Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
unexceptionable	استثناء ناپذیر
Other Matches
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
exception	استثناء
exclusion	استثناء
exceptions	استثناء
for once	یکبار استثناء
reservations	قید استثناء
excludable	قابل استثناء
reservation	قید استثناء
divide exception	استثناء تقسیم
exemption	استثناء بخشودگی
by way of exception	بطور استثناء
just for once	یکبار استثناء
as a special exception <adv.>	بطور استثناء
make an exception	استثناء قائل شدن
there is no exception to that rule	ان قانون استثناء ندارد
An exception is ...	میان استثناء ... است.
favoritism	استثناء قائل شدن نسبت بکسی
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
rio treaty	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
inappeasable	ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com