English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (3 milliseconds)
English Persian
equine اسبی
horsey اسبی
Other Matches
kelpy جن اسبی
kelpie جن اسبی
horse car واگن اسبی
horsecar واگن اسبی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
horseshoe magnet اهنربای نعل اسبی
dragons گردان سوار اسبی
dragon گردان سوار اسبی
horsehead nebula ابری کله اسبی
prancer اسبی که روی دو پا بلندمیشود
to ride on a horse روی اسبی سوارشدن
to ride on a horse اسبی را سوار شدن
horse اسبی وابسته به اسب
ponytail ارایش دم اسبی گیسو
ponytails ارایش دم اسبی گیسو
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
highweight اسبی که زیادترین وزن راگرفته
to put money on a horse روی اسبی گرو بستن
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
to chant a horse بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
daisy cutter اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
stealer اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
tramway واگن راه اهن برقی یا اسبی
limulus خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
also eligible اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
sleeper میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleepers میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
albanega [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
greenest چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
cavalry سوار نظامی سوار اسبی
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
hobbledehoy کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com