English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
Other Matches
novillero گاوبازی که هنوز برنده نشده
There's more to come. <idiom> هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
I have not played my trump ( winning ) card . ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
nonwinner هرگز برنده نشده
it remains to be proved هنوز ثابت نشده است
The ice-cream has not set yet. بستنی هنوز سفت نشده
greenest چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
My tea is not cool enough to drink. چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
not out توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
elimination بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
maiden race مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
dark fibre فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
The football players are warming up before the game ( match) . هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
kelpy جن اسبی
horsey اسبی
equine اسبی
kelpie جن اسبی
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
horsecar واگن اسبی
horse car واگن اسبی
dragons گردان سوار اسبی
ponytail ارایش دم اسبی گیسو
dragon گردان سوار اسبی
ponytails ارایش دم اسبی گیسو
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
horsehead nebula ابری کله اسبی
horseshoe magnet اهنربای نعل اسبی
to ride on a horse روی اسبی سوارشدن
prancer اسبی که روی دو پا بلندمیشود
to ride on a horse اسبی را سوار شدن
horse اسبی وابسته به اسب
to put money on a horse روی اسبی گرو بستن
highweight اسبی که زیادترین وزن راگرفته
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
stealer اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
daisy cutter اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
to chant a horse بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
tramway واگن راه اهن برقی یا اسبی
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
limulus خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
also eligible اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
albanega [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
sleeper میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleepers میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
as yet هنوز
stills هنوز
stillest هنوز
stiller هنوز
still هنوز
yet هنوز
not yet <adv.> هنوز نه
however هنوز
not yet <adv.> نه هنوز
nevertheless هنوز
i am yet to learnt من هنوز نمیدانم
unborn هنوز فاهرنشده
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
scissile برنده
vehicles برنده
vehicle برنده
winner برنده
discoverers پی برنده
heuristic پی برنده
winners برنده
deferent برنده
conductive برنده
foretooth برنده
incisor tooth برنده
incisory برنده
mutilator برنده
trenchant برنده
high proof برنده
winnings برنده
winning برنده
discoverer پی برنده
incisive برنده
cutter برنده
cutters برنده
portative برنده
cutting برنده
Nobody has come yet . هیچکس هنوز نیامده
callow جوجهای که هنوز پردرنیاورده
It is not known yet . It is not settled yet . هنوز معلوم نیست
There is yet time. هنوز وقت هست.
is he still single? ایا هنوز تک است
his palce is still open جای او هنوز خالی
we are still above ground هنوز زنده ایم
How can you ask? هنوز نمی دانی؟
prizer برنده جایزه
uplifter بالا برنده
dark horse برنده غیرمترقبه
winning position پوزیسیون برنده
incisively بطور برنده
impellor پیش برنده
impeller پیش برنده
dark horses برنده غیرمترقبه
utilizer بکار برنده
highest bidder برنده مزایده
lacerative برنده یا درنده
contenders برنده احتمالی
user بکار برنده
users بکار برنده
victors برنده مسابقه
victor برنده مسابقه
resolutive تحلیل برنده
propulsive جلو برنده
promotor پیش برنده
prizewinner برنده جایزه
perseus برنده سر دیو
persi برنده سر دیو
outpoint برنده با امتیاز
medalist برنده مدال
matrolinous بارث برنده
gonfalonier برنده پرچم
heiresses ارث برنده زن
medallists برنده مدال
promoters پیش برنده
booster بالا برنده
cutting head نوک برنده
raider یورش برنده
raiders یورش برنده
propelling پیش برنده
wearing تحلیل برنده
winner برنده بازی
winning move حرکت برنده
winners برنده بازی
annihilator از بین برنده
medalists برنده مدال
boosters بالا برنده
achiever از پیش برنده
medallist برنده مدال
contender برنده احتمالی
heiress ارث برنده زن
dissolvent حل کننده برنده
edge tool الت برنده
decisions برنده با امتیاز
decision برنده با امتیاز
uptake بالا برنده
winner of a match برنده مسابقه
deferent بیرون برنده
edged tool الت برنده
promoter پیش برنده
shoo-in <idiom> برنده مطلق
gestatorial برنده پاپ
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
there is little in it هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
The letter hasnt arrived yet. نامه هنوز نرسیده است
Having hardly arrived you want to. . . هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
wort گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
preadolescent شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
He cant count yet. هنوز شمردن بلد نیست
Are you still on the line? هنوز پشت تلفن هستی؟
Since you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com