Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
English
Persian
to hand out
از پنجره اویزان کردن
Other Matches
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
hangs
اویزان کردن
suspensions
اویزان کردن
hook on
اویزان کردن
suspends
اویزان کردن
suspending
اویزان کردن
suspend
اویزان کردن
suspension
اویزان کردن
hang
اویزان کردن
dangling
اویزان کردن اویختن
overhang
اویزان کردن یا شدن
overhangs
اویزان کردن یا شدن
dangle
اویزان کردن اویختن
dangled
اویزان کردن اویختن
dangles
اویزان کردن اویختن
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
suspension ribbon
لنت اویزان کردن نشان
suspends
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspend
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspending
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
tackle
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackles
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
takle
به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
impend
اویزان کردن در شرف وقوع بودن
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
window
پنجره دار کردن
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
minimise
کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
tile
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
suspension bridge
پل اویزان
pensile
اویزان
overhanging
اویزان
dangled
اویزان
dangles
اویزان
clinch
اویزان
dangling
اویزان
suspension bridges
پل اویزان
dangle
اویزان
pendent
اویزان
clinched
اویزان
clinches
اویزان
dangler
اویزان
clinching
اویزان
penduline
اویزان
suspension insulator
مقره اویزان
suspension ladder
نردبان اویزان
suspension cable
کابل اویزان
suspension
اویزان اویزانی
stage
نیمکت اویزان
overhead rial
ریل اویزان
suspensions
اویزان اویزانی
hook-up
نقشه اویزان
hook up
نقشه اویزان
overhang
اویزان بودن
dangle
اویزان بودن
dangles
اویزان بودن
pendant switch
کلید اویزان
stages
نیمکت اویزان
dangling
اویزان بودن
dangled
اویزان بودن
suspension bow
رکاب اویزان
lippy
پر رو دارای لب اویزان
suspension bucket
سطل اویزان
hook-ups
نقشه اویزان
basket tie
گره اویزان
monorail
ترن اویزان
hitch tie
گره اویزان
monorails
ترن اویزان
overhangs
اویزان بودن
flappy
اویزان وگشاد
sling load
بار اویزان از هواپیما
kiting
اویزان شدن از گلایدر
hanging pawns
پیادههای اویزان شطرنج
hanging scaffold
چوب بست اویزان
acrochordon
دارای زگیل اویزان
earlobe
قسمت اویزان گوش
basket hitch tie
گره اویزان دو خفتی
chapfallen
دارای چانه اویزان
earlobes
قسمت اویزان گوش
hanging
اویزان درحال تعلیق
impendent
تهدید کننده اویزان
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
watch pocket
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
hanging arrow
تیر اویزان شده به هدف
machanic
کمربند ایمنی اویزان از سقف
parasol wing
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
monkey hang
اویزان شدن ژیمناست با یک دست
shags
پارچه مویی زبر اویزان بودن
rosulate
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
drag line
طنای اویزان از بالن هنگام فرود
grab rope
طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
shag
پارچه مویی زبر اویزان بودن
shagging
پارچه مویی زبر اویزان بودن
upper arm hang
اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
flaps
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
hand glider
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
sky surfer
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flapped
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flap
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
kago
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
gonfalon
پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
hangnail
ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
live box
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
hang
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
peeper
پنجره
sash
پنجره
casements
پنجره
winnock
پنجره
sashes
پنجره
window-sill
لب پنجره
thirl
پنجره
sole plate
کف پنجره
biforus
دو پنجره
window
پنجره
inlier
پنجره
cant bay window
کج پنجره
biforis
دو پنجره
window-sills
لب پنجره
casement
پنجره
window-frame
قاب پنجره
window-boxes
قاب پنجره
casements
قاب پنجره
balance window
پنجره چرخان
open light
پنجره واشو
casements
پنجره لولادار
casement
پنجره لولادار
casement
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
window-pane
جام پنجره
window-panes
جام پنجره
Venetian blind
پنجره کرکره
window pane
جام پنجره
window-frames
قاب پنجره
bow windows
پنجره قوسی
bow window
پنجره قوسی
active window
پنجره فعال
air grate
پنجره هواکش
rear window
پنجره عقب
windowing
ایجاد پنجره
fender
پنجره روکش
ventilation blind
پیش پنجره
vent wing
پنجره گردان
shutters
پنجره کرکرهای
case window
پنجره لولادار
case ment
پنجره پوشش
grilles
پنجره بلندگو
case ment
پنجره لولادار
grilles
پنجره مشبک
window leaf
لنگه پنجره
shutters
پشت پنجره
three panes window
پنجره سه چشمه
text window
پنجره متن
windowpane
جام پنجره
windowsill
طاقچه پنجره
sills
قرنیز کف پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
clerestory
پنجره بام
window-sill
هرهی پنجره
three panes window
پنجره سه لنگه
shutter
پنجره کرکرهای
grille
پنجره بلندگو
grille
پنجره مشبک
window-sills
هرهی پنجره
graters
پنجره اهنی
grater
پنجره اهنی
sun blind
پرده پنجره
cross bar of window
الت پنجره
sky light
پنجره شیروانی
smith and founder
یراق در و پنجره
two light frame
پنجره دوچشمه
two light frame
پنجره دو قلو
blind window
پنجره نما
windowpane
شیشه پنجره
stormproof window
پنجره ضد طوفان
by the window
کنار پنجره
window box
قاب پنجره
shutter
پشت پنجره
continuous window
پنجره سراسری
window-box
قاب پنجره
middle lintel in window
کمرکش پنجره
oriel
پنجره بالکن
Ipswich window
پنجره بالکن
fenestrate
پنجره دار
jalousie
پشت پنجره ای
fenestration
پنجره بندی
compss-window
پنجره کنسولی
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
chicago window
پنجره شیکاگویی
fire screen
پنجره بخاری
skylights
پنجره سقف
skylights
پنجره طاق
cathedrian wheel
پنجره چرخی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com