English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
formidability استحکام بزرگی
Other Matches
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
strengths استحکام
consistence استحکام
instable بی استحکام
reinforcement استحکام
substances استحکام
strength استحکام
ridge bone استحکام
consistency استحکام
resistance استحکام
staying power استحکام
rigidity استحکام
backbone استحکام
backbones استحکام
formidableness استحکام
consistent استحکام
rigidification استحکام
solidity استحکام
solidification استحکام
strenght استحکام
fortifications استحکام
fortification استحکام
substance استحکام
strength properties خصوصیات استحکام
high temperature strength استحکام حرارتی
consistency ثبات استحکام
compression strength استحکام فشاری
consistence ثبات استحکام
fortifiable قابل استحکام
cube commpression strenght استحکام ریشهای
hot strength استحکام گرمایی
dielectric strength استحکام شکست
dielectric strength استحکام دی الکتریک
disruptive strength استحکام انقطاع
coefficient of consolidation ضریب استحکام
impact strength استحکام برخورد
transverse bending strength استحکام خمشی
filler میله استحکام
fillers میله استحکام
grit استحکام نخاله
gritted استحکام نخاله
gritting استحکام نخاله
initial strength استحکام اولیه
impact strength استحکام ضربهای
buckling strength استحکام خمشی
fatigue strength استحکام خستگی
strength ratio نسبت استحکام
solidification انجماد استحکام
torsional strength استحکام پیچشی
granite سختی استحکام
tensile strength استحکام کششی
structrual stability استحکام ساختمانی
stability استواری استحکام
consolidation استحکام تحکیم
knot strength استحکام گره
stableness استواری استحکام
crimping groove شیار استحکام
stability استحکام مقاومت
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
gusset بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
tracking resistance استحکام جریان خزشی
gussets بست استحکام خرپاها
high strength steel فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
greatness بزرگی
voluminesity بزرگی
sizes بزرگی
size بزرگی
bulkiness بزرگی
supercilicusness بزرگی
masterdom بزرگی
hauteur بزرگی
hugeness بزرگی
gloriousness بزرگی
gentility بزرگی
bigness بزرگی
enlargement بزرگی
enlargements بزرگی
dignity بزرگی
grandeur بزرگی
massiveness بزرگی
grandness بزرگی
magnitude بزرگی
augustness بزرگی
magnifcation بزرگی
magneficence بزرگی
largeness بزرگی
voluminosity بزرگی
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
megacephaly بزرگی بیش از حد سر
order of magnitude مرتبه بزرگی
vastness عظمت بزرگی
sample size بزرگی نمونه
so large باین بزرگی
immeasurableness بزرگی بی اندازه
she was nipped in the bud به بزرگی نرسید
to a greatness بزرگی یافتن
to a greatness به بزرگی رسیدن
man and boy چه در کودکی چه در بزرگی
vastitude عظمت بزرگی
vastity عظمت بزرگی
immenseness بزرگی عظمت
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
eminency برامدگی بزرگی
amplitude دامنه بزرگی
Lordship سیادت بزرگی
eminence برامدگی بزرگی
magnanimity بزرگی طبع
headships بزرگی برتری
headship بزرگی برتری
Lordships سیادت بزرگی
aggrandizement افزایش بزرگی
the meridian of glory اوج بزرگی یا جلال
great dangers overhang us خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
monstrousness شگفت انگیزی بزرگی
pyralidid خانواده بزرگی ازپروانه ها
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
he is a great help او کمک بزرگی است
he is a great person شخص بزرگی است
too big for one's breeches/boots <idiom> احساس بزرگی کردن
bulk حجم بزرگی از چیزی
breadth of mind بزرگی یا وسعت فکر
that is no great work کار بزرگی نیست
to be toast [American E] <idiom> در دردسر بزرگی بودن
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
(when the) chips are down <idiom> بامشکل بزرگی مواجه شدن
Majesty بزرگی عظمت وشان واقتدار
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
Majesties بزرگی عظمت وشان واقتدار
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
he did me a great wrong بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
great dangers impend over us خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
great dangers impend over us خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
bias error خطایی با علامت و بزرگی ثابت
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers overhang us خطرهای بزرگی متوجه ما است
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
to roll a huge snowball گلوله بزرگی از برف درست کردن
A big rock rolled down the mountain. سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
nothing great is easy هیچ کاری بزرگی اسان نیست
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
the propylaea نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
Police are out in force. نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
mastiffs سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
breaker موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
treadmills چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
broadsheet کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
anagoge بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
multivolume file فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
mastiff سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
anagogy بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
breakers موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
broadsheets کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
rocking stone سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
miller thumb یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
treadmill چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
emphysema اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
internally blown flap فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
estuaries دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
multiplan یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
yule log کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
I am a great believer in using natural things for cleaning. من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
We consider it a great honor to have you here with us tonight. این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
backlogs کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batches ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com