Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
Other Matches
matriculates
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculate
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
varsity
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
matriculating
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
Master of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
professoriat
هیئت استادان
professoriate
گروه استادان
common room
اتاق استادان
common rooms
اتاق استادان
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
school
دانشکده
schools
دانشکده
bursars
گنجور دانشکده
polytechnics
دانشکده صنعتی
collegial
مربوط به دانشکده
polytechnic
دانشکده صنعتی
polytechnical
دانشکده صنعتی
faculty of law
دانشکده حقوق
state college
دانشکده دولتی
bursar
گنجور دانشکده
intercollegiate
بین دانشکده ها
military college
دانشکده افسری
provosts
نافم دانشکده
provost
نافم دانشکده
school of law
دانشکده حقوق
technical colleges
دانشکده فنی
technical college
دانشکده فنی
law faculty
دانشکده حقوق
lawfaculty
دانشکده حقوق
collegian
عضو دانشکده
medical college
دانشکده پزشکی
medical college
دانشکده طبی
university
دانشگاه
college
دانشگاه
colleges
دانشگاه
Univ
دانشگاه
universities
دانشگاه
academy
دانشگاه
faculty
اولیای مدرسه دانشکده
student of law
شاگرد دانشکده حقوق
faculty
نیروی ذهنی دانشکده
medical
دانشکده پزشکی سرپزشک
principal
رئیس دانشکده یا دبیرستان
mattriculation
دخول در دانشکده یادانشگاه
academian
عضو دانشکده یادانشگاه
faculties
اولیای مدرسه دانشکده
principals
رئیس دانشکده یا دبیرستان
faculties
نیروی ذهنی دانشکده
gaudyday
روزمهمانی دانشکده روزشادی
cadet
دانشجوی دانشکده افسری
cadets
دانشجوی دانشکده افسری
professors
معلم دبیرستان یا دانشکده
professor
معلم دبیرستان یا دانشکده
academies
دانشگاه اموزشگاه
senior technical college
دانشگاه فناوری
president
رئیس دانشگاه
Chancellors
رئیس دانشگاه
the institution of a universit
تاسیس دانشگاه
staff college
دانشگاه جنگ
academy
دانشگاه هنر
state university
دانشگاه ایالتی
college of
[music, technology,...]
دانشگاه فناوری
Chancellor
رئیس دانشگاه
polytechnic
دانشگاه فناوری
academical
دانشجوی دانشگاه
state university
دانشگاه دولتی
technical university
دانشگاه فنی
presidents
رئیس دانشگاه
University of Applied Sciences
[UAS]
دانشگاه فناوری
matriculating
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
rectorate
مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
presentation day
روز دادن درجات در دانشکده
mortar board
کلاه چتر گوش دانشکده
freshmen
دانشجوی سال اول دانشکده
trencher cap
کلاه چهار گوش دانشکده
matriculates
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
matriculated
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
freshman
دانشجوی سال اول دانشکده
matriculate
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
war college
دانشگاه عالی جنگ
chaired
کرسی استادی در دانشگاه
oxonian
وابسته به دانشگاه اکسفورد
semesters
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semester
دوره 61 هفتهای دانشگاه
chairs
کرسی استادی در دانشگاه
proctor
مدیر اجرایی دانشگاه
chairing
کرسی استادی در دانشگاه
rectors
رئیس دانشگاه رهبر
rector
رئیس دانشگاه رهبر
vice-chancellor
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellors
معاون رئیس دانشگاه
vice chancellor
معاون رئیس دانشگاه
matriculant
قبول شده در دانشگاه
extramural
مربوط به خارج از دانشگاه
chair
کرسی استادی در دانشگاه
gymnasiast
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
junior
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
donned
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
proms
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
prom
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
campuses
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
campus
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
donning
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
don
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
non collegiate
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
dons
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
eton
دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
in the schools
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
matriculation
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
As a university professor , his performance stank.
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
academic costume
لباس رسمی استادی دانشگاه
spring practice
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
donnish
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
academicals
لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculation
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
alma mater
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
send down
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
He was not admitted to the university.
اورا به دانشگاه راه ندادند
He is majoring in mathematic at the university.
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
mattriculation
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
colleger
دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
caddying
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
intrant
کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
caddie
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
sixth forms
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
berkeley unix
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
chancellory
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
chancellery
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
underclassman
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
prep schools
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
predispostion
استعداد
simpleminded
کم استعداد
susceptivity
استعداد
talentless
بی استعداد
ungifted
بی استعداد
gormless
کم استعداد
cabiler
استعداد
capacities
استعداد
property
استعداد
brilliance
استعداد
talented
استعداد
potentialities
استعداد
capability
استعداد
ingenuity
استعداد
talent
استعداد
capacity
استعداد
geniuses
استعداد
genius
استعداد
inapt
بی استعداد
unintelligent
بی استعداد
endowments
استعداد
endowment
استعداد
verve
استعداد
potentiality
استعداد
aptitude
استعداد
gifted
با استعداد
turns
استعداد
turn
استعداد
susceptibility
استعداد
parted
با استعداد
talents
استعداد
liability to disease
استعداد
amplitude
استعداد
aptitudes
استعداد
aptness
استعداد
fresher
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
he went out in the poll
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
upper classes
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
advisee
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
great go
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
academia
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
jayvee
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
reproductivity
استعداد تولید
reproductivity
استعداد هم اوری
risible faculty
استعداد خنده
capacities
گنجایش استعداد
capacity
استعداد مقام
resistibility
استعداد مقاومت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com