Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
English
Persian
I could do with a cup of coffee.
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
Search result with all words
demitasse
فنجان قهوه خوری
Two coffees please .
لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Other Matches
cupfuls
فنجان
acetabulum
فنجان
a cup
یک فنجان
cupful
فنجان
calices
فنجان
cotyla
فنجان
drinking glass
فنجان
cupule
فنجان
cuppa
یک فنجان چای
teacup
فنجان چای
teacups
فنجان چای
mazard
پیاله فنجان
thimblerigger
فنجان باز
calix
پیاله فنجان
Absolutely disproportionate
[totally]
فیل و فنجان
pannikin
فنجان فلزی
cupped
فنجان گذاشتن
cupped
فنجان پیاله
cup of tea
فنجان چای
cups
فنجان پیاله
cup
فنجان گذاشتن
cups
فنجان گذاشتن
cup
فنجان پیاله
cupped
بشکل فنجان در اوردن
tea cup
فنجان چای خوری
cups
بشکل فنجان دراوردن
cup
بشکل فنجان دراوردن
cups
بشکل فنجان در اوردن
cupped
بشکل فنجان دراوردن
What about a cup of tea?
با یک فنجان چای چطوری ؟
teacupful
بقدر یک فنجان چای
cup
بشکل فنجان در اوردن
teabowl
فنجان چای خوری بی دسته
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل فیل و فنجان
[متفاوت]
it a day
روزی یک فنجان چای خوری
Shall I pour you a cup of tea?
برایتان یک فنجان چای بریزم ؟
tea cloth
دستمال برای خشکاندن فنجان ها
A cup of tea with lemon, please.
لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
coffeebean
بن قهوه
Brown
قهوه ای
coffee
قهوه
coffee berry
بن قهوه
coffees
قهوه
coffee pots
کتری قهوه
coffee mills
قهوه خرد کن
black coffee
قهوه بی شیر
coffee pots
قهوه ساز
coffee pots
قوری قهوه
iced coffee
قهوه سرد
black coffee
قهوه سیاه
white coffee
قهوه با شیر
coffee and milk
شیر قهوه
coffee and milk
قهوه و شیر
coffee pots
قهوه جوش
teahouse
قهوه خانه
tea tray
سینی قهوه
coffees
درخت قهوه
black coffee
قهوه تلخ
coffeepot
قهوه جوش
coffeehouse
قهوه خانه
coffee berry
دانه قهوه
coffee grounds
تفاله قهوه
coffeebean
حبه قهوه
coffeebean
دانه قهوه
coffee tree
درخت قهوه
coffee shop
قهوه خانه
coffee house
قهوه خانه
coffee
درخت قهوه
coffee roaster
قهوه بوده
tea house
قهوه خانه
percolator
قهوه جوش
mocha
قهوه مکا
coffeepot
قهوه ریز
percolators
قهوه جوش
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
Sienna
<adj.>
<noun>
رنگ قهوه ای سوخته
suntan
قهوه مایل بسرخ
suntans
قهوه مایل بسرخ
umber
قهوه ای مایل به زرد
tea shops
نهارخوری قهوه خانه
dark brown
رنگ قهوه ای تیره
tea shop
نهارخوری قهوه خانه
decaffeined coffee
قهوه بدون کافئین
coffee roaster
اسباب بودادن قهوه
black coffee
قهوه بدون شیر
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
durian
درخت قهوه سودانی
to pulp coffee beans
دانههای قهوه را مغز کن
cups
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cupped
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ocher
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و زرد
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Tan
<adj.>
<noun>
رنگی میان قهوه ای و کرم
brownstone
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
kolanut
مغز تلخ قهوه سودانی
To color a room brown.
اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
The coffee is piping hot.
این قهوه خیلی داغ است
espresso
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
cybercafe
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
kola
مغز قهوه سودانی درخت کولا
espressos
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
coffee mills
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
estaminet
قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
This tie tones in with a brown jacket(coat).
این کروات با کت قهوه ای جور می آید
irish coffee
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
pulper
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
Would you care for a cup of coffee?
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee break
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
karakul
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
kratom
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
tea leaf
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com