English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
false start استارت کاذب
false starts استارت کاذب
Other Matches
starter استارت
auto starter استارت خودکار
starting current امپر استارت
crouch start استارت نشسته
bendix دنده استارت
manual pinion shift استارت دستی
magnetic pinion shift استارت مغناطیسی
ignition battery باتری استارت
standing start استارت ایستاده
start button تکمه استارت
starting motor موتور استارت
starting battery باتری استارت
starting block تخته استارت
sprint start استارت نشسته
starting chamber محفظه استارت
starting pressure فشار استارت
My car won't start. اتومبیلم استارت نمیزند.
air start استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
starters وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
cartridge starter سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
boost charge ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
false کاذب
pseudo کاذب
pseudotuberculosis سل کاذب
rose rash کاذب
false floor کف کاذب
false fcoor کف کاذب
liars کاذب
liar کاذب
lairs کاذب
lair کاذب
mendacious کاذب
faise کاذب
non sequiturs نتیجه کاذب
pseudomemory خاطره کاذب
pseudomembrance غشای کاذب
pseudohallucination توهم کاذب
pseudopodium پای کاذب
pseudoclassic کلاسیک کاذب
pseudocarp میوه کاذب
pseudoaggression پرخاشگری کاذب
pseudodepression افسردگی کاذب
pseudomorph شکل کاذب
pseudomorphism نمود کاذب
spurious correlation همبستگی کاذب
serosa مشیمه کاذب
scarlet rash سرخچه کاذب
non sequitur نتیجه کاذب
pseudocyesis ابستنی کاذب
corbel-arch طاق کاذب
pseudomorphism شکل کاذب
pseudopregnancy ابستنی کاذب
mola جنین کاذب
false lift برای کاذب
jack o' lantern نور کاذب
false negative منفی کاذب
false or asternal ribs دندههای کاذب
false recognition بازشناسی کاذب
false positive مثبت کاذب
false reaction واکنش کاذب
friars lantern نور کاذب
form work کاذب سازی
fausse reconnaissance بازشناسی کاذب
false resistance مقاومت کاذب
false ribs ریبهای کاذب
false retrieval بازیابی کاذب
lethargy موت کاذب
mock moon قمر کاذب
psedoparalysis فلج کاذب
false ceiling سقف کاذب
parhelion خورشید کاذب
false dawn صبح کاذب
false spar تیرک کاذب
lethargy مرگ کاذب
paralogism قیاس کاذب
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
pseudomorphous دارای نمود کاذب
double jointed دارای مفصل کاذب
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
pseudo christ مسیح کاذب دجال
double-jointed دارای مفصل کاذب
pseudopsychopathic جامعه ستیز کاذب
pseudomnesia یاداوری کاذب مرضی
pseudodementia زوال عقل کاذب
pseudo isochromatic charts تصورهای هم فام کاذب
pseudomorphism تحول بشکل کاذب
pseudomyopia نزدیک بینی کاذب
pseudoneurosis روان رنجوری کاذب
pseudopod شبه پا پای کاذب
pseudochromia رنگ بینی کاذب
pseudochromesth رنگ بینی کاذب واژهای
diphtheria گلو درد به اغشاء کاذب
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
parheliacal وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
flying facade [ساخت نیمه چوبی کاذب]
subornation جرم تهیه شهود کاذب
will o the wisp روشنایی کاذب درباغ سبز
pseudo پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseud پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseuds پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
doping نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
pseudocode نمونه رمز رمز یا کد کاذب
antichrst مسیح دروغی مسیح کاذب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com