Dictiornary-Farsi | اسب کوچک رام نشده توسن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
bronco	اسب کوچک رام نشده توسن


Other Matches

steeds	توسن
steed	توسن
brochures	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochure	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unread	خوانده نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
opens	واریز نشده
unfinished	تمام نشده
roughdry	اطو نشده
virgins	استفاده نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
virgin	استفاده نشده
unworn	استعمال نشده
unspotted	ننگین نشده
unsought	کاوش نشده
unconnected	وصل نشده
unearned	کسب نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unquestioned	بررسی نشده
unoccupied	اشغال نشده
unquestioned	بحث نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unworn	کهنه نشده
unwashed	شسته نشده
wound less	زخمی نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unstudied	مطالعه نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsight	دیده نشده
unshod	نعل نشده
unset	ثابت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
unpremediated	تصور نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unlicked	لیسیده نشده
unleached	سفید نشده
unbowed	سر کوب نشده
unbacked	رام نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
uncounted	شمرده نشده
unaccommodated	فراهم نشده
the date was not specified	نشده بود
tenantless	اشغال نشده
open	واریز نشده
opened	واریز نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unexploded	منفجر نشده
undisiplined	تربیت نشده
undirected	هدایت نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
vacant	اشغال نشده
uncoditioned	شرط نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	پرداخت نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
imperforate	منگنه نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unadulterated	مخلوط نشده
savage	رام نشده
savaged	رام نشده
savages	رام نشده
savaging	رام نشده
inviolate	نقض نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	واریز نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
inedited	منتشر نشده
increate	افریده نشده
undetected	کشف نشده
outstanding	واریز نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	پرداخت نشده
unfulfilled	اجرا نشده
haggard	رام نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
uncut	از هم جدا نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unabated	کاسته نشده
unsung	خوانده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	سروده نشده
sightless	دیده نشده
unseen	مشاهده نشده
unseen	مکشوف نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
uncommitted	تقبل نشده
unattached	توفیق نشده
unattached	اعزام نشده
autochthonous	جابجا نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
uninvited	دعوت نشده
unpaid	پرداخت نشده
unbidden	دعوت نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncontrolled	مهار نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
unasked	سوال نشده
intemerate	بی ناموس نشده
unsettled	تصفیه نشده