English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
hobbies اسب کوچک اندام
hobby اسب کوچک اندام
Search result with all words
figurine پیکره کوچک اندام
figurines پیکره کوچک اندام
statuette پیکره کوچک اندام
statuettes پیکره کوچک اندام
scal away ادم بی معنی جانور کوچک اندام یا لاغر
sculpture in miniature پیکر تراشی کوچک اندام
Other Matches
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
dismemberment اندام
memberless بی اندام
mayhen اندام
organs اندام
members اندام
member اندام
organ اندام
the unruly اندام سر کش
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
petite ریزه اندام
prosthesis اندام مصنوعی
well set up خوش اندام
mutilate بی اندام کردن
plasticity اندام پذیری
plastisity اندام پذیری
Lilliputian ریزه اندام
organic موثردرساختمان اندام
body-building پرورش اندام
handsome <adj.> خوش اندام
limbs اندام زیرین
limb اندام زیرین
svelt باریک اندام
slimpsy باریک اندام
swimming bell اندام شنا
sense organ اندام حسی
sense modality اندام حسی
puny ریزه اندام
anthropometry اندام سنجی
terminal organ اندام پایانی
golgy tendon organ اندام گلژی
olfactory organ اندام بویایی
effector اندام مجری
electric organ اندام برقزن
largeof limb درشت اندام
end organ اندام انتهایی
extirpation اندام برداری
svelte باریک اندام
extirpation قطع اندام
shapes ریخت اندام
shape ریخت اندام
f. of uterus اندام رحم
flabellate اندام بادبزنی
flabelliform اندام بادبزنی
hemialgia دردنیمه اندام
organ of corty اندام کورتی
organography اندام شناسی
slimmest باریک اندام
slimmed باریک اندام
slim باریک اندام
body building پرورش اندام
organology اندام شناسی
mutilating بی اندام کردن
mutilates بی اندام کردن
slimming باریک اندام
slims باریک اندام
phantom limb اندام خیالی
lithe لاغر اندام
tegument جلد پوشش اندام
slimsy باریک اندام نحیف
handsomeness تناسب اندام مطبوعیت
membered دارای .....اندام یا عضو
wolf hound تازی درشت اندام
paidle اندام شنا پرک
midget ریز اندام ریزه
midgets ریز اندام ریزه
statuette تندیس ریزه اندام
statuettes تندیس ریزه اندام
lachrymals اندام های اشک
mutilated اندام بریده مغلوط
exairesis برش اندام زیادی
organic اندام دار اساسی
lachrymals اندام های اشکی
body-building ورزش زیبایی اندام
slight باریک اندام پست
slighter باریک اندام پست
slightest باریک اندام پست
body building ورزش زیبایی اندام
amputates قطع اندام کردن
slights باریک اندام پست
slighted باریک اندام پست
slighting باریک اندام پست
amputating قطع اندام کردن
amputate قطع اندام کردن
amputated قطع اندام کردن
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
tortrix پروانه بید درشت اندام
tortricid پروانه بید درشت اندام
dismembered اندام های کسی رابریدن
to cut a figure عرض اندام یاجلوه کردن
tortricidae پروانه بید درشت اندام
dismembering اندام های کسی رابریدن
launce سگ ماهی باریک اندام خاردار
dismembers اندام های کسی رابریدن
slim jim شبیه ادم لاغر اندام
sylphid زن جوان وزیبا وباریک اندام
dismember اندام های کسی رابریدن
slenderize لاغر اندام شدن باریک کردن
rachis اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
tiger moth پروانه درشت اندام ودراز بال
limb قطع کردن عضو اندام زبرین
Give ( get , have ) somebody the shivers . ترس ولرز بر اندام کسی انداختن
limbs قطع کردن عضو اندام زبرین
mammila اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
saury ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
mar ناقص کردن بی اندام کردن
marred ناقص کردن بی اندام کردن
marring ناقص کردن بی اندام کردن
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
dimmers کوچک
petit کوچک
diminutive کوچک
little کوچک
minute کوچک
dinky کوچک
bantam کوچک
culverts پل کوچک
cerebellum مخ کوچک
bantams کوچک
micros کوچک
short ton تن کوچک
minus cule کوچک
ponceau پل کوچک
canis minoris سگ کوچک
plumule پر کوچک
plumelet پر کوچک
canis minor سگ کوچک
thumbnail کوچک
runty کوچک
pilule حب کوچک
pillule حب کوچک
micro کوچک
seed bud پر کوچک
pint size کوچک
imminution کوچک
gracile کوچک
tiddlier کوچک
pipsqueak کوچک
pipsqueaks کوچک
fractional کوچک
minor کوچک
small fry کوچک
minuscule کوچک
weeny کوچک
petty کوچک
small کوچک
whiffet سگ کوچک
weensy کوچک
fortalice دژ کوچک
floret گل کوچک
half pint کوچک
thumbnails کوچک
ickle کوچک
venule رگ کوچک
tiddly کوچک
smallest کوچک
exiguousness کوچک
tiddliest کوچک
weenier کوچک
pint-size کوچک
culvert پل کوچک
weeniest کوچک
puny کوچک
smaller کوچک
chiffonier اشکاف کوچک
chainlet زنجیر کوچک
cockboat کرجی کوچک
ductule لوله کوچک
cock boat کرجی کوچک
cirque دایره کوچک
cockle shell کرجی کوچک
frith خلیج کوچک
fruitlet میوه کوچک
feist نوعی سگ کوچک
coffeehouse کافه کوچک
fractional h.p. motor موتور کوچک
fossette گودال کوچک
cloudlet ابر کوچک
colonnette ستون کوچک
packets بسته کوچک
denticle دندان کوچک
minims هرچیز کوچک
dickey پرنده کوچک
pinpointed چیز کوچک
dicky پرنده کوچک
diskette گرده کوچک
diskette دیسک کوچک
pouches کیسه کوچک
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com