English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
English Persian
strategically از لحاظ سوق الجیشی
Other Matches
strategic سوق الجیشی
hinges خط یا منطقه سوق الجیشی
hinge خط یا منطقه سوق الجیشی
strategies فنون سوق الجیشی استراتژی
strategy فنون سوق الجیشی استراتژی
strategic مربوط به امور سوق الجیشی
military strategy فنون سوق الجیشی نظامی
for purposes of از لحاظ
with the view of از لحاظ
in the light of از لحاظ
every way از هر لحاظ
viewpoints لحاظ
points of view لحاظ
viewpoint لحاظ
perspective لحاظ
perspectives لحاظ
with a view to از لحاظ
point of view لحاظ
theologically از لحاظ الهیات
from an economical standpoint از لحاظ اقتصاد
for brevity's sake از لحاظ اختصار
sanitarily از لحاظ بهداشت
to all intents and purposes ازهر لحاظ
exofficio از لحاظ سمت
technically speaking از لحاظ فنی
in all respects ازهر لحاظ
in every respect ازهر لحاظ
morbid anatomy از لحاظ ناخوشی
municipally از لحاظ شهرداری
orthographically از لحاظ املا
pro forma از لحاظ فاهر
medically از لحاظ طبی
materialistically از لحاظ مادیت
juristically از لحاظ حقوقی
juridically از لحاظ حقوقی
juridically از لحاظ قضائی
modally از لحاظ چگونگی
nationally از لحاظ ملی
phased لحاظ پایه
phases لحاظ پایه
economically از لحاظ اقتصاد
of از طرف از لحاظ
politically از لحاظ سیاسی
qualitatively از لحاظ کیفیت
phase لحاظ پایه
criminally از لحاظ جنائی
surgically از لحاظ جراحی
sexually از لحاظ جنس
socially از لحاظ اجتماعی
professionally از لحاظ پیشه
militarily از لحاظ نظامی
politically active از لحاظ سیاسی پرتحرک
politically involved از لحاظ سیاسی پرتحرک
mineralogically از لحاظ کان شناسی
geologically از لحاظ زمین شناسی
nautically از لحاظ کشتی رانی
on principle از لحاظ قیود اخلاقی
therapeutically از لحاظ درمان شناسی
internationally از لحاظ بین المللی
hierarchically از لحاظ رئیسی و مرئوسی
theoretically از لحاظ فرض علمی
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
ornamentally از لحاظ تزئین منباب زینت
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
ornamentallyr از لحاظ تزئین میناب زینت
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
to rely on somebody for your income از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
popularly از لحاظ توده مردم بزبان ساده
baseball throw مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
white wool [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
Mentally retarded children. کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
clean شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleaned شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleanest شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
cleans شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
unlimited وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
psychological moment موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
advantaged کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com