Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
Other Matches
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
insulation detector
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
breastwork
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
ridge bone
استحکام
strengths
استحکام
rigidification
استحکام
consistency
استحکام
consistent
استحکام
rigidity
استحکام
solidification
استحکام
consistence
استحکام
backbones
استحکام
backbone
استحکام
formidableness
استحکام
substance
استحکام
instable
بی استحکام
fortification
استحکام
strenght
استحکام
fortifications
استحکام
reinforcement
استحکام
solidity
استحکام
substances
استحکام
strength
استحکام
resistance
استحکام
staying power
استحکام
consistency
ثبات استحکام
cube commpression strenght
استحکام ریشهای
gritted
استحکام نخاله
torsional strength
استحکام پیچشی
gritting
استحکام نخاله
impact strength
استحکام ضربهای
dielectric strength
استحکام شکست
dielectric strength
استحکام دی الکتریک
consistence
ثبات استحکام
grit
استحکام نخاله
compression strength
استحکام فشاری
fillers
میله استحکام
initial strength
استحکام اولیه
coefficient of consolidation
ضریب استحکام
filler
میله استحکام
buckling strength
استحکام خمشی
tensile strength
استحکام کششی
transverse bending strength
استحکام خمشی
crimping groove
شیار استحکام
disruptive strength
استحکام انقطاع
hot strength
استحکام گرمایی
solidification
انجماد استحکام
granite
سختی استحکام
impact strength
استحکام برخورد
stability
استحکام مقاومت
stableness
استواری استحکام
fortifiable
قابل استحکام
stability
استواری استحکام
knot strength
استحکام گره
structrual stability
استحکام ساختمانی
consolidation
استحکام تحکیم
formidability
استحکام بزرگی
fatigue strength
استحکام خستگی
strength ratio
نسبت استحکام
high temperature strength
استحکام حرارتی
strength properties
خصوصیات استحکام
artificial aging
افزایش استحکام الومینیوم
izod impact strength
استحکام ضربه ایزوتوپ
intrinsic fatigue strength
استحکام فرسودگی ذاتی
tracking resistance
استحکام جریان خزشی
ultimate strength
مقاومت یا استحکام نهایی
high strength steel
فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron
چدن با استحکام عالی
torsional rigidity
استحکام در مقابل پیچش
gussets
بست استحکام خرپاها
gusset
بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength
استحکام فرسودگی پیچشی
epaulement
استحکام موقتی جناحی مترس
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
ultimate tensile strength
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
stringers
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
insulation
عایق کاری
laggin
عایق بندی
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
insulator
عایق کننده روکش عایق
insulators
جسم عایق ماده عایق
insulators
عایق کننده روکش عایق
insulator
جسم عایق ماده عایق
over stretched wrap
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
form insulation
عایق کاری قالب
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
insulation fault
نقص عایق کاری
insulation of concrete
عایق کاری بتن
insulation class
کلاس عایق بندی
insulation resistance
مقاومت عایق بندی
insulation loss
تلف عایق بندی
insulation voltage
ولتاژ عایق بندی
insulation fault
نقص عایق بندی
insulation protection
حفافت عایق بندی
insulating brick
اجر عایق بندی
insulating asphalt
اسفالت عایق بندی
insulation defect
نقص عایق بندی
insulation power factor
ضریب قدرت عایق بندی
clothing
عایق بندی روکش کشیدن
insulated cable
کابل عایق بندی شده
insulation indicator
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester
دستگاه ازمایش عایق بندی
winding insulation
عایق بندی سیم پیچی
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
insulation shielding
زره پوش کردن عایق بندی
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
Mercerization
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impediments
عایق
dielectric
عایق
insulator
عایق
insulation
عایق
insulators
عایق
detent
عایق
non conductor
عایق
impediment
عایق
waterproof
عایق اب
waterproofed
عایق اب
drag chain
عایق
cloggy
عایق
pawl
عایق
waterproofs
عایق اب
floor insulator
عایق کف
insulant
عایق
insulation testing apparatus
عایق سنج
insulating cement
سیمان عایق
insulation
عایق گذاری
fish paper
عایق کاغذی
insulative
عایق کردن
slot insulation
عایق شیار
wall insulator
عایق دیوار
insulated
عایق دار
insulated layer
لایه عایق
insulated plier
انبر عایق
insulated tongs
انبر عایق
resistance
عایق مقاومت
insulated wire
سیم عایق
sound insulation
عایق صدا
insulated wall
دیواره عایق
obstructions
مانع عایق
ideal dielectric
عایق کامل
weatherproof
عایق هوا
mica dielectric
عایق میکا
insulating bushing
بوش عایق
obstruction
مانع عایق
adiabatic
عایق گرما
cleat
عایق انگلیسی
insulating compound
مواد عایق
insulating material
ماده عایق
insulating material
جسم عایق
insulating material
مواد عایق
battery insulator
عایق باتری
insulating varnish
لعاب عایق
insulation board
صفحه عایق
circular loom
نای عایق
insulant
ماده عایق
brakes
عایق مانع
braking
عایق مانع
rainproof
عایق باران
rachet
گیره عایق
brake
عایق مانع
braked
عایق مانع
insulate
عایق سازی
insulate
عایق کردن
non conducting
عایق برق
insulates
عایق کردن
dielectric isolation
جداسازی با عایق
insulating
عایق سازی
soundproof
عایق صدا
insulating
عایق کردن
drag hook
قلاب عایق
insulates
عایق سازی
non conducting
عایق گرما
electrical insulator
عایق الکتریکی
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
insulated conductor
هادی عایق شده
insulated cable
کابل عایق شده
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
utilidor
لوله عایق کننده
insulated conduit tube
لوله عایق شده
lead in insulator
عایق سیم انتن
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com