشته
retrospective falsification	تحریف گذشته
redolence	خاطرات گذشته
stale cheque	چک تاریخ گذشته
sup.latest or last	تازه گذشته
on top of that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
on to <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
the preterite tense	زمان گذشته
the present and the past	گذشته و حال
the present and the past	حال و گذشته
the present and the past	اکنون و گذشته
the past tense	زمان گذشته
sware	گذشته swear
the year past	سال گذشته
additionally <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
also [moreover] <adv.>	گذشته از این
aside from that <adv.>	گذشته از این
forby <adv.>	گذشته از این
further [moreover] <adv.>	گذشته از این
in addition <adv.>	گذشته از این
moreover <adv.>	گذشته از این
on top of this <adv.>	گذشته از این
over and above <adv.>	گذشته از این
additionally <adv.>	گذشته از این
further on	از این گذشته
furthermore	از این گذشته
retrospective view [on]	نگاه به گذشته
what is more <adv.>	گذشته از این
beyond that <adv.>	گذشته از این
upheld	گذشته uphold
further [moreover] <adv.>	از این گذشته
in addition <adv.>	از این گذشته
moreover <adv.>	از این گذشته
on top of this <adv.>	از این گذشته
over and above <adv.>	از این گذشته
what is more <adv.>	از این گذشته
beyond that <adv.>	از این گذشته
on top of that <adv.>	از این گذشته
pt	زمان گذشته
forby <adv.>	از این گذشته
besides <adv.>	از این گذشته
outdid	گذشته outdo
on top of that <adv.>	گذشته از این
on to <adv.>	گذشته از این
bled	گذشته Bleed
additionally <adv.>	از این گذشته
also [moreover] <adv.>	از این گذشته
aside from that <adv.>	از این گذشته
on to <adv.>	از این گذشته
out of date	از تاریخ گذشته