Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (2 milliseconds)
English
Persian
they parted with each other
از هم جدا شدند
Search result with all words
serf
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
patch
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patches
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
housekeeping
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
Apple Mac
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
i lost my friends
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
mix up, caution
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
omission factor
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
pleiades
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
the boys were excused
شاگردان مرخص شدند
the judges were influenced by
داوران زیر نفوذ او واقع شدند
the party rallied round him
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
the people pressed in
مردم زور اورده داخل شدند
the troops were scattered
سپاهیان متفرق شدند
they muliplied by generation
با زاد و ولدزیاد شدند
they sought of him a miracle
معجزهای از او خواستار شدند
they took refuge in a cave
در غاری پنهان شدند
they were made one
با هم یکی شدند
those who did not fear won
انهایی که نترسیدندپیروز شدند
Many people were hurt when the boiler exploded.
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
The officers were brifed on (about) the detailes.
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
How many students passed the exam?
چند نفر در امتحان قبول شدند؟
The lights of the aircraft were blinking.
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
The two cars had a head –on collision.
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
They grew attached ( attracted) to each other.
به همدیگر علاقمند شدند
Several engineeres were removed from office.
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
Due to the review security procedures were modified .
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com