English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
English Persian
ease اسانی
eased اسانی
eases اسانی
easing اسانی
easiness اسانی
facileness اسانی
Other Matches
in a hurry به اسانی
facilely به اسانی
swimmingly به اسانی
easily به اسانی
readily به اسانی
freedoms معافیت اسانی
with a wet f. به اسانی ماننداب
to write off به اسانی نوشتن
it is very easily done خیلی به اسانی
with ease به اسانی بسهولت
freedom معافیت اسانی
it is not a picnic کار اسانی نیست
it is hard to say به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
set up توپی که به اسانی برگردانده شود
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
to do a thing with f. کاری رابه اسانی انجام دادن
cousins حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
cousin حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
to knock a person's head off به اسانی ازپیش کسی افتادن یاکسیراشکست دادن
squib kick ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
vanes کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
vane کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
setup توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com