Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
mythopoetic
اساطیر سازی
Other Matches
mythologist or ger
دانشمند در تاریخ اساطیر اساطیر دان
mythologist
اساطیر شناس
mythos
علم اساطیر
mythologic
وابسته به اساطیر
mythology
اساطیر اسطوره شناسی
mythologist or ger
اساطیر نویس اساطیردان
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization
بت سازی
individualising
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
pavement
کف سازی
flection
خم سازی
individuation
تک سازی
individualization
تک سازی
individualises
تک سازی
individualize
تک سازی
individualized
تک سازی
individualizes
تک سازی
retortion
کج سازی
retortion
خم سازی
individualizing
تک سازی
repk lection
پر سازی
deflexion
خم سازی
individualised
تک سازی
truncation
بی سر سازی
pavements
کف سازی
bridgework
پل سازی
flooring
کف سازی
padding
له سازی
bridge building
پل سازی
compaction
تو پر سازی
stylization
مد سازی
overturns
واژگون سازی
tuning
میزان سازی
scenery
صحنه سازی
histrionics
صحنه سازی
inceration
موم سازی
forgery
صورت سازی
incavation
پوک سازی
extinction
خاموش سازی
gold beating
زرورق سازی
grillwork
سبد سازی
individuation
جدا سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
reductions
ساده سازی
individualization
فرد سازی
individualization
منفرد سازی
reduction
ساده سازی
modeling
نمونه سازی
inculcation
جایگیر سازی
roofing
سقف سازی
implementation
پیاده سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
curtailment
کوتاه سازی
vaporization
بخار سازی
impregnation
ابستن سازی
forgery
سند سازی
solutions
چاره سازی
ichnography
زمینه سازی
solution
چاره سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
hymnography
سرود سازی
horology
ساعت سازی
latticework
شبکه سازی
histogenesis
بافت سازی
stripping
برهنه سازی
haematogenesis
خون سازی
stacking
پشته سازی
asphalt paving
جاده سازی
heterodyne reception
زنه سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
image formation
تصویر سازی
mutilation
معیوب سازی
regionalism
منطقه سازی
plaster of Paris
گچ مجسمه سازی
grillwork
شبکه سازی
forgeries
صورت سازی
immortalization
جاوید سازی
replacement
جانشین سازی
replacements
جانشین سازی
abbreviation
کوته سازی
forgeries
سند سازی
abbreviations
کوته سازی
separating
جدا سازی
conditioning
شایسته سازی
road building
جاده سازی
obscuration
تیره سازی
simplification
ساده سازی
modeller
قالب سازی
miseenscene
صحنه سازی
simplifications
ساده سازی
minimization
کمینه سازی
minimalization
کمینه سازی
microsoft
بهنگام سازی
microminiaturization
ریز سازی
sculpture
مجسمه سازی
refreshingly
دوباره سازی
mealing
نرم سازی
maximization
بیشینه سازی
materialization
مادی سازی
statues
پیکر سازی
statue
پیکر سازی
obliteration
پاک سازی
oblieration
پاک سازی
idealises
دلخواه سازی
nonlinear optimization
بهینه سازی
nidification
اشیانه سازی
nidificate
لانه سازی
networking
شبکه سازی
nest building
لانه سازی
withdrawal
رها سازی
idealised
دلخواه سازی
sculptures
پیکره سازی
mystification
گیج سازی
mutualization
دو طرفه سازی
sculptures
مجسمه سازی
municipalize
شهر سازی
mortar mixing
ملات سازی
sculpture
پیکره سازی
manumission
ازاد سازی
refreshing
دوباره سازی
reconstructions
دوباره سازی
braziers
برنج سازی
brazier
برنج سازی
irreticence
فاش سازی
wearisomeness
کسل سازی
shipbuilding
کشتی سازی
invalidation
باطل سازی
inurement
معتاد سازی
flooding
غرقه سازی
intriguing
زمینه سازی
intensification
پر قوت سازی
inspissation
غلیظ سازی
intrigues
زمینه سازی
infuriation
خشمگین سازی
intrigue
زمینه سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
lamponery
هجونامه سازی
lancination
مجروح سازی
reconstruction
دوباره سازی
malting
مالت سازی
renewals
تازه سازی
renewal
تازه سازی
magnifcation
بزرگ سازی
machine building
ماشین سازی
machicolation
مزغل سازی
coaching
اماده سازی
weaponry
اسلحه سازی
liquefaction
ابگونه سازی
levigation
نرم سازی
evacuation
تهی سازی
latticing
شبکه سازی
lapidification
سنگ سازی
lapidation
سنگسار سازی
landscape painting
منظره سازی
lancination
پاره سازی
inebriation
مست سازی
crystallization
بلور سازی
humanization
مردمی سازی
curriery
چرم سازی
nationalization
ملی سازی
industrialization
صنعتی سازی
dactyliography
نگین سازی
fitting
جفت سازی
bookbinding
کتاب سازی
enrichment
غنی سازی
fading
محو سازی
exclusion
محروم سازی
neutralization
خنثی سازی
insulating
عایق سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com