English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
nag اسب کوچک سواری
nagged اسب کوچک سواری
nags اسب کوچک سواری
Other Matches
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
driving سواری
rides سواری
ride سواری
Woman sitting on the man کیر سواری
riding سواری
motorcar خودرو سواری
surf موج سواری
hacking jacket کت اسب سواری
saddle horse اسب سواری
saddler اسب سواری
to take a drive سواری کردن
manege اسب سواری
to take a ride سواری کردن
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
surf riding موج سواری
cycling دوچرخه سواری
roadster اسب سواری
roadsters اسب سواری
passenger car اتومبیل سواری
saddles سواری کردن
saddled سواری کردن
saddle سواری کردن
troopers اسب سواری
autos ماشین سواری
auto ماشین سواری
hackney اسب سواری
horsemanship اسب سواری
jumble سواری کردن
jumbled سواری کردن
jumbles سواری کردن
jumbling سواری کردن
trooper اسب سواری
amaxophobia سواری هراسی
hacking jackets کت اسب سواری
top boot چکمه سواری
surfriding موج سواری
jockeying اسب سواری
equitation هنراسب سواری
surfing موج سواری
skim boarding موج سواری
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
trooper اسب سواری نظامی
troopers اسب سواری نظامی
manege اموزشگاه اسب سواری
velodrome پیست دوچرخه سواری
bicycle path مسیر دوچرخه سواری
equestrian مربوط به اسب سواری
hacking اسب سواری تفریحی
drive سواری کردن کوبیدن
surfmanship مهارت در موج سواری
drives رانش سواری دوندگی
cavalcades سواری گردش سواره
cavalcade سواری گردش سواره
motor road جاده موتور سواری
joo choo seogi ایستادن اسب سواری
to learn to ride سواری یاد گرفتن
outride در سواری پیش افتادن از
drive رانش سواری دوندگی
harness horse اسب سواری یا بارکش
drives سواری کردن کوبیدن
jodhpur شلوار چسبان سواری
to ride a bicycle دوچرخه سواری کردن
habit لباس سواری زنانه
habits لباس سواری زنانه
to give somebody a ride به کسی سواری دادن
sailable قابل سواری دردریا
riding habit جامه سواری زنانه
bicycles دوچرخه سواری کردن
riding habits جامه سواری زنانه
surfboards تخته موج سواری
surfboard تخته موج سواری
to give somebody a lift به کسی سواری دادن
bicycle دوچرخه سواری کردن
to go by bicycle دوچرخه سواری کردن
to get a lift with somebody سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
wake surfing موج سواری بدنبال قایق
malibu تخته فایبرگلاس موج سواری
freestyle موج سواری بامانور ازاد
to stand treat هزینه مهمانی یا سواری رادادن
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
eventing انواع مسابقه اسب سواری
equitation هنر سواری و مهار اسب
stick تخته موج سواری شلاق
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
body surf موج سواری بدون تخته
ap joo choom ایستادن اسب سواری بجلو
to get a ride with somebody سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
to get a lift from somebody سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
to hitch a lift [ride] from somebody سواری شدن [در خودروی کسی]
rodeos مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
windsurfer تخته موج سواری با بادبان
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
windsurfers تخته موج سواری با بادبان
windsurfing موج سواری با تخته و بادبان
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
rodeo مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
hotdogging board تخته کوتاه موج سواری
barged تخته بزرگ موج سواری
barge تخته بزرگ موج سواری
barges تخته بزرگ موج سواری
saddle bronc riding سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
to offer somebody a lift به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
surf off دور نهایی مسابقه موج سواری
[Could I] give you a lift? [colloquial] به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
noses دماغه جلویی تخته موج سواری
to bike دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
bodysurfing موج سواری روی سینه وشکم
haute ecole تمرین اسب سواری از روی مانع
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
nose دماغه جلویی تخته موج سواری
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
to ride one's horse to death اسب خود رابا سواری زیادازپا در اوردن
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
to tilt at the ring سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
tubing ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
slides سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
hang ten سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
slide سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
italian pursuit مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
this ground rides soft این زمین برای سواری نرم است
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
catch a rail برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
cheat سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
blown out رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
cheats سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
floater پاس ارام هوایی تخته بزرگ موج سواری
stalling برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
kermesse مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
madison مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
cheated سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
pursuits مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
bareback riding سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
pursuit مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
stall برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
big gun سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
serpentine سواری در طول مانژ با یک رشته پیچ و خمهادر سمت مخالف
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
gun تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
miss and out مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
scooters روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
goofy foot موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
dude ranch گله داری واسب سواری وحشم داری
horsy معتاد به اسب سواری یا اسب دوانی
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
shoot the tube موج سواری در حفره موج
shoot the curl موج سواری در حفره موج
tiddliest کوچک
venule رگ کوچک
tiddlier کوچک
small fry کوچک
cerebellum مخ کوچک
fractional کوچک
gracile کوچک
petty کوچک
bantams کوچک
minuscule کوچک
pint size کوچک
pint-size کوچک
tiddly کوچک
thumbnails کوچک
thumbnail کوچک
culverts پل کوچک
half pint کوچک
canis minor سگ کوچک
canis minoris سگ کوچک
diminutive کوچک
dimmers کوچک
culvert پل کوچک
small کوچک
floret گل کوچک
dinky کوچک
weensy کوچک
exiguousness کوچک
smaller کوچک
puny کوچک
fortalice دژ کوچک
smallest کوچک
bantam کوچک
pipsqueak کوچک
minor کوچک
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com